۱۶ پاسخ

دختر عمه من کل بارداری استفاده کرد ۳ ساعته ام زایید

زاییدی خواهر یا نه هنوز

عزیزم چیز خاصی استفاده کردی
منظورم امپول اینا؟؟؟؟؟
یا شیاف پروستروژن
ت بارداری
ک اینجوری رحمت باز نمیشه

زایمان کردی؟؟

،چرا رفتی اون قصاب خونه اخه واییی

یاد خودم میوفتم دقیقا منم یه بار معاینه میکردن میگفت ۳ سانتی دو ساعت بعد میومدن دوباره معاینه میکردن میگفتن ۲
بعد ۲ روز ۴ سانت بیشتر باز نشد ک با اون همه دردی ک کشیدم فقط دلم میخواست بمیرم آخراش دیگ جون نداشتم چشمم باز کنم با چشم بسته گریه میکردم

ببین واقعا نباید بیشتر از دو روز کشش بدن. دولتی هم باشی فرق نداره. به همراهت بگو بره یه دولتی دیگه امار بگیره.‌ بگه دو روز شده، زایمان نکرده هنوز. مرکز بهداشت تحت نظر نبودی؟ به ماما اونجا نمیتونی بگی؟

بمیرم برات عزیزم خدا انشالله کمکت کنه برات آیت الکرسی خوندم بگو برات توپ بیارن سریع پیشرفت میکنیااا

منم امروزمعاینه شدم گف یه سانتی بستری،نکردن،گف برودردات شدید شدبیا

یعنی هنوز زایمان نکردی پس چرا زده‌۴‌روزه

چرا با نامه نرفتی بستری بشی اخه که امپول بزنن راحت بشی

عزیز فقط ورزش کن خیلی کمک میکنه
من خودم انجام دادم تاثیر داشته خیلی
بشین پاشو برو و کمرتو قر میده

وقتی پیشرفت نداری بعد ۲روز چرا نمیبرن سز به همسرت بگو پیگیری کنه
منم ۳روز زجر دادن تا سر دختر اولم با امپور فشار زایمان کردم

من خودم ۳ روز حالم شدید بد بود میرفتم قبولم نمیکردن با اینکه ۳ سانت بودن وقتی دیگه درد شدید داشتم رفتم قبولم کردن ۶ سانت بودم

ببین میزارن اسکات بزن ورزش کن حالت سجده برو .ان شاللع که ب اسونی زایمان کنی

الهی عزیزم،سوره انشقاق بخون

سوال های مرتبط

مامان هاکان💙 مامان هاکان💙 روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان پارت ۱
من توی ۴۱هفته و ۳روز رفتم بیمارستان معاینه کرد گف ۱ درجه باز شده ختم بارداری دادن بستری شدم ی اتاق تنها بودم اومدن باز معاینه کردن گفتن ۲فینگر دیر پیشرفت کرده ایزی وصل کنین( سوند داخل رحمم ) بدترین درد دنیا روی همین ایزیه بود ک افتادم ب لکه بینی آبریزش ایزی ک فقط داد میزدم میگفتم کیی میشه من از این بیمارستان راحت بشم اومدن باز معاینه کردن گفتن با ایزی شده ۳ درجه ک خودشون زنگ زدن ب ماما همراهم اومد ورزش داد دردام کنترل میشد اوکی بود تا این ک اومدن باز معاینه کردن گفتن ۲درجه من خودمو باختم چون ی روز تمام تو بیمارستان بودم هنوز زایمان نکرده بودم توی اون روز ی دوز ب من سرم فشار زدن من بدترین درد زایمانو سپری کردم ولی روی ۲درجه مونده بودم شب ساعت ۱۲ ی دوز سرم فشار قطع شد صبح ساعت ۶ دوباره شروع کردن ب سرم فشار باز دردام زیادتر شد من روی ۲ درجه بودم میومدن معاینه تحریکی میکردن خونریزی میکردم میگفتن باید طبیعی بدنیا بیاری من افسردگی گرفته بودم
مامان ارشا مامان ارشا روزهای ابتدایی تولد
مامان کیانا مامان کیانا ۲ ماهگی
زایمان طبیعی پارت ۱
سلام عزیزان خوبین من امروز ساعت ۲ چهل دقیقه بعد از ظهر زایمان کردم دیشب تکون های نی نیم کم شده بود رفتم بیمارستان کمالی و معاینه ام کردن گفتن یک سانت بازی ولی میتونی بری خونه دردت گرفت بیای ولی چون بچتم کم تکون میخوره باید بستری شی خلاصه من رفتم بستری شدم ی جا ازمایش دادن گفتن توش ادرار کن بیار منم رفتم دسشویی همون جا چندتا زور حسابی زدم اومدم بیرون تحویل دادم نمونه رو بعد رفتم دیگ اتاق خودم بستری شدم خدااا وکیلی خیلی راضیم از کمالی خیلی پرستاراش مهربون بودن تا عمر دارم مدیونشونم خلاصه من رفتم بستری شدم ددباره اومد معاینه کرد گفت دوسانتی ساعت نزدیک ۴ اینای شب بود ک خوابم نمیبرد کم کم صبح شد شیفت ها عوض شد دوباره اومدن معاینه کردن گفتن ۳ سانتی اینم بگم معاینه زیاد درد نداره اگه یکم تحمل کنید و شل کنید دوباره رفتم دسشویی باز زور زدم اومدم بیرون راه رفتم ورزش کردم با توپ دوباره معاینه ایندفعه۴ بود بعد بازم ساعت ۲ اینا شیفت عوض شد یه پرستاره فوووق مهربون اومدن گفت هنوز سنی نداری برای این درد بزرگ اپیدول کن همون امپول بی حسی منم از خدا خواسته قبول کردم گفت بشی۶ برات میزینم ادامش پارت بعد