۹ پاسخ

شوهر بنده خدا چه تقصیر داره..خیلی خسته میشم دس تنها هم هستم
ولی سعی میکنم اون تایمی که کنارهمسرم میگذرونم آرامشم رو حفظ کنم و خوش اخلاق باشم
ازوقتی دوتا شدن بچه هام کمتر میتونم به همسرم برسم حداقلش اینه بداخلاقی نکنم باش چونبشدت حساسه رو ناراحتیم و اذیت میشه

من دخترم ۸ماهشه باردارم انقد میترسم از بعدش دخترم همین الانم خیلی بهم میچسبه نمیزازه آب بخورم هیچ کسم ندارم شما فاصله بچه هاتون چقده

سلام دقیقا منم اینجوری شدم دوتابچه دارم

مادرشوهر منم همش میگه بچه بیارین

یبار خواهرش گفت مگه کمک حالشی که میگی بچه بیار گفت من خودم بچه داریم رو کردم

من سر بجه سوم اینجور شدم

بچها ۳تاش کوچیکن
دختر و پسرم هم شیربه شیرن
کمکی هم فقط شوهرم هست
کسی کمک حالم نیست

تا کوچیکن همطوریم

دیشب شوهرم گفت چرا سربجها داد میزنی گفتم هیچی نگو جا من نیستی از همون صبح باهاشون سر و کله میزنم
شب رو دوس دارم ارامش داشته باشم میبینی تا ۲بیدارن
مگه جونمون جیه

وای منم بخدا .بچه هام شیره ب شیره هستن خیلی دخترم اذیت میکنه خداییش پسرم ساکته اما من همش در حال داد زدنم .تا سرمو برمیگردونم کاری بکنم میبینم داره ی گندی بالا میاره همش.قرص جلوکیری هم میخورم اخلاقم سگ شده همش پاچه میگیرم😔😔😔😔😔

من اخلاقم بد نشده ولی سریع گریه ام‌ میگیره استانه تحملم اومده پایین
واقعا سر و کلا زدن با دوتا بچه سخته
خوشبحال اونایی که خانواده هاشون کمکسون هستن

منم دقیقا اینجوری شدم با اینکه ی دونه بچه دارم اما آستانه صبر و تحملم پایین اومده طفلی همسرم همیشه کوتاه میاد..سر هر چیز کوچیکی از کوره در میرم بعضی وقتا میگم همسرم چطور منو تحمل می‌کنه اینقدر عصبی شدم نمیدونم باید چیکار کنم خیلی تلاش میکنم آروم باشم اما نمیتونم متاسفانه

منم دقیقا مثله شماهستم تازه پسرام بزرگترم هستن انقدر دعوا میکنن و جیغ و داد میکنم دیگه اعصاب ندارم خستم

سوال های مرتبط