خانوما من یه سوال دارم ازتون خواهرانه لطفا جوابمو بدین
من عروسی کردم تو یه شهریم که خانواده خودم ۸ ساعت باهام فاصله دارن
ولی فامیلا و خانواده شوهرم اینجان

چهارشنبه سونو دادم دهانه رحمم باز شده ۵ شنبه اورژانسی با ریسک بالا دکتر سرکلاژم کرد ولی حتی تو اتاق عمل بهم گفت چون هفتت بالاس احتمالش هست کیسه آبت حین عمل یا بعدش پاره بشه هیچی معلوم نیس من تضمین نمیکنم

حالا بهم گفت بعد سرکلاژ تا اخر بارداری باید مطلق مطلق باشی فقط برا سرویس بلند شی


میخام بدونم به نظر شما تو خونه خودم این ۲_۳ ماه باقی مونده رو بمونم و هر از گاهی عمه خودم یا فامیل شوهر بیان به کارام برسن یا اینکه برم خونه مادرشوهرم بمونم
خونه مادرشوهرم دوطبقه هس هر دو طبقه دست خودشون و وسایل چیدن خودشون بالا میشینن پایین کلا خالیه
ولی حتی یه بارم تعارف نکردن که بیا اینجا بخاب ما مواظبیم
گفتن میاییم بهت سر میزنیم و غذاها رو میپزیم

روزهای سختی در پیش داری خواهر خیلی خیلی سخت
کاش کسی بتونه بیاد پیشت
خونه مادرشوهر رفتن خوبه من گاهی میرم دو سه روز میمونه ولی خودت میدونی مادرشوهر چطور آدمیه زود خسته میشی باید برگردی خونه خودت
هیچ جا بهتر از خونه خودت نیست اگر معرفت داشته باشن بیان کمکت

حتی سرویس هم میری باید فرنگی باشه نباید اصلاراه بری ، بخواب فقط هم به پهلو ها دوهفته سفت و سخت باش بعدش هرکی بیاد چند مدل غذا برات درست کنه تو فقط بری برای خودت گرم کنی بخوری زمین نخواب زمین نشین توالت ایرانی رو فراموش کن من سر اولی شوخی گرفتم سقط شد بچم حتما رعایت کن

عزیزم خودت باید ببینی چجوری راحت تری توی این مدت تعارف و غرورو منار بذار فقط ببین چجوری میتونی کار نکنی و راحت تری

اگه دکترت اجازه میده برو خونه مامانت یکی دوماه بمون

به نظرم برو‌خونه مامانت ته کمک بقیه منته

برو خونه مامانت
اگرم میخوای خونه خودت بمون ولی تورو قران مراقب خودت باش

خیلی شرایطتت سخته عزیزم و ناراحت شدم ،از طرفی خانواده ت اونقدر دورن ک نمیشه گف اونا بیان پیشت یا تو بری اونجا ،از طرفی هم مادرشوهرت تعارف نزده
اگه هم بری ک بعدها منت شو بلاخره ی جور سرت میزارن
کاش یا مادر یا خواهرت میومدن سراغت تا بسلامتی فارغ ک شدی برن

کاش مامانت میومد پیشت میموند
ولی بمون خونه خودت دست به هیچی نزن
ناهار وشام و اینا با مادرشوهرت باشه بیارن واست
شوهرت هم تو بقیه چیزا کمک کنه

من باشم جای شما اول درخواست میکنم مادرم بیاد پیشم چن هفته .اگه نشد حتما برو خونه نادرشوهرت اون طبقه رو بدن دست شما تو فقط برا دستشویی پاشی ،الان توی شرایطی هستی فقط فقط بفکر استراحتت باش .
همه چیزاروبزارکنار

عزیزم خونه‌ی خودت اگر پله نداره و سرویس فرنگی داری بمون خونه‌ی خودت
من به شخصه خونه مادرشوهرم راحت نبودم، خونه خودمم دستشویی رفتنی پله داشت اومدم خونه مامانم. ولی خب فاصله‌ش نزدیک بود و می‌تونستم بیام.

فقط چندهفته یکی غذا رو واستون بیاره، توام که استراحتی خونه بهم نمی‌ریزه زیاد، شوهرت هم یکم کارای شخصی خودشو فقط انجام بده از محدوده خطر بگذری ۲۸هفته‌ت کامل شه..

اگه غذا میارن که بمون بیارن نهایتا گاهی از بیرون هم سفارش می‌دی...

خیلی سخته ، از اونی که فکر می کنی سختره
من خودم از هفته تو دهانه آن باز شد اما سرکلاژ نکردم دوماه تموم خوابیدم اول خونه خودم بودم نمیشد تازه من بچه کوچک هم داشتم به نظرم به مامانت بگو بیاد خونت چون نباید جا به جا بشی
مادرشوهرتم که تعارف نزده

بد بارش اوردی شوهرتو ،الان بهترین موقعیته ،ازش بخواه باززبون خوش ارومو بگو میشه اینکاررو کنی بزن ازش بخواه که پس فردا کمکت کنه برا بچه داری ،البته با سیاست زنانها ،یکم ناز کن براش

من خودم اومده پایین طول سرویسم مجبورم بخوابم خیلی ناراحتم اینقد گریه کردم، ولی من مامانم هس، و مادر شوهرم طبقه پایینه میاد و بره ولی من خیلی سختمه که کسی بیاد کارامو بکنم از هیچکس هیچ وقت نخواسم ولی چاره ای ندارم حالا باید تحمل کنم

شوهرت باید پاشه بترسونش بگو من نباید یه قاشق جا به جا کنم ،وقتی ببینه خونه نا مرتبه باید پاشه ،هر وسیله ای نیاز داری بزار بالا سرت یه بشقاب میوه هرچی میخوای تو طول روز ،بزار ظرفا تلنبار شه ،خونه رو کثافت ببره بلند نشو ،بهش بگو صبحونه شو خودش بخوره ،اگه فامیل شوهرت میان سرت میزنن ،برات غذا میارن اون دیگه فقط زحمت خوردن داشته باشه
بخای خونه مادرشوهرت بریم برو ولی اون اصلا تعارفم نزده بهت ولش کن ،بعدم هرثانیه بخواد یه چیزی بگه کلافه تر میشی
فقط بخواب ،بخواب بموقع بدنیا بیاد که خدایی نکرده بچت اگه زود بدنیا بیاد خیلی بده دیگه اون بچه بچه نمیشه ،دیدم که میگم

امیدتو از دست نده عزیزم ایشالا بسلامتی میگذرونی خب نمیتونی به مامانت یا خواهرت بگی بیان پیشت بمونن؟؟به شوهرت بگو کمکت کنه هر کی یه گوشه کارو بگیره عذا هم کشی نیاورد بگو شوهرت از بیرون برات بخره خب

یکی برات کاراتو انجام بده بهتره خونه خودت راحتری

وای عزیزم شرایطت عین منه
میفهممت کاملا
منم نتونستم برم شهر مامانم
فقط ده روز به. عمل اومد پیشم
منم طبقه پایین مادر همسرم روزی یبار در حد ی ساعت میاد ظرف میشوره غذا
شوهرمم بقیه کآرا
چاره چیه شانس ماس
دیگه باید غرور اینکه منت سرمون تحمل کنیم

ببین‌تواین سرایط ک‌خیلی سخت خانما باردارمیشن وبرای بچه دارشدن باید کلی هزینه و‌نذر نیاز‌بکنی‌ایا بشه ایانه ،فقط خودت و‌بچت باید مهم باشین هرچی میخان‌بگن‌تو وسایلات‌جمع‌کن‌برو‌خونه‌مادرشوهرت

به نظرم اول خونه خودت بعدمامانت

من خونه خودم از خونه بابام هم راحت ترم بستگی به خودت داره

به نظرم با هواپیما برو خونه مامانت

صدرصد خونه خونه استخاره نکن

من انتخابم خونه خودم و تخت خودمه
غذا که گفتن میارن
نهایتا هفته ای یک بار زنگ میزنی نیرو خدماتی و میاد صفر تا صد رو تمیز میکنه تو ۳ ساعت و میره

من که خونه مادرشوهرمم دوطبقس خونمون مادر شوهرم ازم مراقبت میکنه
ولی وقتی بهت تعارف نکردن بیا اینجا یا فلان
واس چی میری بمونی اونجا
اگه همسرت میزاره برو خونه مادرت استراحت مطلق شو

وقتی گقتن می‌آییم بهت سر میزنیم یعنی نیا خونمون دیگه
بمون خونه خودت این وسط کار شوهرت سخت میشه در کنار کار بیرون ب شدت توی خونه هم باید کمک دستت بشه

خونه خودت بمون راحت تری حالا غذا میپزن میارن دیگ دیوونه ای مگ بری اونجا راحت نباشی

خانواده خودت نمیتونن بیان پیشت چند وقت بمونمن نصفشو خونه خودت بمونی با خانواده خودت نصفشو اونجا

خب باید خودش تعارف میزد میگفت پاشو بیا اینجا من مراقبتم وقتی نکرده نرو دیگه

بمون خونه خودت اونا بیان و‌شوهرت کمکت کنه

ببین خونه خودت بمونی بهتره ، استراخت مطلق سخته اگه دوهفته مامانت بیاد قشنگ بخوابی خیلی عالیه

برو خونشون
یا بگو مادرت بیاد یا برو خونه مامانت بمون اینجوری بهتره

هیچجا خونه مامانت نمیشه اگه میتونی برو خونه مامانت