سلام نمیدونم از دست پسرم چیکارکنم میدونم حق داره تنهاس حوصلش سرمیره ولی دیگ روم نمیشه هر روز میگ منو ببر خونه مامان جون یعنی مامانم اونجا میریم با داداشم ۱۴ سالشه باهاش سرگرم میشه وقتی ام میبرمش نمیاد میگ اینجا میخوام بمونم الان هفته یکی دوبار اونجا می‌خوابه امروزم میگ منو ببر از صب اذیتم نکرده ک ببرمش ولی واقعا روم نمیشه چیک کنم اخههه؟؟

خونه مامانته غریبه که نیست یا خانواده شوهر نیست حرف بره توی رفتن زیادت.
کاش من خانوادم پیشم بودن هر روز میرفتم خونشون🥲

من ک هر روز میام بچها عادت کردن مامانم اینا هم عادت کردن

الان مامان ها دیگه حوصله دختر خودشون ندارن چه برسه نوه ولی مادر شما خوب که چیزی نمیگه امتحانات داداشتون تمام شد ببرید بجه خونه مادر بزرگ دوست داره محبت میبینه که دوست داره بره

واسش بازی های سرگرم کننده توخونه درست کن بیشتر توخونه باهاش بازی کن هفته ای یکی دوبار اشکال نداره بره ولی نزارهیچ جا هیچ جا جز پیش پدرومادرشب بمونه

مامانته اشکال نداره
برو خداروشکر کن
من دخترم همیشه میخواد بره خونه جاریم پیش دخترش
کلافه م کرده

وای مامان من دیروز خونمون بود شب بعده شام که میخواست بره نمیدونی بچه هام چقدددددد گریه کردن بخاطر رفتنش

شاید خودتون‌ زود به زود میرین‌ عادت کرده . کم کم اگه رف و امدتونو‌ متعادل کنین پسرتونم‌ عادت میکنه‌‌