صبح ساعت ۹بیدارمیشم اول ب پسرم شیرمیدم کهنه عوض میکنم بعدش بهش اسباب بازی میدم بازی کنه خودم میرم اول خونه رو مرتب میکنم بعدش شام درس میکنم میزارم واس شب این بین هم با پسرم هردفعه گریه کنه میرم یه زره بازی میکنم بعدشم غذا پسرمو در س میکنم بهش میدم یه زره با همدیگه بازی میکنیم بعدش باهم میخوابیم بظهر بیدار میشیم بازی میکنیم تا شوهرم غروب بیاد چای ایناهم دم میکنم تابیاد
من اول صبحونه میدم میخوره بعد پوشک عوض میکنم بعد وسایل بازیرو میدم بازی کنه میرم سراغ غذاش و کارام در حین این کارا باهاش بازی میکنم و دوباره گریه میخوابونمش بعد بیدار میشه غذا میخوره بازی میکنیم بعد اگه خوابش اومد میخابیم تا بابا بیاد عصر شامم ظهر اناده میکنم
بعد بچه ها کار های شخصی من محدوده به اب خوردن و دسشویی رفتن که اونم یادم نمیاد که اخرین بار کی راحت انجامش دادم.الباقی کارهامم تعطیله.اشپزی هم همسرم اومدنی بچه ها رومیگیره من اشپزی میکنم .خونه هم مجبورم با بچه ها جارو و تی بکشم پدرم در میاد.در کل همه چی بدو بدو هست.
بعد از وعده ظرف گازو جارو دستی میکشم اینطوری خونه همیشه تمییزه بچه هم که بعد ازظهر بعد خواب و صبح بعد از صبحانه یه ساعت باهاش بازی میکنم در طول روزم باهاش بازی میکنم ولی زمانی ک فقد فقد حواسم ب اونه اون موقعاست ..
من واقعا يادگرفتم مديريت كنم از اولم كمكي نداشتم حتي ي روز فقط ده روز اول زايمانم مامانم بود
من اکثر شبا که همسرم نگه میداره ظرفارو میشورم و بعضی کارامو میکنم
ولی اگه نشد میمونه برا صبح که زود بیدار میشم وتا وقتی اون خوابه انجام میدم کارامو مثل حموم رفتن و تمیز کاری و ...
آشپزی هم چون شوهر میبینه با بچه سخته سعی میکنیم دیر بخوریم که موقعی که نفس میخوابه میزارم
در اصل اولویت اول بچه بعد خودت بعد خونه حالا من چیکار میکنم؟در هفته ۴ روز یا سه روز خونه مامانمم فقط بچه داری تو خونه هم بچرو میدم شوهر کار میکنم یا ببینم روحیم داغونه بچرو میگم نگه دار میرم با ماشین یه ساعت دو ساعت دور دور
من که نه به بچه میرسم و نه به خونه...هنگم بخدا
اصلا نمیشه به همه کارها رسید خیلی سخته من که کم میارم
سوال منم هست
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.