اینقدر روحیم داغون شدهه ک حتیی نمیتونم ب زندگی کردن ادامه بدممم

واقعاا بچه ام اذیتم میکنهه دیگههه دارم دق میکنم از دستش از صبح ک پا میشم کلی کاار دارم هر چقدر جمع میکنم انگار ن انگار 🥺🥺🥺من لعنتی ام ک حساس شدم جدیدا روی تمیزی خونههه
وقتی میبینم خونم کثیفعه انگاار دیگ نمیتونم نفس بکشم انگار نفسم بند میاد 🥺ن میتونم تنیز کنم ن میتونم تحمل کنم مجبورم تمیز کنم و از این طرفم بچه ام میریزه 🥺🥺🥺🥺

چقدر بی کسی و تنهاییی سختههه الان همینجور اشکام داره میریزه وهسهتنها بودنم واسه اینکه حتی ی نفرو ندارم ک بگهه این بدبخت بچه ی کوچیک داره کل فامیل ب لجبازی پسرم پی برده قشنگ میفهمه ک نکن بشین رو از سر لجبازی لج میکنه 🥺🥺🥺
و این وسط چیزی ک حرصم میده اینه ک مامانم تا میفهمه خونه رو تمیز کررم با من دعوا داره ک اره همه ماماناشون میان کمکشون میکنن فلانی مامانش هر روز میاد بچه اش رو نگه میداره تا کاراشو بکنه

باز خودش نمیاد 🥺🥺🥺
همیشه هم انگار طلبکاره یکی نیس بگه من تا کی کار نکنم و منتظر بمونم تا تو میای وقتی ک میبینم نمیای 🥺🥺🥺🥺

من تا اینجا ک رسیدم تنهایه تنها بودم بچه ام و ختته کردیم یکی نگفت این بدبخت تجربه نداره وایستا بریم کمکش بچه ام تا صبح گریهمیکرد من اون تو بغلم و کارایه خونمو میکردم ک صبح مهمون اومد تمیز باشههه

بخدا دیگه خستممم 🥺🥺🥺🥺🥺

۱۳ پاسخ

فکر میکنی بچه های ما خیلی عاقل و آروم نشستن یه گوشه دست به چیزی نمیزنن؟؟
ما هم خونه هامون بهم ریخته و تا جایی که بتونم تمیز میکنم.. مامانمم پنج دقیقه باهام فاصله داره ولی اصلا به کسی نمیگم بیا یه لیوان آب بده دستم... این چیزایی که میگی خیلی ساده و بی اهمیته که روحیه ت بخاطرش داغون شده

شرایط منم همینه بخدا
خودم تنهایی باید از پس همه چی بربیام
مامانم اینام تبریزم دورن خودم کرجم
بنظرم نباید از کسی توقعی داشته باشی برات کاری انجام بده اینطوری خیلی راحت با مسائل کنار میایی
چون الان واقعا هیچکس واسه آدم کاری نمیکنه
بعدشم سخت نگیر اهنگ بزار تو خونه کاراتو بکن با بچه بازی کن

ابجی بخدا من هم تنها توشهری هستیم همش من پسر تنها میریزه کثیف می کنه کاریش ندارم وقتی میخواب منم شروع می کنم ب تمیزی گناه داره بچه بزار بچه گی کنه

ی چیزی میگم ناراحت نشو

خیلی حساسی و رو چیزایی ک آمیانس زود ناراحت میشی و مینالی بخدا زندگیای هممون همینطوره دیگ بخوایم زیاد حساس باشیم باید هر دقیقه گریه کنیم
مام بخدا بچمون اذیت می‌کنه و هر دقیقه با شوهرامون دعوامونه

تو چقدر منی عزیزم بیان حرف زدمن خیلی راحتتر میشیم من ب این فک میکنم ی روزی پسرم میشه هم دم تنهاییام تمام سختی ما فقط چن ماه دیگس

منم بخدا مشهد تنهام نه مادر هیچ کس ندارم مشهد جز خانواده شوهرم خودم 17 سالمه دوتا بچه دارم شوهرم اصلا کمک نیس یکسرع دعوا میکنه خیلی داغون اوضاع زندگی مشکل داره شوهرم میخوام طلاق بگیرم

منم کسیو ندارم 20ساله تو شهر غریب هیچ که س نیست که کمکم کنه انتظاریم ندارم همه بچه ها اینطورین اون لج نمیکنه نمیفهمه بچه ت فقط یک ساله ش چرا فکر میکنی اون انقدر بزرگ شده که با تو لج کنه

کاملا درکت می کنم
اما سعی کن انتظاری از اطرافیان نداشته باشی این طوری خودت راحت تری
کارای خونه رو بذار وقتی بچه ت خوابه یا شوهرت هست انجامش بده و این رو هم قبول کن خونه ای که بچه کوچیک داشته باشه محاله ممکنه مثل قبل تمیز باشه

دست تنها بودن واقعا سخته اونم خیلییی
منم پسرم اینقدر لجبازه از صبح تا شب باید کنارش بشینم وگرنه گریه میکنه
منم تو به شهر غریبم هیچکسم ندارم اینجا خونوادم ۹ ساعت باهام فاصله دارن
تو این چند سالم که اینجام شاید کلا دوبار اومدن پیشم
ولی یچیزی بگم ماییم که تنهایی بچمونو داریم بزرگ میکنیم خیلی قوی هستیم میدونی...
بخاطر بچمونم شده باید تلاش کنیم تا اون هیچوقت کمبودی نداشته باشه..

سخته عزیزم ولی می گذره روی تمیزی خونه حساس نباش همن به خدا خونه تمییز واسه یه لحظست من قبل زیاد حرص می خوردم الان بی خیالم ارزش نداره خودت اذیت نکن عزیزم

کاملا درکت میکنم

الهی🥺🥺🥺
خیلی دست تنها بودن واقعا سخته من از اول روی تمیزی خونه حساس بودم و هستم هولم برده بچه ام بدنیا بیاد چی میخوام کنم بریز. بپاش کنه منم اعصابم ضعیفه میترسم نتونم تحملش‌کن 😐 مامان من توی کارهای خودش مونده اما مادرشوهرم باز هست ژنگ بزنم بهش میاد ی ساعته همه کارامومیکنه و میره اما دلم راضی نمیشه خودمم واقعا برا خونه تکونی عید‌موندم چی کنم

عزیزم سعی کن به هیچکی محتاج نباشی
خودتو قوی کن

سوال های مرتبط

مامان آقا ایلیا مامان آقا ایلیا ۱ سالگی
یکم درد و دل 😭
مامانایی ک روی بچه هاشون حساس نیستن میشه بگید مثلا چکار میکنید خیلی برام سواله ک حساس نباش ینی چی ؟ 🤨
حرصم میگیره ی عده مدام میگن حساس نباش رو بچه ☹
من حساس نیستم اصلا فقط ب بچم سللمتیش و تربیتش اهمیت میدم همین نمیدونم چجوری واقعا ول کنم بچه یک ساله رو 😣
ک واقعا هیچی از این دنیا نمیدونه فقط مادرشو میفهمه ک باید کنارش باشه 😞
ب من میگن خیلی ب ایلیا میچسبی اونایی ک بچشون هم سن بچه منه بیاین بگید ک بچه هاتون چجورین خیلی بهتون میچسبن یا نه شما ی جور بار اوردین ک خودش از پس خودش برمیاد 🙄
واقعا نمیفهمم ک چجوری میشه بچه از پس خودش بربیاد ولش کرد
ینی انقدر من حرص خوردم امروز چشمم میپره از حرصصصص
بچه تونو میدید ک خانوادتون بدون اجازه هر جا ببرن ؟
یا کنار بچتون نباشید خودش با بچه ها بازی کنه بچه یکساله رو میگم
من واقعا ی مادرم از صبح تا شب همش کار پشت کار شب هم ک میخوام بخوابم بچه هر یک ساعت بیدار میشه ینی جونی برام نمیمونه
بعد چجوری واقعا از دلشون میاد ک ب ی مادر حرف بگن بخدا از صبح زود ک همسزم میره ینی ۴ صبح تا ۸ شب تنهام😔
خیلی خسته تر از این حرفام ک بخوام حرف هم بشنوم😥
مامان هانا مامان هانا ۱ سالگی
تو همسایگیمون ی دختره هست یازده سالشه بنده خدا ما اول فکر میکردیم پسره چون کلا بازیهاش دوستاش تیپش قیافش همه چیش ب پسرا میخوره تا آخر خودش گفت دختره و متنفره از دختر بودن. مامانش میگفت اشتباه کردیم از اول همیشه تیپای پسرونه میزدیم براش و کلا میگفتیم رنگا جنسیت ندارن و گوشش رو سوراخ نکردیم و گفتیم خودش انتخاب کنه و خلاصه ازین آدمایی ک امروزی میگن ن نباید خیلی چیزا رو ب بچه القا کنی دختره میگفت بزرگتر بشم عمل میکنم جالبیش اینه ک با این سن کمش واقعا خیلی از دختر بودنش متنفر بود. من خیلی بابت ترنس بودن بچه میترسم ب مشاوره بود میگفت بعضی از خانواده ها با اشتباهات تربیتی این حس رو ب بچه القا میکنن متاسفانه و اون بچه کی میفهمه ک کلا راهش اشتباه بوده؟ زمانی ک عمل بکنه. من واقعا تو این نظرا چون یکی از بزرگترین نگرانیهام بود همیشه ب دخترم لباسای دخترونه میدم همیشه سعی میکنم از الان بهش بفهمونم و اینکه عاشق جنسیتش باشه گوشاشو هم سوراخ کردم همون دو ماهگی دیگه دردش مث درد واکسنه دیگه. خدایی این از کجا در اومد ک بزرگ شه خودش انتخاب کنه؟ فوقش نخاست بعدا گوشواره نمیندازه. طرز فکرم اشتباهه؟