۹ پاسخ

به نظر من الان بخون که بعد با بچه نمیشه

اگر تکون های بچه بنظرت غیر طبیعی زیاد شده، برو بیمارستان nstبگیرن ازت

سلام
بخون و برو امتحان بده عزیزم
بچه بیاد تا مدت ها دست و بالت بسته میشه برای هر کاری

خیلی گرسنه نمون هرجوری میتونی بخور بچه ضعیف میشه گناه داره

من اخرین امتحان ارشدمو تو ۳۷ هفتگی دادم😂

تو تلاشت بکن برو امتحانت بده اگه شد که شد اگه نشد میمونه برا تابستون خب

وقتی بدنیا بیاد خیلی سخت تر میشه

نترس انشالله این امتحانم میتونی پاس کنی با نمره خوب، یکی دو شب بیداری خیلی ام بد نیست برا بچه ت. الان همه تهوع دارن باردار و غیر باردار. منم چند روزه تهوع و سرگیجه دارم و بینیام کیپه الکی. فقط نون و دمپخت دوس دارم

نمیدونم کار درست چیه.ولی خدا بهت قوت بده.ترم چندی؟
منم ترم سه ارشد بودم که حاملع شدم و دانشگام یه شهر دیگه بود و ۱۲ساعت فاصله داشت.دیگه نرفتم و الانم پشیمونم.فقط دوتا کتاب مونده بود که تموم کنم با پایان نامم

سوال های مرتبط

مامان نینی و تودلی مامان نینی و تودلی روزهای ابتدایی تولد
وااااای دارم دیونه میشم از دست این استادااااا
ی ترم با این بارداری و سختی رفتم و درس خوندم واحد برداشتم
بعد طرف گفته ک تو تو کلاس اصلا فعالیت نداشتی و..
بهشم گفتم ک من باردارم و بیشتر گوش میدم و شنونده هستم و..
درسشم وحشتناک سخته
انقدر ک سخته ک این ترم فقط نهایتا ۷ نفر سر کلاس بودیم
منم اشتباه کردم این درس رو با این استاد برداشتم
استادشم زن هست دیگ باید همجنس خودشو درک کنه و بارداری و سختی چیه
تو گروه بهش پیام دادیم ک حداقل یکم کن من باردارم و بچه کوچیک دارم
اون یکی هم دو تا بچه شیر ب شیره داره ک واحداش مونده از برنمیداشت دیگ میخوزد ب بازپذیری و..
حالا هر کس ی مشکلی داره
نوشته من تمام کتاب رو درس دادم و امتحان هم از تمام کتاب هست
الان چیکار کنیم ب نظرتون برم امتحان بدم یا ن؟
۲ شنبه امتحان دارم
ولی خداشاهده تو این یک هفته فقط ۱۰ صفحه خوندم اونم انقدر سخته و فراره اصلا تو ذهن نمیمونه
اگ بذارم برای تابستون با دوتا بچه میشه درست خوند و امتحان داد ؟؟؟؟
میترسم هم برم هم دوست ندارم بذارم برای تابستون
خیلی استرس دارم هر چی میخوام بخونم از بس مطالب سخته فرار میکنم
مامان نینی و تودلی مامان نینی و تودلی روزهای ابتدایی تولد
خانما سلام
اعصابم خیلییییییی خرابه
تمام مشکلاتی ک دارم ی طرف
سرماخوردگی بچم ی طرف
چندین روزه سرماخورده ی بار دکتر بردم افاقه نکرد و تاثیری نداشت دوباره امروز بردمش متخصص پیدا نکردم پیش عمومی بردم و دارو دیگ ای داد
ولی هی میگ بالا بالا
ینی دارم میارم بالا
تبش ک اصلااااا کنترل نمیشه هر ۳ ساعت یا۲ ساعت هی باید شربت استا بدم
الانم ب شدت داغ داغ نمیدونم تبش چقدره
گفتم امشب قبل خوابش شیاف بزنم ولی میترسم چون تا حالا نزدم براش



از ی طزف هفته دیگ یک شنبه و دوشنبه دوتا امتحان دارم ک پشت سر هم افتاده
شوهرم میگ کم استرس بچه رو میکشی ک استرس امتحان رو هم داری اخه تو طول ترم اصلا نخوندم میگ اجازه نمیدم بری هم بارداری هم خطر احتمال ب زایمان زودرس داری و هم محمد مریض ولش امتحان ها رو بزار برای تابستون
ولی میترسم تابستون نتونم با ۲ تا بچه درس بخونم
اخه ۲ تا از امتحانای دیگم رو هم گذاشتم برای تابستون
چیکاز کنم ب نظرتون ؟؟؟؟
میگم یگیش رو بدم یکیش رو بذارم برای تابستون یا ن؟
مامان نینی و تودلی مامان نینی و تودلی روزهای ابتدایی تولد
خانما سلام بر همه
بیاین ی مشورت میخوام
من الان دقیق حساب کردم طبق عادتم ۳۳ هفته و ۵ روزم یعنی داخل ۳۴ هفته ام ولی ۳۴ هفته ام کامل نشده
خب از ۳۴ هفته و ۲ روز ب بعد دیگ ماه ۸ تموم میشه
و وارد ماه ۹ میشیم




من دائم دارم استرس میکشم سر این بارداریم
بارداری قبلی هم این شکلی بودمااا فقط استرس داشتم سر بچه
حالا این بارداری این شکلی ک مثلا ی روز اصلاااااا تکون نمیخوره ب خدا نهایتا ی بار در روز سکسکه کنه یا ی تکون بخوره ب خدا راست میگم
یا ی روز انقدرررر تکون میخوره و لگد میزنه ک خدا شاهده شکمم داره جدا میشه
ی بار شب تا صبح تکون میخوره صب ها ارومه
ی بار صبح ها ارومه و شبا تکون میخوره
اصلا نمیدونم چیکار کنم و کی خیالم راحت باشه بابت تکون هاش



حالا سوال اصلیم اینه ک ۴ روز دیک وارد ماه ۹ میشم میگم میگم روزی نیم ساعت تا ی ساعت پیاده روی کنم یا پله و.. برم یا فعالیت هام رو بیشتر کنم ک حداقل ۳۸ هفته خودش با درد خودش ب دنیا بیاد ؟؟؟؟
اخه قبلی هم تحت نظر متخصص بودم و اوایل تا اواخرش هی میگف استراحت کن ک خطر احتمال ب زایمان زودرس داری و من دائم استراحت بودم ولی تا۴۰ هفته ام کامل نشد نامه بستری برای زایمان طبیعی رو نداد و با امپول فشار از ساعت ۸ ک هی بهم تزریق کردند تاساعت یک
ک بعد ۳ بار تزریق کم کم دردم گرف و تا ۵ ک دنیا اومد
میگم از الان اگ پله و پیاده روی برم ۳۷ هفته یا ۳۸ هفته ب دنیا میاد یا نه ؟؟؟؟؟
مامان نینی و تودلی مامان نینی و تودلی روزهای ابتدایی تولد
مامان نینی و تودلی مامان نینی و تودلی روزهای ابتدایی تولد
مامان ⚡🍓𝒉𝒐𝒔𝒏𝒂 مامان ⚡🍓𝒉𝒐𝒔𝒏𝒂 ۲ سالگی
از شدت اعصبانیت میترسم سکته کنم بقران چنان اتیش گرفتم ک گوشیو از این سر خونه پرت دادم نمیدونم چطور شد نشکست
ساعت گرفتم دقیق ۱۰ دقیقه اس ی لقمع تو دهنشه هرچی میگم بخور بدون گوشی ک اصلا سر سفرع نمیشینه با گوشیم ک میشینه قبلا خوب بود غذاشو کامل میخورد جدیدا هفته ای دوباره رفته رو دنده سگ اخلاقیش باید یکساعت وایسی بالا سرش ک غذاشو بخوره
هر بار سر غذا خوردنش من باید در حد مرگ عصبی بشم دلم میخاد چنان جیغ بکشم تا حنجرم پاره بشه دلم میخاد هرچی وسیله هس بشکونم بلکه یکم از این عصبانیتم کم بشه از لحظه ای ک پا ب این دنیا گذاشته دارع منو دق میدع اول ک با مریضیش بعد شیر نخوردنش بعد غذا نخوردنش دلم خوش بود مدتیه خوب شده بود الان باز مثه قبل شده هیچی نمیخوره
میگم شیر پاستوریزه هم باعث بی اشتهایی میشه؟ساعت ۳ عصر ۱۸۰ تا شیر پاستوریزع بهش دادم ممکنه بخاطر اون باشه؟البته دو ساعت پیشم پفک خورده ولی پفک ک بی اشتها نمیکنه
گیریم اصلا امشب پفک خورده بقیه شبا چشه؟
غذا هایی ک بی دردسر میخوره فلافل.گوجه سیب زمینی.سوسیس.ابگوشت.عدسی.غذای نونی رو بهتر میخوره هر بار برنج داریم باید همینقد منو عذاب بده چکار کنم از دستش واقعا دارم دیونه میشم حوصله ندارم ده مدل غذا کنار هم درس کنم یچی درس میکنم دوس دارم همه با هم بخوریم بعد اصلا هم خوب نیس از همین الان عادتش بدم ب غذای جدا از خودمون پسفردا عادت کنع همیشه ی مدل دیگه برا اون درس کنم چکار کنم بگید من چ غلطی بکنم 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭