بزودی قراره بچم از شیر بگیرم خیلی حس عجیبیه دلم میگیره از بزرگ شدنش تمام خاطراتش از نوزادی تا الان میاد جلو چشمم میگم ای کاش میشد تا جوونیت بغلت کنم و بخابم پیش من بخابی گریم میگیره خدایا با تمام سختی هاش باز دلم میگیره از بزرگ شدن بچم از دور شدنش از من از اینکه بهش شیر ندم

باخوندن متنت بغضم گرفت
خوش بحالت که تونستی شیرخودتو بدی
من فقط ۳ ماه خورد
حسرتش به دلم موند
دوست داشتم شیر داشتم و بهش میدادم خیلی حس قشنگ و نابیه

🥺🥺بغضی شدم. منم همین حس رو دارم

یه روزی از همین روزا؛ دیگه تو بغلم جا نمیشی!عوضش من میام تو بغلت…
یه روز میشه ک واسه آخرین بار میبرمت حموم؛ دیگه بعدش میگی ماماااان تو نیا خجالت میکشم.
یه روزی واسه آخرین بار لقمه برات میگیرم؛فرداش میگی مامان من خودم میتونم !
یه روز واسه آخرین بار جای انگشتای کاکائویی تو از روی در یخچال پاک میکنم…
آخرین روزی ک بند کفشاتو من ببندم !
آخرین باری ک واست قصه بگم؛ لباس تنت کنم…
یه شب واسه آخرین شب با لالایی من روی پاهای من میخوابی…
یه سال واسه آخرین سال با ما میای سفر.از سال بعدش یا خودت خانواده تشکیل میدی یا با دوستات بیشتر وقت میگذرونی…
واسه همین،میخوام هر لحظه با تو بودنو باهات زندگی کنم …😭😭😭
تقدیم به مامان های خوشگل

من دیونه میشم

با این احساس نمیتونی بگیری بچه ات چون اذیت داره .به این فکر کن بچه چقدر خوابش راحت میشه .. خودت راحت میشی ... غذاش خوب میشه ....... چرا منفی .من احساس گذاشتم کنار تدریجی یه هفته گرفتم

تاپیکای منو ببین دق کردم تاجداش کردم ولی بهترین تصمیم عمرم بود خیلی بهترشد هم خوابش هم غذاش

وای چقدر حال منو توصیف کردی الان من تو این حالم ۵ روزه از شیر گرفتم داغونم دلم بچگی هاشو میخواد بخوابه پیشم شیر بدم آخه بچم با سینه می‌خوابید خیلی دلم براش تنگ شده انگار ازم جدا شده خیلی حس بدیه امشب انقدر گریه کردم کسی هم درکم نمیکنه 🥲

من با اینکه دخترم دیگه شیر خودمو نمیخوره و فقط شیر خشک میخوره همین حسو دارم.
ی قوطی شیر خشک گرفتم گفتم این آخرین قوطی شیر خشک دخترمه. بخدا اصلا دلم نمیخاد تموم بشه . گریم میگیره .
شما شیر خودتونو میدید؟؟؟