خدایا خداوندا دیگه تحمل ندارم چن روزیه محمد مریض شده همش بهونه گیره گریه میکنه نمیزاره ازش جدا بشم نق میزنه شبا تا صب بیداره
دیگه بو گرفتم حتی نمیتونم یه حموم و اصلاح برم ظهر ایقد اذیتم کرد ک خودمو گرفتم ب کتک
دیگه خیلی خستم دیگه توان ادامه ندارم گاهی اوقات میگم خودمو بکشم راحت بشم اینقدر خستم بعد بچم ک اروم میشه میگم پسرم بدون من چیکار کن فقط خانومایی ک بچه کوچیک دارن میفهمن من چی میگم و چی میکشم

من ک ازشب قبل یلدا مریضیم یادم نیست کی رفتم‌ارایشگاه
خوب بشن فدای سرشون خستگیمون

من تک تک کلمات رو درک میکنم.
واقعا بی‌خوابی و خستگی جون آدم رو می‌گیره. بقیه هم درک نمیکنن.

عزیزم آروم باش.میدونم شرایطت خیلی خیلی سخته
کسی رو داری نزدیکت ازش کمک بگیری؟

عزیزم برای بچت هفت بار سوره حمد بخون. و هروز ایت الکرسی بخون

عزیزم شرایط همه مامانا مشابهه منم پسرم مریض بود بعد سه هفته تازه دوروزه یکم بهتره ازاین ویروسا گرفته بود تازه واکسنشم نزدم

من کاملا درکت میکنم

واقعا سخته میفهممت..ولی مریض بچه دیگه عزیزم اونم جز تو هیچکسو نداره...کوچولویه درکش کن عزیزم