سلام مامان وخانما
چکار کنم از وقتی فهمیدم باردارم از دنیا سیر شدم دارم دق میکنم همش گریه چرا نفهمیدم من چون چسبندگی وتنبلی تخمدان داشتم خیالم راحت بود بچه دار نمیشدم آلان نه سر کار رفتم از صب تا شب کار بودم وکار کردم اینا رفع شدن وکیست ومن نمی‌دونستم حتی پریودیمم قافل شدم چکار کنم این بچه کجا بود دوست دارم زمان برگرده عقب بچه دوممه بزرگه چکار کنم ب چ کنم چ کنم افتادم از زایمان میترسم توراقران چکار کنم

الان مشکل اصلیت زایمانه؟

شاکر باش خواهرم وخوشحال خیلی ها برای داشتنش حاظرن زندگیشونو بدن

منم شوهرم واریکوسل داشت و دکتر گفته بود کتبی مینویسم مهر و امضا میدم ک نمیشه اما خدا خواست و شد و کلی گریه میکردم وقتی فهمیدم اما بعدش با خودم گفتم قطعاااا این معجزه دلیلی داره ک خدا خواسته و ازش ممنونم و خیلی خوشحالم و امیدوارم سالم باشه چون ادم هدیه رو رد نمیکنه و این بچه ها در کمال ناباوری وتی میان هدیه ای هستن از سمت خدا

عزیزم ترس از زایمان طبیعیه نمیخواستی ولی خدا صلاحتو دیده خواسته مادر بشی حالا برای بار دوم یاد بارداری اولت بیفت اصلا درد اولین بارداریتو یادته؟
پس فک کن یه دندون کشیدنه و قراره فوقش یه روز درد بکشی و تمام بعدا کل زندگیت شیرین میشه با بچه یکیو داری همدمت بشه کار هم میشه با بچه کار کرد خواهر من مهندس ساختمانه کاملا کار مردونه با یه بچه پنج ماهه به کارش خیلی خوب میرسه اون یکی خواهرم دکتره هم بچه داری میکنه هم کار میکنه هیچ تداخلی با هم ندارن پس آرامش خودتو حفظ کن و فقط به فکر شیرینی بعدش باش با این افکار منفی خودتو اذیت نکن یه نینی خوشکل قراره بدنیا بیاری و کلی لذت ببری

من چهارسال پیش میخواستم نشد، فهمیدیم همسرم واریکوسل داره و آزمایش اسپرم هم داد نرمالش صفر درصد بود، تکرار کرد همون شد صفر درصد و تحرک‌هم صفر
یقین داشتم دیگه بچه دار نمیشم چون همسرم دکتر نرفت و گفت نمیخواد بچه دار بشیم
وقتی فهمیدم باردارم شوکه بودم ، بارداریمم شد چالش، خونریزی و استراحت مطلق بدون کمک چون مادرم همون موقع تصادف کرد و لگنش شکست😔 بعدش ویار شدید و حالام طول سرویکس ۲۹

اما میگم خدایا حتما میدونستی کِی بفرستی بچه رو ، از اسپرم صفر درصد منو حامله کردی🥹

عزیز دلم منم یکی از دوستام همینه ناخواسته باردار شده و مدام گریه میکنه. ولی چاره ای نداری دیگه هدیه ی خداست سعی کن باهاش کنار بیای.

منم ناخواسته باردار شدم بچه کوچیکم دو سال و هشت ماهشه دوست داشتم دو سال دیگه اقدام میکردم
ولی همون لحظه اول گفتم خدایا راضیم به رضای خودت

خب سزارین شو کاری نداره که

عزیزم حتما حکمتی به خودت ارامش بده بچه الان بزرگ نمیشه یه ادمو بکشی گناه داره منم از زایمان میترسم فیبرومم دازم ولی واسه بچم همه چیزو زیر پا میزارم

الان چون ی بچه بزرگ داری اینونمیخای؟

عزیزم نگران نباش این همه استرس و انرژی منفی خیلییییی تاثیر بد داره رو جنین تو دلت هااااا قسمتت بوده دیگه عزیزم الان دیگه یه موجود زندست و داره رشد میکنه سعی کن با شرایط یه جوری خودت با شرایط کنار بیای