سلام. شما روز زایمانتون نازکش داشتید که براش ناز کنید لوس کنید یا مثل من هیچکس نبود. امروز خواهر شوهر خواهرم بچش به دنیا اومده بعد روز قبل رفته بیمارستان که پول بیشتری بده به جز همراه شوهرش هم بمونه گفت از تخت خواستم بیام پایین برم دستشویی شوهرم زیر بغلمو بگیره کمکم کنه. حالا من وقتی سوند و دراوردن خودم تنها از تخت اومدم پایین رفتم دستشویی یا گفته تا شناسنامه نگیرم اسم بچمو به هیچکس نمیگم برعکس من تا فهمیدم بچم پسره اسمشو جار زدن همه جا نمیدونم من چون خیلی تنها بودم فکر میکنم خواهر شوهر خواهرم داره لوس بازی درمیاره یا کار درست و انجام داده

کار درست و شوهرش میکنه که به زنش اهمیت میده
ای کاش ما هم یکی رو داشتیم که حداقل نگه مگه مردم بچه نیوردن
تو الکی داری ناز میکنی 🥲😭

نه لوس بازی نیست. خب راست میگه باید شوهرش زیر بغلش رو بگیره ادم سخته نمیتونه خودش بره... وظیفه ی هر مردی که کنار همسرش باشه...

لوس بازی نیس وظیفه هر مردیه توی این روز کنار زنش باشه ی چیز عادیع ک شوهرش این کارو براش کرده

سلام . من شوهرم کلا آدم جوشی و عصبی هست خیلی هم خانواده اش پرش میکنن روش تاثیر میزارن و هی علیه من بهش میگن ولی برا دوتا زایمان هام عالییی بود برام کم نزاشت خدا خیرش بده همه کاری برام میکرد پول نداشت زیاد ولی یه هدیه یه دسته گل سر دخترم خرید سر پسرم دو میلیون برام زد به کارت با وجود نداری و هزار تا مشکل... خوبی زیاد داره بدی هاشم که گفتم... یکم اگه از حالت وابسته بودن به خانواده اش در بیاد عالیه

یادمه پسرم بدنیااومده بود یکی دو روز اول انقد سینه ان رو خورده بود کلی زخم شده بود طوری ک خون و شیر وباهم میخورد همه خاله های همسرم و مامانم و مادرشوهرم بودن میخاستم شیر بدم دلم غش میوفتاد همسرم برگشت بهم گف مرضیه اگ واقعا اذیت میشی شیر نده بزا شیرخشک بدیم🥺یوی از خاله هاش برگشت گف بعدا برا خودت دردسر میشه منظورش این بود هی باید شیرخشک بخری همسرم گف اشکالی نداره وقتی اذیت میشه و نمیتونه شیربده میخرم براش

خب عزیزم به توان ادمم ربط داره من یادمه خیلی درد داشتم ولی دقیق یادم نیس کسی دستمو گرفت بیام پایین یا ن

آخه چرا خیلی هامونو یاد بدبختی هامون انداختی دختر،اشکال نداره الهی ک سلامتی باشه

لوس بازی که نیست . اما متأسفانه تو ایران نصف مردا همینارو هم دریغ میکنن

من حتی از اتاق عمل اومدم بیرون هیچکس نبود جز مامانم
شوهرمم نبود فرداش روز ترخیص من شوهرمو دیدم
همراهم خواهر شوهرم بود

اینم که تا فهمیدن پسر اسمشو جار زدن . خب توام میتونستی اسم بچتو ب کسی نگی . خودت گفتی دیکه اسمشو بهشون

منم روز زایمانم پدر و مادرم که فوت کردن،خودم و همسرم دوتایی رفتیم بیمارستان،یه همراه بیمار گرفتم روز بعد مادرشوهرم اومد