بی خوابی امونمو بریده.... از صبح در حسرت یه ساعت خواب راحتم... دل‌درد، گریه، تقاضای شیر... آخرشم هنوز بیداره گذاشتمش توی تختش و خودم دراز کشیدم... اگر نخوابه آدم چجوری ادامه بده؟ دارم میمیرم دیگه... ناشکری نمیکنم ولی دیگه چیزی ازم نمونده نه وقت غذا خوردن دارم نه خوابیدن نه حتی سرویس رفتن....

من از ت بدتر اقا ساعت ۶ خاببده
نذاشته منم بخابم خودش خابیده الان

تنها نیستی عزیزم اما حتما کمک بگیر از اطرافیانت خیلی تو حال جسمی و روحیت تاثیر داره خوب غذا بخور و استراحت کن

اخ ک منم همینم بچم تا ۱۱صبح بیداره

من ۳ ماهه کارم همینه بیخوابی

فقط اینو بدون که تنها نیستی

الهی عزیزم، برای همه همینه یعنی همه ی بچه ها اینجورین، ۲ماهش کامل شه بهتر میشه

منم همینطور بود اما داره خوابش تنظیم میشه نگران نباش گلم

هم دردیم خدا صبر بده بهمون

درکت میکنم عزیزم
من آخر سر میشستم گریه میکردم
ولی کم کم ساعت خوابش تنظیم میشه
برنامه هاتو طبق اون میچینی
من شوهرم وقتی خونس غذای فردامو درست میکنم
سعی کن همیشه یه چیز حاضری داشته باشی تو فریزر
مثلا قرمه سبزی بپز پک کن بذار فریزر
ناگت...همبرگر...شنیسل..اینا داشته باش هر وقت غذا نداشتی سریع آماده میشیه

روزای سخت و طاقت فرسایی رو‌میگذرونیم. تنها واقعا سخته

حتما از متخصص مشورت بگیر عزیزم

الهی عزیزم درک میکنم واقعا سخته ولی باید صبوری کرد مادر شدن که االکی نیست ایناهم میگذره کسی نیست کمکت کنه؟؟