۵ پاسخ

پسر منم ذوق می‌کنه بچه میبینه
چون من و شوهرم تنهایی ام مشهد کسی هم خونه رفت و آمد نداریم فقط ماهی بریم شهرستان پیش خانوادهامون ک کسی رو بچه ببینه
بیرون ک میریم بچه مببینه می‌ره سمتش
ذات بچه ها همینه

وای پسر منم تا یکی میبینه میره سمتش با ذوق ددده میگه

اونا فک میکنن نکنه بچه بره چنگ بزنه بهشون ک بد بد نگاه میکنن
آخه بعضی بچه ها ذوق میزنن یهویی با دستش زد
نمی‌گم تیکه ی سالشه متوجه نمیشه دوست داره بازی کنه

پسر من به هیشکی محل نمیده یکی هم باهاش حرف بزنه قیافه میگیره😑

پسر منم عاشق بچس

سوال های مرتبط

مامان یارا مامان یارا ۱ سالگی
دیروز یارا یه کارایی می‌کرد که بهم بفهمونه مامان ببین چقد بزرگ شدم؟ 🥹

دیروز تو بغلم نشسته بود که سرشو شت کوبوند به دماغم. خداروشکر اون چیزیش نشد ولی دماغم خیلی درد میکرد. دماغمون گرفتمو ادای گریه درآوردم اولش خندید بهم بعد دید من ادامه دادم شروع کرد ب گریه 🥺😭. حالا من دارم آرومش میکنم ک خوبم ببین مامان چیزیش نشده😘 (بچه‌م ناراحت شده بود🥹)

تو ماشین بودیم ی خانومی با چادر داشت میرفت مسجد که بهش توضیح دادم خانم میره مسجد تا نماز بخونه.
(یارا موقع نماز خوندن مادرم میره میشینه کنارش و دستشو بحالت تکبیر میبره رو گوشاش و میگه «اَک» همون الله اکبر😁) که گفت اَک! بعدش هرجا مسجد میدید ک گنبد داره میگفت اَک
😁

رفتیم مرکز خرید شهربازی و کلی کیف کرد با اینکه ی ذره ترسیده بود از یکی از بازی‌ها و اگه چندماه پیش بود و می‌ترسید حتما گریه میکرد ولی گریه نکرد و وقتی بهش توصیح دادم و خندیدم اونم خندید 🥰😘 (آ قربون پسرم بشم بزرگ شده بچه‌م)

بعدشم رفتیم پیتزا خورد. گوشتشو میذاشتم تو نون کنار پیتزا با قارچ خیلی دوست داشت.

برگشتنی هم هی بغلم می‌کرد هی پا میشد می‌نشست تو بغلم و نیگام می‌کرد و می‌خندید و بازم بغل... اصلا دلم براش قنج میرفت....

نوشتم یادگاری بمونه اینجا❤️
مامان کوچولو مامان کوچولو ۱۶ ماهگی
خانومایی ک بچه دوم دارت و فاصلشون ۳ساله لطفا بگن حقیقت داره این نسئله ای ک میگم...😐؟؟؟
دوشبه روش فکر میکنم ارتباط دخترم با دوتا دختر ۴ ساله...
ک یکبار خونمون مهمان داشتیم دختر ۴ساله داشتن یکشبم خودمون مهمانی رفتیم ی دختر ۴ساله داشتن
هردوتا دختر اوایلش سعی میکردن بچمو بقل کنن به زور بوسش بدن بخوابوننش محصوصا اونی ک مهمانی رفتیم خونشون ی جور رفتار میکرد بچم عروسکشه و خودش بچه دوم بود ی داداش بزرگداشت ۱۲ساله بود داداشش
اون شب ک خونه خودمون مهمان داشتیم دخترشون بچه اول و تک بچه بود اوایل دخترمو دوس داشت هرجی بیشتر پیش میرفت یا بچه من برا اباب بازی گریه میکرد یا اون دختر کوچولو گاهیم هل میداد بچمو اخرش با گریه رفت
ایا اینقدر ارتباط دوتا بچه کوچیک سخته؟؟؟ هیچ تایم خوبی ندارن؟؟
فقط همو نزدن یکم دیگه میموندن به اونجام میرسید
به همسرم گفت خیلی دوس داشتم دخترمون ۳ساله شد اقدام کنم برا بچه دوم ولی الان این دوتا بچه رو دیدم پشیمون شدم😅😅
ایا همه اینا برا همه هست؟ یا استثنا پیش اومد؟😅