راست به جاش آب آبمیوه میدم تشنه خیل میشه
عزیزم منم پسرم تا شیر خودم سینه دهنش نمیرفت ازیت میکرد تا اینکه دیدم نمیشه وابسته بود خوابش میومد گریه ساعت هشت صبح بود آخرین بار شیر دادم یهو چسب سیاه زدم گزیه گفتم بو شده نشونش دادم از ته دل بچم یه گریه کرد رو پام تکون دادم خوایش برد همون شد دیگه نگفت یه میگفت گفتم بو شده دیگه اونم تکرار کرد دیگه تا سه شب شب اول گریه پاشدیم با شوهرم راهش بردیم دگه شب سوم بهتر شد بچم الان مریض ولی مادرم گفت بده بی قرار گفتم ن بدم همون اش کاسه و واسه خوابش دیگه کنارم خوابوندم خودشم چسب سیاه دید دیگه دست به سینم نزد داستان میگم دیر میخوابه ولی میخوابه
من تدریجی گرفتم نه خودم اذیت شدم نه بچه، هر سه روز یک وعده شیر و کم کردم
بابد با تاب لالایی کارتون بخوابونیش دو روز بهونه میگیره بعد عادت میکنه
فردا روز خوبیه میخوام یکیش رو بگیرم
پسر منم دقیقا اینطوری بودزیر سینه میخوابید اما تلخک گرفتم از داروخانه زدم یه بار دهن زد دیگه نخورد الان توی طول روز کلی بازی میکنیم یادش بره شبم بلندمیشه خودش میگه ممه اه اب میدم بهش
سلام پسر منم اصلااااااااااااااااا غذا نمیخوره فقط شیر منم میخوام یک هفته بعد انشالله بگیرم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.