زایمان طبیعی دخترم ۳۳۷۰بود و من تو هفته ۳۹و۵روز زایمان کردم البته بگم من زایمان دومم بود پسرم الان ۱۳سالشه
اولی رو یادمه تند تندمیرفتم بیمارستان و همش معاینه میکردن و همش کلی استرس داشتم ولی این دومی دردامو خونه تحمل کردم خیلی بهتره به تظرم
سما هم اگه انتخابتون زایمان طبیعیه لهترینه به نظرم البته اینا همه باید از نظر جسمی وفکری اماده زایمان طبیعی باشی
بدن هر کسی هم یه جوزیه فرار نیست تحمل درد هر کی یه جوریه البته من کل ۹ماهگی رو سر کار بودم وهمش دذ راه رفتن بودم

۰ پاسخ

مقالات مرتبط

بهترين زمان نزديكی پس از زايمان طبيعی
بهترين زمان نزديكی پس از زايمان طبيعی
عوارض برای نوزاد در زایمان طبیعی
عوارض زایمان طبیعی برای نوزاد
مراقبت از بخیه زایمان طبیعی
مراقبت‌های لازم از بخیه زایمان طبیعی
ترمیم واژن بعد از زایمان طبیعی
ترمیم واژن بعد از زایمان طبیعی | انواع جراحی‌های جوان‌سازی...

سوال های مرتبط

مامان نیهان مامان نیهان ۳ ماهگی
سلام مامانایی که مبخاین زایمان طبیعی داشته باشبد خواستم اشتراک بزارم که اگه انتخابتون طبیعیه بهترینه
البته باید امادگی داشته باشید
من روز چهارشنبه صبح زایمان کردم البته روز قبلش ازساعت ۷صبح دردام شروع شد
که اولش هم یکم لباسم خیس شد ولی دردام هر نیم ساعت بود و دردام قابل تحمل بودن تا ساعت ۱شب من درد کشیدم ولی قابل تحمل بود البته یکم ترشح صورتی هم داشتم میدونستم درد زایمانمه ذیگه ولی دوست داشتم دردامو خونه داشته بلشم که زیاد تو بیمارستان اذیت نشم
تا ساعت ۶صبح دردام بیشتر شد البته دردام ۵۰ثانبه شد دیگه یعنی هر ۵دقیقهدرد داشتم و سخت شد تا ۸صبح رسیدیم بیمارستان
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان زهرا مامان زهرا ۱ ماهگی
خانما از زایمان طبیعی بهم بگید من خیلی از درد میترسم شنبه برام ختم بارداری زدن از زایمان طبیعی میترسم من یه نزدیکی الان باشوهرم میکنم خیلی درد داره تحمل ندارم این معاینه با زایمان چطور تحمل کنم توروخدا جواب بدید
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان فاطمه مامان فاطمه هفته سی‌وهشتم بارداری
سلام من زایمان قبلی سزارین بوده این بار هم حتما باید سزارین باشه البته زایمان طبیعی هم داشتم
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان حسین مامان حسین ۱ ماهگی
سلام، کسی بوده بعد از زایمان طبیعی احساس کنه ی وزنه 20کیلویی بهش آویزونه موقع راه رفتن؟
البته من زایمان سختی داشتم
مامان محمد💛 مامان محمد💛 ۱ ماهگی
خب فهمیدم سفالیکه حالا برم استرس زایمان طبیعی بکشم 😂😂البته ک ب نظرم خیلی از سزارین بهتره
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان 🐥جوجو مامان 🐥جوجو ۴ ماهگی
سلام مامانا من کیسه آبم ترکید دیشب امروز زایمان کردم طبیعی😰😰
ولی بچم همش خوابه هر کار میکنم بیدار بشو نیست شیر بدم
البته همونم به سختی میگیره چیکارش کنم دیگ☹
بچم
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان آرتمیس💗 مامان آرتمیس💗 ۳ ماهگی
تجربه زایمان #سزارین 1

من وارد ۴۰ هفته شده بودم و کامل کامل آماده بودم برای زایمان طبیعی اما هیچ دردی سراغم نمیومد ، دهانه رحمم هم که هیچی باز نشده بود و ماما همراه گرفته بودم که یکبار معاینه تحریکی کرد و یکسانت باز شدم ، بازهم درد خاصی نداشتم دردی بود که قابل تحمل بود خیلی خیلی ورزش میکردم پله میرفتم که زایمان طبیعی راحتی داشته باشم ، ولی دیگه من چهل هفته بودم ، ماماهمراهم گفت باید هر روز نوار قلب بچه رو بگیری و یه سونو هم نوشت برام، سونو رو رفتم انجام دادم وزن بچه ام چهار کیلو بود ، حقیقتن اون شب خیلی از زایمان طبیعی ترسیدم و فقط گریه میکردم و میگفتم وزن بچه بالاست و من نمیتونم.
خداراشکر توی این راه خدا خیلی خیلی هوامو داشت و کمکم کرد ، عکس سونو رو فرستادم برای ماماهمراهم ، گفت وزن بچه بالاست چهار کیلوعه و قبلش هم که معاینه لگنی کردع بود گفت زیاد لگنت مناسب زایمان طبیعی نیست اگر بخایی طبیعی زایمان کنی احتمال اینکه سر بچه توی لگن گیر کنه خیلی زیاده و بعدش باز مجبوری سزارین کنی ، همون شب اینقدر من ترسیده بودم و گریه میکردم که همسرم گفت سزارین کنی بهتره و پیشنهاد دکترم و ماماهمراهمم سزارین بود، فردا صبحش ماماهمراهم بهم زنگ زد و گفت بیا بستری شو برای سزارین منم ساعت هفت صبح بیدار شدم و رفتم حموم موهای شکمم و کامل زدم ، البته کلی هم استرس داشتم و توی راه همش خدا و حضرت فاطمه زهرارو صدا میزدم نذر کردم از بغل زیاد سید مظفر هم مه رد شدم کلی گریه میکردم و دعا میکردم تا خلاصه رسیدم بیمارستان نوار قلب بچه رو گرفتن و دکتر کشیک معاینه کرد و نامه داد برای سزارین ، پرستارا هم اومدن من و آماده کردن که بفرستن برای زایمان
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان بهار🌸 مامان بهار🌸 روزهای ابتدایی تولد
مامانا من پنج روزه زایمان کردم طبیعی بخیهام درد داره ، طبیعیه تا الان ؟البته زیادم بخیه خوردم
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان جوجه مامان جوجه ۲ ماهگی
زایمان طبیعی

اول از همه بگم من با اینکه همه بهم میگفتن اشتباه میکنی که انتخابت زایمانه طبیعیه ولی من بر عکس همه از سزارین میترسیدم
تا لحظه ی اخر همه بهم میگفتن طبیعی زایمان نکن از پسش بر نمیای چون همه میدونستن من تحمل درد رو ندارم ولی بازم من برای طبیعی پافشاری کردم سر تصمیمم موندم
من تالاسمی مینورم دیابتم لب مرز بود تیروئیدم هم کم کار بود که بخاطر همین حدودا ۳۲ کیلو اضاف وزن داشتم
۶۲ کیلو بودم شدم ۸۵ و واقعا تو بارداری این خیلی اذیتم کرد
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان آوین مامان آوین روزهای ابتدایی تولد
خانما
من سه روزه زایمان کردم اما خونریزیم فقط روز اول بود و الان خیلی کمه
البته من قبل زایمان خونریزی کردنه بودم و کلی خارج شده ازم
بنظرتون بده؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان کودک مامان کودک ۳ ماهگی
سلام مامانا من طبیعی زایمان کردم 💥
اگر بخام تجربم رو از زایمان طبیعی بگم باید بگم بزرگترین اشتباه زندگیم بود
مشاهده ۱۶ پاسخ دیگر
مامان 👶🏻hirad💙 مامان 👶🏻hirad💙 ۴ ماهگی
خانمایی که زایمان طبیعی کردین معاینه دردش بیشتره یا در زایمان؟من معاینه بیمارستان برام خیلی وحشتناک بود البته سر بچه بالا بود تا برسه بهش خیلی فشار داد..بخاطر اون بوده؟
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان جانان وآیهان مامان جانان وآیهان ۴ ماهگی
سلام مامانا من زایمان کردم ، از اونی که فکر میکردم سریعتر پیش رفت و خیلی زود پسرم اومد بغلم ۳ تقریبا وارد زایشگاه شدم و ۹ پسرم بغلم بود
البته صبر کردم دردامو خونه تحمل کردم خونریزیم که شروع شد و فعال شد دهانه رحمم بعد رفتم بیمارستان
مشاهده ۱۵ پاسخ دیگر
مامان علی اضغر مامان علی اضغر ۱ ماهگی
سلام مامانای عزیزم میگم من الان39 هفته هستم ولی هنوز زایمان نکردم سر بچه اولیمم 38 هفته هم کامل نشد زایمان کردم بنظر تون حتمال داره سزارین بشم دیروز سنو هم رفتم گفت بچه خوبه سر به را هست برو پیش ماما یا دکتر ببینه طبیعی میتونی زایمان کنی خب من اولی رو طبیعی زایمان کردم مگه میشع الان سزارین بشم
مامان تارا مامان تارا ۱ ماهگی
خانمها عزیز بذارید منم نظرم رو درباره ی زایمان طبیعی بگم، من 14 سال پیش پسرم رو با زایمان طبیعی به دنیا آوردم. ساعت 12 شب با یه درد مختصر رفتم بستریم کردن، البته بستری که چه عرض کنم یه سالن بزرگ شبیه سلاخخونه پر از تخت، من تنها بودم، اومدن معاینه کردن سرم زدن لباس دادن، یکی هم اومد کیسه ی آبم رو پاره کرد، تا صبح موندم توی آب از سر تا پام آب بود، کسی توجه نمیکرد، دردام بیشتر شده بود، ناله میکردم، بهم فحش میدادن، توی شهر ما دانشجوی مامایی نمونده بود که من رو معاینه نکنه، تا نزدیکای صبح تنه بودم، بهد یکی اومد یه ساعت رفت طبیعی زایمان کرد رفت بخش، یکی دیگه اومد نیم ساعته زایمان کرد رفت، من هنوز درد میکشیدم، چرا ماله اونا زود میشد نمی دونم، از گرسنگی می مردم از درد به خودم می پیچیدم، همش توی راه دسشویی مونده بودم، هی فکر میکردم مدفوع دارم، تا اینکه عصر ساعت 5 شد یه فامیل خیلی دور اومد اون قسمت خدا رسوند اون مامانم رو آورد پیشم، قبلش نمیزاشتن، برام کیک و آبمیوه آورد، جون که گرفتم ساعت 6 پسرم به دنیا اومد، ولی تا زایمان من 10 نفر اومدن راحت زایمان کردن و رفتن، فقط من بیچاره....
مشاهده ۶ پاسخ دیگر