۱۲ پاسخ

منم تو فکرم بود همش ولی تو اتاق انقد بی حسی روم اثر گذاشته بود که اصلا همچین چیزایی تو ذهنم نیومد
سنگین شده بودم و چشمام میوفتاد رو هم حتی حال نداشتم دستمو بلند کنم بهش دست بزنم

این چه فکریه
اینقد لذت بزرگیه اولین دیدار که فقط خدا میدونه

چرا همش به خودت انرژی منفی میدی اول اینکه بگو دورازجون بچه ام دوم خدا تا لحظه آخرم بچه سالم بهت میده این فکرای الکی ازخودت دور کن ناشکری میشه

این چرت و پرتا چیه فکر میکنی
مگه تو اعضای بدنشو تشکیل دادی که نگرانی
اون مخلوق خداست و مطمئن باش یه نی نی سالم میاد بغلت

دقیقا منم خیلی استرس دارم فقط دلم میخاد هر چ زودتر سالم بغلش بگیرم ی آخیش بگم از ته دلم

اره هست و اون منم سلام علیکوم😪😂نمیدونم چرا همش ایمجوری ام و میترسم🫠بااینکه همه چیزش خوبه

عین منی ک

منم دقیقا همین جوریم

عزیزم پس چرا اینهمه میریم و سونو و ازمایش برای سلامتی جنین دیگه

نه من دوست ندارم اصلا به این چیزا فک کنم شما هم به چیزای خوب و مثبت فک کن الکی با افکارت به خودت و جنینت آسیب نزن این دست خودته،اما اون مورد دست خودت نیست

اره منم

دقیقا منم یکی از بزرگترین ترس هامه

سوال های مرتبط