۱۹ پاسخ

دعوا کردن که همه مامانا انجام میدن ولی کتک زدن اخه بچه دو ساله چه میفهمه که کتک بخوره هنوز زبون باز نکرده به چشمای مظلومش نگاه کن دستای کوچولوش ببین چقدر کوچیکتر از توعه چقدر بی دفاعه دستت بره بالا چقدر می‌ترسه چشماش میلرزه بسته میشه

سر چی میزنی این مهم
بیبین شما عصبی هستی
و این اعصاب خرابیت ریشه تو اطرافیانت داره
مثلا مشکلات مالی
دعوای خانوادگی
و از اون بچه مظلومتر نیست شما سرش خالی کنی
سعی کن مشکلاتت رو حل کنی یا یجوری به خودت ارامش بدی
من گاهی خیلی عصبی میشم بلند بلند با خودم میگم اون بچست
اون دو سالشه
اون نمیفهمه

یه دکتر برو. قرص آرامبخش بگیر، نه خواب آورده نه چاق میشی ،دیگه اصلا حال نداری دعواش کنی چه برسه بخوای بزنیش.
اصلا هم اعتیاد آور نیست که اگه باشه هم چیز بدی نیست.

عزیزم نکن گناه داره بعدا بزرگ‌میشه حتما یادش میمونه شاید باهات خوب رفتار نکن من ک فلوکستین۱۰میخورم خیلی حالم خوب و با حوصله شدم

مامان دللرا بیا که تو دوتا از نظرات دعواست بزن پاکش کن راحت شیم

عزیزم هروقت خواستی دعوا کنی یاد مامانایی که دو قلو و چندقلو دارن بیفت که چی میکشن واقعا من همیشه میگم‌ اگه بچم یکی بود اینقدر خسته و عصبی نمیشدم از دستش

سلام عزیزم وقتت بخیر باشه
عزیزم کاملا درکت میکنم که گاهی ناخواسته با اینکه اصلا دوست نداری اینکارو بکنی اما گاهی بچه ها اینقدر بدقلق میشن یا غر میزنن یا حتی ممکنه با کلی عشق براشون غذا درست کنی ولی لب به غذا نزنن یا دقیقا همون لحظه که خییلی کار داری یا مهمون میخواد بیاد بچت به خرابکاری میکنه که اون لحظه ممکنه بچتو دعوا کنی یا حتی کتک بزنی
تو کاملا حق داری و واقعا مادری کردن کار سخت و پرفشاری هست اما اینو بدون اون بچه تویه حتی اگه کتکش بزنی یا دعواش کنی باز هم تو بهترین مادر برای فرزندتی و هیچ کس اندازه تو بچتو دوست نداره
میخوام چندتا چیز رو بهت بگم
در درجه اول شکرگزار باش که خدا بچه ای سالم بهت داده که میتونه شیطنت کنه حتی اینقدر اذیت کنه که شما رو مجبور به دعوا کردن بکنه چون خیلی از خانواده ها حسرت اینو دارن که بچشون شیطنت کنه بازی کنه و ....
دوم اینو بدون شخصیت بچه تا شش سالگی شکل میگیره و مهمترین دورانش بدو تولد تا ۳ سالگی هست
هر رفتاری با بچت داشته باشی دقیقا همون رفتارو از ۶ سالگی به بعد از بچت میبینی ، اگه داد بزنی بچت تو ۷ سالگی سرت داد میزنه و لجبازی میکنه
اگه کتکش بزنی هیچ وقت تو زندگیش بهت اعتماد نمیکنه و میره سراغ دوستاش
اون لحظه ای که میخوای سر بچت داد بزنی فقط به این فکر کن که اگه بشه ۱۵ سالش و همین رفتارو با خودت داشته باشه چه حالی میشی
سعی کن با مهربونی باهاش صحبت کنی در مورد ناراحتی هاش باهاش حرف بزن اگه خیلی عصبانی بودی برو تو اتاق چند تا نفس عمیق بکش یه لیوان آب بخور هر موقع آروم شدی بیا با بچت صحبت کن بغلش کن دلیل ناراحتیشو بپرس روزی ۱۰۰۰ بار بهش بگو دوستت دارم

منم همین بودم گلم یه پیشنهاد دارم برات وقتی از دستش عصبانی میشی و میخوای بزنیش برو تویه اتاق و در و هم روی خودت ببند بعد بالشتی بردار و اونو بزن فکر کن اون دخترته تمام عصبانیتت رو سر بالشت خالی کن بعد که اروم شدی از اتاق بیابیرون این وسط اکه دخترت هم درحال گریه کردن بود بزار گریه کنه چون طرفش بری با گریه هاش بیشتر عصبانی میشی ولی وقتی اروم هستی باهاش صحبت کن هرچند که خیلی از حرفای ما حالیشون نمیشه ولی خب بعضی چیزا روشون اثر میکنه

باخودت فکرشو کن که اون بچه پناهی جز تو نداره.تو بخوای دعواش کنی به کی پناه ببره؟؟؟دیدی وقتی دعواش کنی چه ترسی تو صورتش میشینه؟یه موضوع دیگه اینکه عزیزم بچه ی زیر ۳سال هیچ منطقی نداره هیچکدوم از کاراش از قصد و نیت نیست.فکر نکنی داره عمدا اینوارو میکنه بلکه اون بچه داره آزمون و خطا میکنه.
اول ببین چی تورو عصبانی میکنه دوم تمرکز کن که برای خودت تحلیل کنی که واقعا اون مسئله ارزش داره که خودت و بچتو اذیت کنی

فقط به ایندش فکر‌کن که به بچه ترسو و بزدل میشه با اینکار که همش عادت داره از همه سروکوفت بخوره اعتماد بنفس و عزت نفسشو از بین نبر خواهش میکنم دیگه نزنش به بدن نحیفش فکر کن که چقدر درد و ناراحتی رو تحمل میگنه وقتی مادرش که تنها تکیگاه زندگیشه میزنتش چه حسی داره

بچه دوسالتو؟یا بزرگترم داری

منم کلی عهد بستم ولی امروز صبح زدمش دوتا رو صورتش یدونه رو پاهاش . انقد روانیم کرده . قشنگ بلده جیششو بگه کنترل کنه ولی از لج من نشت رو فرش جیش کرد منم زدمش

اگه عصبی هستی دنبال راهی باش که بر طرف بشه
استفاده از بوی گلاب یا خوردنش ،یا پیشانی خودتو گلاب بزن
ارامش بخش هست
دمنوش از طب سنتی بپرس

واقعا ميگيد اينارووووو؟؟؟؟؟؟؟؟

من قبل میزدم حلا نمیزنم

آخ خدا منو ببخشه من دیروز دعواش کردم بچم خیلی ترسید و با گریه خابید بعدش ازعذاب وجدان میخاستم جون بدم اصلا هیچ کاری نتونستم بکنم به هیچ کاری نرسیدم فقط نشستم گریه کردم
واقعا ازصبح تاشب بابچه توخونه تنها آدم کلافه میشه منم اصلا بلد نیستم باهاش بازی کنم حوصله ندارم نهالم تنهایی بازی نمیکنه می‌ره رومغز من🥲چقد خودمو لعنت کردم که مادرخوبی نیستم براش

من نه دعواش میکنم نه میزنمش چون از اول از زدن و دعوا کردن بدم میومد

من هر روز سعی میکنم دعواش نکنم مخصوصا از تکنیک نفس عمیق قبل تصمیم یا آب خوردن موقع عصبانیت
یا این که به این فک کنم که چقدر کوچیک و ظریفه
ولی بهتر شدم ولی کامل حل نشده
البته من هیچ وقت دست روش بلند نمیکنم

همه مث همیم خواهر تقصیر خودشونه

سوال های مرتبط