۵۰ روزه گیر یه بچه نق نقو افتادم🥲
صبح تا شب باهاش تنهام و اون نق میزنه تا بخوابه بعدشم زود بیدار میشه از خواب😒 دیگه واقعا مغزم درد میکنه
شبا میخوابه اما وقت خوابش باید به زور بخوابونمش
خسته شدم واقعا
۵۰ روزه آدم زنده ندیدم
بعد زایمانم بجز مامانم و مادرشوهر خواهزشوهرم هیچکس نیومد دیدنمون چون راهمون دوره و من اینجا کسیو ندارم
مامانم چندروز موند
مادرشوهر و خواهرشوهرمم یه روز
دیگه انقدر از صبح تا شب تو این خونه با این بچه تنها موندم دارم دیوونه میشم
شبا هم که میشه انگار میفهمه میخوام بخوابونمش دیوونه بازی در میاره
امروزم از صبح انگار سرما خوردم با ماسک میچرخم تو خونه
اینم امروز از همیشه بیشتر بهونه میگرفت
عصبی شدم سرش داد زدم الان که خوابید عذاب وجدان داره خفم میکنه🥲🥲🥲

اولا که گلم شرایط روحیت رو بچه تاثیر گذاشته دوماه اگر شیر خوتو میدی سیر نمیشه سعی کن شیر خشکی بدی بهش قطره دل درد و کولیک بده بهش و بعد هم پستونک بعدها و بخوابونش با صدای سشوار تا خوابید خودتم بخواب شب ها هم از همسرت کم بگیر و شام بپز به خودت و بچت سخت نگیر مبگذره

حالا انگار اون میفهمه سرش داد زدی😂

هی خواهر دست رو دلم نزار همه همینیم 👣

بیخوابی آدمو دیوونه میکنه ، حالا بهم ریختن هورمونا بعد زایمان که بماند..
منم یوقتایی که کلافه میشم سر هانا داد میزنم بعد طفلک بچم میخوابه.. منم بعدش مثه سگ پشیمون میشم و میشینم گریه میکنم که مامان خوبی نیستم.
بعد که بیدار میشه ازش عذرخواهی میکنم و حسابی میبوسمش..
سعی میکنم حتی توی تایم کم بخوابم و ویتامینا رو سر وقت مصرف کنم، اینجوری مامان بهتریم

باشوهرت با ماشین برین یکم دور بزنید منم همین کارو میکنم
بچه تو ماشین میخوابه
حق داری ادم از بیخوابی دیوونه میشه
البته من دهن تو ببند رو تو دلم میگفتم بعدشم کلی عذاب وجدان میگیرفتم

خیلی سخته. وحشتناکه. پسر منم همین بود. می‌خوابید سریع بیدار می‌شد به گریه. به مرز جنون می‌رسیدم از بی خوابی. ولی هرچی بگذره بهتر میشه. الان بعد یکسال تازه خوابش داره بهتر میشه ولی هنوزم تا صبح چند بار بیدار میشه. میخوام بگم تا یکسال خیلی خیلی سخته ولی بعدش بهتر میشه

عزیزم، بعد چند ماه تازه تایپیک شما برام اومد،،، نمیدونی چقدر خوشحالم برات که خدا بهت یه فرشته ی ناز داده،،، منو شما باهم باردار بودیم، بخاطر اون اتفاق خیلی براتون ناراحت بودم تقریبا هفته ای ۳،۴ بار یاد شما میفتادم، چون خودم هم تو شکمم یه بچم فوت شده بود، قشنگ درکت میکردم. الان خیلی خوشحال شدم گلم.... این روزا هم میگذره، همینطور که برای ما گذشت. پسر منم از ۲۰ روزگی گریه هاش شروع شد و خیلی بی قراری میکرد مخصوصا شب ها، وقتی بهش گریپ میکسچر دادم خیلی بهتر شد و راحت تر میخوابید

خیلی سخته خدایی
سخت ترین کار واقعا مادری کردنه مایی که سرتایم قشنگ میخوابیدیم استراحتمونو تفریحمونو داشتیم یهو آدم تواین وضعیت میفته برامون سخته من که یه بچه ۸ ساله ام دارم خییلی شیطونه بااین که اقامم از سرکارمیاد توبچه داری و کارای خونه کمک میکنه یا مامانم میاد ولی بعضی وقتا کم‌میارم و یهو انگار میزنم زیر گریه

خب حرف حسابو بهش گفتی 😂😂
بزار سرت حساب ببره خواهرررر😁

وای نسل جدید 😰😰🤐

عزیزم❤️ با همسرت با ماشین برین بیرون
موزیک شاد پلی کن خونه
تموم میشه این روزها میگذره خوشگلم تحمل کن
ببین عزیزدلم یه نی نی هدیه دادی به خدا ، بعد دوباره خدا این هدیه رو داده دامنت چقدر ذوق داشتی براش
الهی خدا حفظش کنه برات♥️😘🥳
می‌فهمم سختته اذیتی کسی نیست کنارت ولی سعی کن خودت خودتو آروم کنی
نوزاده دیگه بهونه میاره میگی بهانه آورد ولی نمیدونی که چشه زبون ک نداره بگه
تو میتونی مامان مهربون ♥️❤️

منم مث تودرگیرم باکولیک😑

دوستی همسایه ای کسی نیست بیاد از تنهایی در بیای،؟