خانومایی ک بچه دوم دارت و فاصلشون ۳ساله لطفا بگن حقیقت داره این نسئله ای ک میگم...😐؟؟؟
دوشبه روش فکر میکنم ارتباط دخترم با دوتا دختر ۴ ساله...
ک یکبار خونمون مهمان داشتیم دختر ۴ساله داشتن یکشبم خودمون مهمانی رفتیم ی دختر ۴ساله داشتن
هردوتا دختر اوایلش سعی میکردن بچمو بقل کنن به زور بوسش بدن بخوابوننش محصوصا اونی ک مهمانی رفتیم خونشون ی جور رفتار میکرد بچم عروسکشه و خودش بچه دوم بود ی داداش بزرگداشت ۱۲ساله بود داداشش
اون شب ک خونه خودمون مهمان داشتیم دخترشون بچه اول و تک بچه بود اوایل دخترمو دوس داشت هرجی بیشتر پیش میرفت یا بچه من برا اباب بازی گریه میکرد یا اون دختر کوچولو گاهیم هل میداد بچمو اخرش با گریه رفت
ایا اینقدر ارتباط دوتا بچه کوچیک سخته؟؟؟ هیچ تایم خوبی ندارن؟؟
فقط همو نزدن یکم دیگه میموندن به اونجام میرسید
به همسرم گفت خیلی دوس داشتم دخترمون ۳ساله شد اقدام کنم برا بچه دوم ولی الان این دوتا بچه رو دیدم پشیمون شدم😅😅
ایا همه اینا برا همه هست؟ یا استثنا پیش اومد؟😅

۵ پاسخ

گیج شدم🙄🙄

پسر من ۵ سالشه خیلی حسودی میکنه یکسره میخواد ی جوری بزنه یا هل بده اما درکل خیلی هم مراقبه اگربرم تا مغازه میدونم هواشو داره وخیلی مواظب چیز خطرناک برنداره اما کرمشم داره مخصوصا وقتی باباش خونس خیلی حسودی میکنه با بچه باباش بازی کنه یا بغلش کنه یا هرچی درکل مصییته

چون اختلاف سنیشون کمه حس حسادت دارن

هرچندنفهمیدم چی شد خخخخ ولی همه جور هست
هم دعوامبکنن هم بازی
نباید فککنی همیشه دعواس یاهمیشه بازی میکنن باهم
ولی خب هم بازی خوبه البته اگ تواناییشوداشته باشی

اره بابا خواهر زاده ام ۳سال و۷ماهشه
اول پسرمو میبینه بغل و بوس میکنه میگه فدات بشم من قربون صدقه اش میره. بعداز یکی دوساعت پسرمو هل میده میزنه اسباب بازی هاشو ازش میگیره

سوال های مرتبط

مامان سلین مامان سلین ۱ سالگی
سلام مامانا الان تاپیک یکی از مامان رو دیدم واقعا اشکمو درآورد مامان یاس و مامان حسین رو میگم...ماه محرم شد واقعا بشدت عاشق این ماه هستم ایکاش همه روزها و همه ایام فقط محرم بود و بس من از امام حسین خیلی حاجت ها گرفتم بخوام یکی شون بگم من محرم سه سال پیش زندگیم خیلی خیلی سخت بود همسرم رابطه با زن دایی ش داشت و من بچه دومم رو باردار بود و دختر بود با اینکه خیلی دختر دوست داشتم هرشب محرم همش جلو تلویزیون حرم امام حسین رو نگاه میکردم و گریه میکردم یک شب گفتم امام حسین من این بچه تو شکمم هست رو دوستت دارم خیلی ولی اگر میبینی با این شرایط بچه م بدبخت میشه مثل خودم اونو ازم بگیر بچه من همون شب تو شکمم ایست قلبی کرد و من سه روز بعدش فهمیدم تا اینکه یکسال بعدش اوضاع همسرم بهتر شد و برگشت سال بعدش محرم گفتم آقا من پارسال با دعای خودم گفتم بچه مو بگیر ببر ولی الان دختر میخوام فقط دختر من باردار شدم و همه با اینکه سنو گفته بود بچه ت دختره ولی همه میگفتن بچه تو پسره تو قیافه ت ب دختر نمیخوره میگفتم من با امام حسینم قرارداد بستم الان دخترم یکسال و سه ماهشه ...امامان خصوصا امام حسین مشکل گشاست لبیک یا ابا عبدالله