۹ پاسخ

پسر من از چیزی ترسیده بود اینطور شده بود وقتی ترسش برطرف شد درست شد شکر خدا

شاید بیرون کسی ترسونده ، یا ماشینی موتوری جلوش دراومده ترسیده
بنظرم در قالب داستان و جنگل و حیوونا چیزی شبیه ماجرای خودتون تعریف کن ببین واکنشش چیه

دختر من شبا تنها نمیخوابه، فهمیدم از چیزی ترسیده ، قصه گفتم براش از بچه ای که تنها نمیخوابید ، گفت مامان شاید شبا میترسه وسایل خونه بیدار شن !!!

بنظرم فعلا زیاد اصرار نکن نتیجه عکس میده بهش زمان بده

دختر منم نمیومد
فهمیدم از آسانسور میترسه

دعا براش گرفتین؟

چرااینجوری شده؟ شاید ترسیده از چیزی سخت نگیر بهش سعی کن کم کم ببریش پارک جاهای شلوغ کل حواستم بهش باش ک اسیب نبینه میتونی کلاس ورزشی ثبت نامش کنی

چند بار ترسش رو بردارین

پسر من یکماه بیشتر بیرون نیومده حتی عاشق مغازه رفتن بود نمیا.د نمی‌دونم چرا

بچه های منم با بچه های دیگه بازی نمیکنن فقط با خودشون بیرونم میربم یا مهمونی همینطورن

سوال های مرتبط