۶ پاسخ

من تجربه خودمو میگم اول اینکه خیلی خیلی مدارا کن و صبور باش من خودمم یهو از کوره در میرم وقتی تحملش تموم بشه مجبوره پی پی کنه ولی من خودم واسه اینکه ترسش بریزه یه شیاف گلیسیرین گذاشتم چن دقیقه بعد بردم دسشویی دیگه کنترل نداشت پی پی کرد براش توضیح داد پی پی ترس نداره و آب میریزیم بای بای میکنیم🤣

من قبل از اینکه از پوشک بگیرم همش براش داستان میگفتم مثلا میگفتم دستشویی خونه جیش وپی پی هستش باید برن خونشون مامانشون منتظرشونه و از این حرفا وقتی هم از پوشک گرفتم از این برچسب کوچیکا گرفتم دختر من از اونا خیلی خوشش میاد بهش گفتم هروقت جیش کنی یدونه بهت میدم تو دستشویی بچسبونی هروقت هم پی پی کنی بهت دوتا میدم.دیگه از ذوق اونا باهام راه میومد

وقتی تو شورتش پی پی میکرد
باهم میرفتیم پی پی شو از تو شورت. می‌انداختیم تو چاه
می‌گفتیم برو پیش مامانت بای بای میکردیم
بهش گفته بود همینجوری که تو بای پیش مامان بابا باشی پی پی هم باید بره پیش مامان باباش.
خلاصه که تا یک ماه پی پی از تو شورتش انداختم تو چاه
دیگه دیدم یهو خودش گفت

البته اینم بگم
مثلا میدیدم اکثرا برای پی پی میره یه گوشه میشینه
تا متوجه میشدم رفت اون گوشه صندلی توالت شو می‌آورد میگفتم بیا رو این پی پی کنیم
رو اون پی پی میکرد بعد خودش میرفتم مینداخت تو چاه
ده بار هم این بین از دستم دررفت ک تو شورتش پی پی کردا
خلاصه ک صبوری میخواد

والا منم تا سه ماه حریف نشدم
یه بارم میدونستم داره از ترس نمیکنه دل درد بود
رفتیم دستشویی زنگ پی پی،زدیم گفتبم از ذل اسما بیا بیرون دلش درد میکنه و برو خونه خودت لالا کن و کلی حرف زدیم تا اومد😂بعدم بای بای کردیم گفتیم برو خونت لالا

من اول دستشویی دو رو یاد دادم بعد شروع کردم از پوشک گرفتن

منم واقعا درمونده شدم

سوال های مرتبط