۳ پاسخ

بچه هستن دیگه حالا یه چیزی گفته حتما از یجا یاد گرفته

اووووه بابا بچه ن یچیزی میگن،، همین خودشم نمیدونم بی معنی چیه که اینو به دختر تو گفته🤣🤣🤣

خیلی وقتا معنی جمله هاشونو‌ نمیدونن

ی‌بچه س چار ساله ب پسرم گف خدا شفات بده
بی دلیل
میخاستم بترکم

بعد بهش گفت عزیزم چرا اینو میگی اصت ی چرتو پرتی کف‌...
معنی رو‌اشتباه متوحه شده بود

سوال های مرتبط

مامان امیرعلی💙ضحی💗 مامان امیرعلی💙ضحی💗 ۵ سالگی
سلام خانما یه ماهی هس جابجا شدیم اومدیم توخونه ای ک حیاطش مشترکه و یه دخترهمسن پسر من داره،باهم بازی میکنن گاهی اون دختره لوس بازی درمیاره وسایل نمیده یا قهر میکنه الکی،،اما درکل باهم سازگارن،حالا اینا ب کنار پسرم ب شدت حاضرجواب شده منم باردارم و اعصابم از این حاضر جوابیش خرد میشه ینی با شیطنت و خرابکاریش بیشتر کنار میام تا زبون درازی و چرت و پرت گفتنش،حرفام ک ازهمون اول باد هواست،ینی اصلا مث بقیه بچه ها اهل اجازه گرفتن و این چیزا نیس حساسم نیس از با وجودیکه اون دختره شیطونه اما از مامانش حسابی حساب میبره بگه بیا خونه فورا میده یا کلا اهل اجازه گرفتنه این من زبونم مو درآورده برا خیلی از چیزا اجازه نمیگیره چطوری بعضی بچه ها اینجورن،واینکه پسرم عشق بازی و همبازیه ینی منو راحت ب یه هم بازی میفروشه،خیلی تنها هم نیس اما در کل اینجوریه عاشق بازی و به بچه ببینه از خود بی خوده نمیدونم چیکار کنم با اجازه نگرفتنش بر هرچی،حاضر جوابیش،اینکه حتی حاضره باج بده و لوس بازی همه تحمل کنه ک با هم بازیش بازی کنه منم میگم بیا خودم باهات بازی کنم میگه مگ تو بچه ای😑کلا از اول همینجوری بود حالا بعضیا طاقچه بالا میذارن برا دوستی و بازی این فوری پسرخاله میشه و .....
مامان مهرسانا مامان مهرسانا ۵ سالگی
خانوما ی سوال داشتم من دخترم خیلی مظلومه خیلی ولی ی دختر عمو داره خیلی اذیت میکنه دخترمو فرقشو چن ماهه دختر عمو ۷ ماه ازش بزرگ تر ولی اصلا وقتی تنها میشن دختر منو میخاد ولی وقتی باباش میاد یعنی عمو دخترم یجور دیگه میشه خوب دختر منم خیلی دوسش داره هم خودش هم عموش ولی متاسفانه عموش نفهمه اصلا نمیفهمه تا چیزی میشه ب دختر من میگه بی ادبی بیتربیتی دخترمن میره مهد ت نمیری یا حرفای چرت پرت الکی در صورتی ک میدونه دختر خودش اینجوره چن باری یاد دخترش میده دختر منو بزنه دختر منم قبلا چیزی نمیگفت اما الان هم دلش میسوزه هم نمیزار کسی بزنش تنها جیز بدی ک داره ما راضی نیستم بره سمت عموش و دختر عموش ولی میره عموی خرش هم دست میزار رو نقطعه ضعف دخترم
یکی از کاری دخترش وسایلش نمیده دختره من توقع داره با وسایل دختر من بازی دختر من کار نداشت باش
من خیلی باش حرف میزنم با دخترم زود رام میشه ولی خودش با زبون خودش گفت دختر عموم اسبا بازی نمیده منم نمیدم بهش عموش تا چبزی میشه دختر خودش با اینکه مقصره حرف میزنه ب دختر من نمیدونم چیکار کنم بخدا خسته شذم دخترم مریض لوزه داره دکتر گفت نباید جیغ بزنه عموش چنان مثل بچه ای باش لح میکنه جیغ میزنه اینم خودشو میکشه انگ بی اعصاب بیتربیت بی ادب هم میجسبونه ب دخترم خستع شدم