خانومااااا کمککککککک واقعا بیاین بگین من حساس شدم یا شما هم مثل من فکر میکنید..
پرنسا رو دیگ نمیذاشتم گهواره ی هفته میشه البته ب کسی نگفته بودم بعد صبح جاریم زنگ زد دخترش از پرنسا بزرگ تره اما هنوزم تو گهواره است و خیلی دیر از پرنسا راه رفت و....

بعد حرف زدیم و اینا گفتم دختر مو دیگ‌نمی‌ذارم کارای پرنسا رو گفتم براش ک باهوشه و اینا گفتم دیگ مثل قبل اذیتونمیگنه و ......

بعد ک مثل همیشه خواستم پرنسارو بخابونم دیگ خودمو کشتم نمیخابید همش جیغ جیغ با کلی بد بختی خوابید در حالی ک تا انروز همین ک میذاشتم رو پام میخابید بعد تازه تو خواب یهو پرید انقد گریه کرد ک دیک گفتم الان بیهوش میشه خودشم بی دلیل اصلا تا حالا اینجوری نشده بود حالا شوهرم ب زور برد بیرون حیاط ب زور راضی شد باز با کلی ب بدبختی خوابید نمیدونم چرا احساس میکنم اون جاریم چشمش زد بنظرتون من زیادی حساس شدم اینا طبیعیه؟

صدقه بده اسپند دود کن معمولا نباید حرفی زد حسودن

براش ی تخم مرغ بشکون خوب میشه

اره نبایذ تعریف کرد بچه چشم خورده

من ی زن داداش دارم. تا رفتارای عرفان رو میبینه جیغ و گریه و ایناش شروع میشه، اسپند دود کن اسمش رو هم بیار

از قدیم گفتن یکی از شوهر یکی از بچه پیش هیچکی تعریف نکن