سلام،یعنی یه روز میبینم که این بچه غذا خوردن،شیر خوردن،خوابیدنش مثل آدم شه،امشب مثلا ۱۱ خوابیده هرنیم ساعت بدون هیچ دلیلی بیدار میشه همش روپاهام هست یعنی دیگه پاهام داره می‌شکنه و گریه ام گرفته،همش چسبیده بهم فرصت دسشویی و حموم رفتن هم ندارم بگو ۵دبقه برا خودم وقت دارم،دیکه واقعا کم آوردم فقط خدا بهم صبر بده، وقتی اسم بچه میاد حالم بهم میخوره از بس تو مسیر حاملگی و بچه داری تنها بودم و اذیت شدم😭😭

ای خواهربچه های منم همینن دختربزرگم یک جور کوچیکه یک جور عین این انسان های اولیه شدم بس که کثیفم بوی گند عرق میدم منی که دائم حموم بودم الان ۱۰روزه نتونستم برم حموم وقتیم باکلی جیغ داد میرم ۱۰دقیقه ای شوهرم میاد صدا میزنه بیا بچه داره گریه میکنه خونه نشین شدم ازبخت بدم اسباب کشی هم دارم .تک تنها دارم اسباب جمع میکنم شوهرمم میشینه یک گوشه توگوشی سایت دیوار حالا بچه نگه دارم خونه جمع کنم با دختربزرگم کلاس آنلاین شو قدم به قدم پیش ببرم بخودم میام میبینم ۷ساعته حتی یک چای نخوردم هیچکدومم نمیگن بیا مردی یک چای بخور نفرت پیداکردم ازهمچی

عزیزم عادت رو پا خوابوندنش رو کم کم ترک بده من از ماه هفتم دیگه گذاشتم کنارم خودش خوابید .....کنارش دراز میکشم خودمو میزنم به خواب میبینه من تکون نمیخورم خودش میخوابه

عزیزم پا لالا رو ترک بده این طوری ک پدرت در میاد بچه تو این سن هنوز پا لالا سخته

عزیزم بچه منم همینه منم بهش استا دادم ولی همچنان چشاش بازه بعد شوهرم میگه چرا نمیتونی بخوابونیش آخه شوهرجان بلدی بیا خودت بخوابونش

منم یه عدد مادر هستم که دخترم اصلاااااا خواب درستی نداره
شب ۱۰ ۱۱میخوابع بعد ۲یا۳ بلند میشه تا صبح
تایم بیداریشم یا بازی میکنه یا فقط وفقط میخواد شیر بخوره
کلافه شدم
کارمندم هستم صبحا یعنی به زور میرم سرکار
این شیر شب لعنتی هم امون منو بریده هم میترسم به دندونش اسیب بزنه

قدیم یه گهواره بود بچه رو مزاشتن توش دست و پاشو قنداق می کردن میخوابید تا صبح .
الا پسر من کنارمه هر چند دقیق یبار پا میشه دیوانه شدم .پس که نق میزنه.
فکر میکنیم سادش کردیم ولی مالیدم.

فکر کردم فقط پسر منه. چرا حس میکنم چون روش بچه داری عوض شده همه نشکلهای مشترک داریم.وتلت ما شش تا بچه بودیم مادر تو عمرش اندازه من دگیر پسرمم درگیر ما نبود

😭😭😭😭😭😭😭😭

اخی عزیزم درکت میکنم
چرا روپا دخترمن از ی تایمی دیگ روپا ترک کرد خودش
زیرسینه نمیخابه بزاری دهنش خابش ببره
هرچندخوبنیی برادندونش

وااااای از ماهان
دهنمو سرویس کرده بخدا دو روز میخام برم حموم فرصت نکردم
بخدا همش دارم از دستش گریه میکنم
از بس بهونه میگیره و‌ نق میزنه

چرا بچه ها اینقد بدشدن دختر منم خیلی اذیتم میکنه از صبح پامیشه هرچی میخواد جیغ میکشه روتین خواب و غذاش و پیرم درومده رعایت میکنم اصلا هر وقت دلش بخواد پامیشه میخوابه موهام سفید شده ازاهمیت خودم درومدم