۸ پاسخ

شیاف بزار حتما
ریسک نکن
این تبش با پروفن رفع نمیش کامل

خیلی خیلی بده
من پسرام یه ماه گرفتن خوب نشدن
خداروشکر باز مدارس رو تعطیل میکنن
بخدا هرروز یه جاشون عفونت میکنه🤦‍♀️

من دوتاشون باهم

ای خداااا دخترممم هنوز خلط گلوش خوب نشده الانم بیدارم بخاطر سرفه هاش صبح بشه ببرمش دکتر دوباره می ترسم عفونت کرده باسه گلوش😭😭😭

منم چند روزه بچه ها مریضن خودم و شوهرمم هم از صبح.الان بچم دوباره تب کرد پارکید بهش دادم

عزیزم من وپسر م باهم گرفتیم فقط بهش مایعات زیاد بده مواظب تبش باش سوپ و غذا حسابی بش بده میوه آب میوه فقط پرتقال و اناربش نده که سرفه میگیره تامیتونی آب هویج بده بهش که ادرار کنه زودخوب میشه

دارم میمیرم ازبیخوابی ولی مجبوذم سرپا بگردونمش گریه میکنه

منم سه روز درگیرم

سوال های مرتبط

ریحانم ❤️‍🩹💫 ریحانم ❤️‍🩹💫 قصد بارداری
&محکومم به عشقت&پارت 68از درد به خودم میپچیدم از شدت گریه نفس کم اورده بودم هی با هرکلمه از حرفاش و کاراش که یادم میومد اتیش میگرفتم چرا باهام اینجوری کردددد چرااااااا... با گریه ازجام بلند شدم دیگه حتا دلم نمیخواست زنده باشم لباس هامو تنم کردم بدنم درد میکرد فوری رفتم دستشویی نگاهی به اینه انداختم به صورت خونیم و سرخم چشمای پف کردم خودمو دیگه نمیشناختم چقدر من ساده برای این عوضی اشک ها ریختم چقدر من ساده خودمو زجر دادم به خاطر این عوضی پدرمو از دست دادم خداااااا گلومو محکم گرفتم فشردم هتب دلمو گرفته بود دلم میخواست بمیرم بمیرم بمیرممممممممم.... با صدای باز شدن در با ترس چشمامو باز کردم تنم لرزید دوباره فکر کردم محمده ولی نه سایه رضا افتاد کمی ارامش گرفتم اروم سرمو زیر پتو قایم کردم تا چیزی نفهمه صدای گریم رو توی گلوم خفه کردم تا هق هقم بلند نشه بی صدا نفس میکشیدم زیر پتو دل میزدم حس کردم کسی امد کنارم دراز کشید قلبم تند تند میتپید خدا خدا میکردم پتو رو ازم روم کنار نزنه توی دلم کلی صلوات فرستادم چند دقیقه رد شد و صدای نفس های منظمی کنارم بلند شد اونجا بود که نفسم رو ازاد کردم اروم برگشتم با دیدنش که خواب بود کمی اروم گرفتم پشتمو کردم بهش دوباره به یاد امشب و اتفاق ها اشکام چکید خدایا چیکار میتونستم بکنم داشتم دیوونه میشدم وای اگه فیلمم رو جایی پخش کنه خدایا منو زنده نمیزارن