سلام
مامانا یه سوال
ضما بعد از زایمان چیکارا برای خودتون و بدنتون کردین؟؟؟
بدنتون ریکاوری شده؟؟؟
حس و حالتون تغییر کرده؟؟
شما هم احساس خستگی و کوفتگی و گیجی دارین؟؟؟
کم طاقت شدین؟
ورزش کردین؟؟؟

سلام گلم.ببین من قبل بارداریم تاماه ۸رفتم سرکاروظاهرم تقریبا اوکی بود.موهام خیلی بلند بود وهمه گفتن کوتاکن ک با بچه نمیرسی بهش و واقن راست گفتن البت موهامو فروختم ولی موهام ک کوتاه شد اعتمادب نفسم صد اومد پایین.تو بارداریم چاق نشدم مراقب هیکلم بودم ولی صورتم و دماغم ورم کرذ شدیددد😅و چشمام ریزشد ازین جریانم دیگ حالم بد شد واز اخرین روزیک رفتم سرکار تا ماه نهم نه ارایش و ن هیچییی حالا بگم ک زایمان کردمودخترم یک هفته تو دوتابیمارستان برای زردی بالابستری شد

عملا هیچی😐وقت نمیکنم موهامو شونه بزنم حتی
حیلی حال روانم و بدنم بده ولی مجبورم تحمل کنم

اما با خودم فک کرذم تا کی باید این وضعی،بگردم خودم از خودم بدم میومد ها تا این حد.ولی کم کم روی خودم کار کردم ک نباید یک مادر شلخته باشم و هرجور عادت کنم تا اخر همونجوری میشه.پس،ب خودم اومدم.الانم خونه زندگیم مسبت ب اینک نوزاد دترم از خیلیا تمیز تره.خودمم مرتبم مخصوصا تو‌مهمونیا دیگ حواسم هس ک نگن ی بچه اورد همچیش رفت.شما هم از الان شرو کن دیر نیس.فقط همت میخادگلم😍😘

دیکه اینقد حال روحیم خراب داغون بودم یعنی اگ کسی منو میدید نمیشناخت بسک گریه کردم و خودموباختم.تاچهل روزگی بچه همینطوری بودم یعنی لباسای مامانمو میپوشیدم و حال رسیدگی ب خودمو نداشتم.اما بعدش ب خودم اومدم.موهامو مرتب کوتاه کردم رنگ کردم البت خاهرم اومد ارایشگادخترمو نگه داشت،الانم ۳ماهه میرم باشگاه.تغذیم یکم زیاده و شکمم هنو‌خوب اب نشده

من که شکمم پایین نرفته رژیم گرفتم همه جام لاغر شده به جز شکمم

من ک یکی از سینه هام کوچیک شدمدخیلی حرص میخورم بی حوصله نه ماه زایمان کردم ی کرم تو صورتم نزدم وقت کار کردن ندارم