بعضی وقتها که از بی‌قراری بچهم خسته میشم احساس میکنم مادر بدیم احساس میکنم اون مادری که باید در حقم بچهم میکردم نمیکنم ... از یک طرف خودمم گاهی کم میارم نمی‌دونم چیکار کنم میشه راهنمایم کنید ... زندگیم شده هر روز یک مدل داستان درگیری با خودم

۱ پاسخ

منم دیشب پسرم نق میزد میخواست بغلش کنم اما پریود بودم و درد داشتم پستونک دادم بخوابه بغلش نکردم. بعدش کلب عذاب وجدان گرفتم

مقالات مرتبط

غذا دادن به نوزاد از کی شروع میشه
غذا دادن به نوزاد از کی شروع میشه ؟
تفاوت شیر خشک با شیر مادر
8 تفاوت شیر مادر با شیر خشک که نمیدانید!
از کجا بفهمیم که مقدار شیر مادر برای تغذیه نوزاد کافی است؟
از کجا بفهمیم که مقدار شیر مادر برای تغذیه نوزاد کافی است؟
چگونه بعد از بارداری یک شکم تخت داشته باشیم؟
چگونه بعد از بارداری یک شکم تخت داشته باشیم؟

سوال های مرتبط

مامان ریحانه_کیان❤️ مامان ریحانه_کیان❤️ ۲ سالگی
زندگی با همه بالا پایینش بعضی وقتا خیلی کم میارم احساس میکنم لایق مادر بودن نیستم مادر دوتا بچه کوچیک حتی وقت سرخاروندن ندارم احساس میکنم کم میزارم براشون🥲🥺 دخترم یک سال و۸ماهش وپسرم دوماهش دخترم اذیت شد خیلی🥲
#عکس به وقت ۸ماهگی دخترم🥲❤️
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان امیرعلی💙 مامان امیرعلی💙 ۹ ماهگی
من مادر خیلی بدی م که نمیتونم آروغ بچه‌مو بگیرم 😥 بغل باباش راحت میزنه ، بغل من نیم ساعت ۴۰ دقیقه طول میکشه یه کوچولو بزنه بعضی وقتها هم نمیزنه ، دکتر هم گفته حتما باید آروغش گرفته بشه بخاطر رفلاکسش ، خسته میشه بچه‌م از بس این‌ور اون‌ورش میکنم ،هر روشی امتحان میکنم یکی دو بار میزنه خوشحال میشم بعد دوباره نمیزنه
امروز چقد گریه کردم بخاطر یه آروغ😮‍💨
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان فندوق مامان فندوق ۲ ماهگی
مامانایی که بچتون هر یک ساعت شیر خودتون رو‌میخوره ، شما کم نمیارین ؟ بعضی وقتا احساس میکنم سینم خالی میشه تو یک ساعت شیر نمیاد تو سینم باید حداقل ۲ ساعت بشه🥲
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان الیسا مامان الیسا ۲ ماهگی
گاهی وقتها دلم برای مریم قدیم تنگ میشه منی که زندگیم نظم داشت خوابم .. خوراکم بیداریم گردشم الان همه چی پا بند یک بچه شده دلم برای یک خواب راحت تنگ شده ... ولی وقتی می‌خوابم باید آگاه باشم بخاطر بچه بچه‌ی که بعضی خوابش خر گوشیه بیداره گریه می‌کنه ... دارم کلافه میشم نمیدونم چیکار کنم دلم خود قدیمم‌میخواد
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان الین مامان الین ۶ ماهگی
سلام مامانا خیلی ناراحتم احساس میکنم داره مهرم به دخترم کم میشه مثلا گریه میکنه و نمیخابه دعواش میکنم و خیلی عصبی میشم بعدش خیلی از خودم بدم میاد و احساس میکنم اون محبت قبل تو دلم نیست
نمیدونم چرا اینطوری شدم چن روزه اینطوریم قبلا اینطوری نبودم نمیدونم بخاطر اینه که کولیک داره و نمیتونم بخابم و درست غذا بخورم یا یه چیز دیگه
چیکار کنم؟احساس میکنم چون شیرخشک میخوره و شیرخودمو نمیخوره ازم دور شده چیکار کنم ؟😭😭😭😭😭😭
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان مَلِکا مامان مَلِکا ۶ ماهگی
احساس میکنم یک سینه‌ام از اون یکی کمتر شیر تولید میکنه ، بنظرتون باید چیکار کنم اگه تجربه دارین بگین؟؟؟
تازه کوچیکتر از اون یکی هم هست
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان ارغوان مامان ارغوان ۷ ماهگی
بچه‌م تا یک ماهگی ، ۷۰۰ گرم اضافه کنه.... کم هست ؟؟؟؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان « مامان دونه » مامان « مامان دونه » ۱۳ ماهگی
سلام مامانا
خیلی حالم بده نمیدونم دیگه چیکار کنم ، شیرم داره خشک میشه ، پسرم نمیگیره ، ناری بدنیا اومده احساس میکنم اگه بیخیال شیر مادر بشم بهش ظلم بدی کزدم ، از طرفیم هر کااااری میکنم شیرم برنمیگرده الان هر شیش ساعت با شیردوش برقی که میدوشم فقط نهایتا پنج تا ده سی سی در میاد بعضی وقتام کمتر
چیکار کنم آخه ؟😭
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان ژیوان مامان ژیوان ۱۰ ماهگی
قلب مادر خیلی پسر خوبیه🥹 میگفتن تو بارداری زیاد خرما بخورید بچه صبور میشه. نمیدونم از اون همه خرماس که میخوردم یا به خودم رفته بچه‌م. با اینکه خیلی درد داشت (ختنه‌ش کردیم) ولی اصلا اونطور که میترسیدم اذیت نشد و اذیتمون نکرد قربونش برم من. ژیوان مامان زیادی آقاس👶🏻☺️
بچه‌م روزای اول سفید برفی بود بعد زردی پوستش سبزه شده🥲
مشاهده ۲۲ پاسخ دیگر
مامان توت‌فرنگی👼🏻🍓 مامان توت‌فرنگی👼🏻🍓 ۳ ماهگی
سلام
میتونم بگم امشب دومین شبی که مادر شدن برام خیلی سخت شده
اولین شب ، شبی که پسرمو ختنه کردم ، بیقراری و درد کشیدنش داشت دیوونم می‌کرد .
دومین شب ( یعنی امشب ) شبی که پسرم سرما خورده
نمیدونستم کجا حرفامو بگم ، اینجا فقط به ذهنم رسید
دارم با هر گریه‌ش گریه میکنم...
هیچ وقت این احساس رو تجربه نکرده بودم تا الان که با درد کسی منم درد بکشم
عمیقا احساس ناکافی بودن میکنم ، احساس میکنم که مادر خوبی نیستم ، حتی میتونم بگم احساس تنفر پیدا کردم نسبت به خودم .
تو ذهنم هی با خودم میگم فقط ۴۱ روز از اومدن پسرم گذشته اما نتونستم مراقبت کنم ازش و اون داره درد میکشه و اذیته
کلافه شدم ، نمیگم کم آوردم .... نه کم نیاوردم
یعنی نباید کم بیارم من هنوز باید مراقبت کنم ازش باید خیلی چیزا رو بهش نشون بدم باید خیلی احساس هارو باهم تجربه کنیم
نمیدونم فقط توی این شرایط چیکار کنم
دکتر خوب بردم...
دارو هاشو دادم...
شیر دادم ، آروغشو گرفتم ، پوشکشو تعویض کردم ، دمای اتاق رو مناسب کردم ، بخور گذاشتم و الان خابیده...
و الان دارم نفس هاشو چک میکنم
حقیقتا میترسم...
شاید یک سرماخوردگی ساده باشه اما من‌میترسم...

00:16
27 آبان ۱۴۰۳ _ ۴۱ روز تمام
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان نورا مامان نورا ۲ ماهگی
خانما من احساس میکنم سینه‌م افتاده شده
در حالی که بچم کمتر از یک ماه شیرمو خورد
امکان داره به خاطر استفاده از شیردوش برقی تو اون یک ماه بوده باشه ؟
چون هر سینمو ۴۰ دقیقه تو شیردوش برقی مینداختم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان کارن مامان کارن ۷ ماهگی
خانما بچه‌م ساعتی ۵ دیقه شیر میخوره دیگه هر کاری میکنم نمیخوره چیکار کنم میشه ۲ ساعت ۱۰ دیقه خیلی کمه😕
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان رادین مامان رادین ۱ ماهگی
مامانا احساس میکنم شیرم کم شده
چیکار کنم 😥
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان نی نی مامان نی نی ۹ ماهگی
چیکار کنم بچهم شیشه بگیره؟؟؟؟؟؟؟اونت هم نمیگیره.بی بیلند هم نمیگیره.پستوتک هم نمیگیره.😢😢😢😢😢
کلافه شدم .نمیدونم چیکار کنم.یکی از سینه هام یک هفتست نوکش زخمه مجبورم بدوشم ولی شیری که دوشیدمو اصلا نمیخوره با شیشه.
فقط از یه سینه میخوره که اونم سیرش نمیکنه.
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان گردالی مامان گردالی ۱۰ ماهگی
این افسردگی بعد زایمان لعنتیییی کی تموم میشه؟؟؟دیگه احساس میکنم داره زندگیم از هم می‌پاشه😑چیکار کنم بهتر بشم؟ دارم روانی میشم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر