کاش میشد یه روزایی رو مرخصی گرفت از زندگی و بچه داری و ….
ناهار رو ک ب پسرم سرلاک دادم گفتم شام بپزم براش هنوز نشستم 😣

ای وااای خوب گفتی
منم خیلی خستم😩 خیلی

هرچی خودتون دارین بده بهش دیگه جاا درست نکن بابا حال دلری

من خونه خودم مثل طویلس و اینقدددد ریخت و پاش و کثیف که نگم برات تازه امدم خونه مامانم مهمون دارن کمک 😂

نیمرو کن

من شبها براش ناهار درست میکنم برا شامش همون رو میدم
آخر شب چند ساعت وقتم رو میکیره ولی باعشق براش درست میکنم
چون همین که صبح شش ساعت کنارش نیستم برام عذاب وجدانه بعد اصلا نمیتونم بخوام‌تو غذاش کوتاهی کنم حتی اگه بهم سخت بگذره

من ک مهمون داشتم الان مثل دپرسا نشستم حوصله ندارم😕😕

منو چی میگی از صبح ساعت هشت بیدارم خودمو دخترم حموم کردیم یه عالمه لباس با دست شستم چون لباس دخترم پاک نمیشه با ماشین
کل خونه رو تمیز کردم سرویس حمامو شستم کوچه رو جارو کردم
به دخترم رسیدم الان مثل میت افتادم😅

مخصوصا روزای پریودای 😔

اینا به کنار من هفته ای دوسه روزم مهمون دارم دیگه خسته ترینم 🙂‍↔️🥺

خسته و کوفته فقط منتظر اینکه بپریم سرجامون بخوابین🫠😅

خواهر یکی مثل من تو خونه تنهایی دیوونه شده و بیکار
یکی هم مثل شما دوست دارع بشینه خونه🥲💔