آراز به چند وقتیه آنقدر گریه می‌کنه همش چسبیده به من بهونه میگیره گریه گفتیم شاید بچه حوصله اش سر رفته رفتیم تیریز ک مامان بزرگ هاش نگهش دارن من یکم استراحت کنم دیگ دیونه شدم از صبح گریه بغل تا بخوابه ن کار خونه میتونم کنم ن به خودم برسم رفتیم اونجا بدتر شد دیگ نموندم آمدم نمی‌دونم چ کنم همش گریه نمیتونم به ظرف بشورم اعصابم گوه شده توش می‌خوام داد بزنم آنقدر گریه می‌کنه سرم بی حسه بغلش میکنم آرومه الان نشستم پیشش خوبه داره بازی می‌کنه وای ک من پاشم یا خدااااا

همه همینن پسرمنم فقط باید بشینم کنارش

وااااای من دیگه امروز یکی زدم تو صورتش خیلی اعصابمو خورد میکنه دائم گریه و بغل هی هم میپرسه اون چی این چی این در رو باز کن اون کابینت و باز کن بخدا مغزم ترکیده

شاید داره دندون درمیاره . دختر منم برای هر دندونش بیچارم کرد🥲

برا یه مدت این جوریه الان پسر منم همینه
پسر خواهر شوهرم الان ۲۰ ماهشه اینقدر اروم شده هم سن بچه های ما بود فقط گریه وبغل میخواست این بچه ها دارن دندون در میارن بخاطر اونه تا همه دندوناشون در بیاد روزامون همینه

ی مدت اینجوریه بعد درست میشه
سعی کن لج نندازیش وقتی خابه کاراتو بکن بیدار بود کلا بغلش کن کاراتو بکن

آیهان من وقتی داشت دندون درمیاورد اینجوری بود