امروز اینقد تایپیک در مورد سختی بچه داری دیدم کلا روحیه ام صفر شده ...
اینکه کل ساعت روی و شب فقط برای شیر دادن و پوشک و اروغ گیری و خوابوندن بچه اس ،اینکه نمیتونیم به خودمون و شوهر برسیم زندگیمون بهم ریخته وقت یه مو شونه کردن نداریم یه حموم رفتن همش خسته و بی خواب و بی حال ...زندگی بی نظم ،متفاوت با قبل بچه دار شدن ....
واقعا روحیه ام صفر شده صفر حوصله ندارم ...😊
واقعا راستشو بگید اینطوره؟ الکی امیدوارم نکنید یکم تعریف کنید چیکارا میکنید زندگیتون قبل و بعدش چ فرقی کرده چطوریه حقیقت بگید ❤️😊

وایی عزیزم ول کن حرف بقیه رو
معلومه یکم‌زندگی فرق میکنه و سخت تر میشه
ولی بعضیا واقعا شورشو در اوردن اگه سخته نمیاوردن مگه نمیدونستن بچه داری سخته اصلا دوس دارن از هر چیزی ایراد بگیرن
به حرف بقیه گوش نکن اصلا شاید بچت اروم و بدون اذیت بود
از الان فکر کنی هم افسرده میشی هم علاقت نسبت به بچه کم میشه

مثل بارداری که خیلیا بمن گفتن وای بارداری خیلی سخته . اما برای من با همه سختی هاش انقدر شیرین و لذت بخشه .

من همینطوری زندگی میکنم ،حتی مجرد بودم الانم از هر کار خوبو بدم پشیمون نیستم 😉🤗همشو زندگی باید کرد حسرتشو نخوری ،چه با سختیاش چه اسونیش

همون اندازه که سختی داره همون اندازه هم لذت داره

ببین قطعا که زندگی خیلی عوض میشه . اون راحتی آزادی قبل و نداریم ولی بنظر من انقدر شیرین هست که بخاطرش جونمونو بدیم .. کم کم برنامه ریزی میکنیم دستمون میاد چجوری استراحت کنیم چجوری به همه چی برسیم از خودمون نباید توقع داشته باشیم که از اول به همه چی برسیم کم کم یاد میگیریم . اینایک انقدر مینالن بنظرم مشکل دارن خب بچه همینه .. به جای اینک لذت ببرن بعضیا فقط مینالن خب چرا همیشه باید تو راحتی و آسودگی زندگی قشنگ باشه یکمم سختی عوضش یه فرشته کنارمون قشنگ تر نیس

بنظر من سخت نباید گرفت ،روزانه زندگیتو ببر جلو انقدر فکر اینکه اینچطوری میشه فردا چی میشه فکر نکن ،بلاخره همش میگذره بعد نمیفهمی چیشد

تا یکی دوماه اینجوریه بعدش دیگه به روال میرسه همه چی من خودم حساسم انقد روحیمو‌باخته بودم

ن عزیزم اینایی ک واس ی موشونه کردن وقت ندارن بدون برنامه ریزی هستن نمیگم راحته ولی خب دیگ ۲۴ک بچه اذیت نمیکنه من ن تنهاک وقت کم نمیارم خیلیم ازقبل بهترشده قبلاهمیشه خونم شلوغ بودولی الان چون برنامه ریزی دارم ب همه کارام میرسم خونم همیشه مرتب خودم سرحال مرتب بچمم شادوشنگول انقدرک بازی میکنیم

عزیزم درسته وقت کم میاری ولی میتونی هندل کنی کلشو دست بگیری،یه مدت که بگذره به روال قبل برمیگردی،میتونی وقتایی که نی نی خوابه از استراحت خودت بزنی برسی به خودتو همسرت،ولی اوایل درسته همه اینا صفر میشه تا خودتو پیدا کنی

بنظر من اینجور که یسریها میگن نیس همچی برمیگرده بخود ادم،نمیگم یسری بچه ها بد قلقن و واقعا سخت نگهداری..ولی بنظر ادم بخواد میتونه هم بخودش برسه هم شوهرش اگه غیر این بود که دیگه الان هیچ زندگی مشترکی باقی نمیموند همه رو به سردی وجدایی میرفت!!هفته اول شاید خیلی سخت باش تا عادت کنی به همچی ولی بعدش بنظر من برنامه ریزی کردن برای همچی برمیگرده بخود ادم..من دوستا نزدیکم با خواهر شوهرم همشون بچه کوچیک دارن و از اول شاهد بچه داریشون بودم اصلا هیچکدوم اینجوری نبودن که وقت رسیدگی بخودشون نداشته باشن یا به شوهر و خونشون نرسن..والا بیشتر از از منی که بچه نداشتم میگشتن اتفاقا😃

سخته درست ماه های اول که هیچی بلد نیستی همیشه کلافه و خسته ای ولی مونده چطور عادت بدی الان دختر من 18 ماهس من میرم حموم کاریم نداره دسشویی میرم کاریم نداره میشینه پشت در حموم تا من در بیام چراغ خاموش شد میدونه باید بخوابه
فقط بستگی داره چجوری عادتش بدی

اتفاقا منم چند سال اول ازدواجم بچه نیاوردم گفتم بزار یه عشق و حالی بکنم .والا اونقدر که بعداز بچه دار شدن من مسافرت رفتم قبلش نرفته بودم .اینا همش چرت و پرت هست که وقت سر خاروندن نداری و این حرفا .اگه بتونی خوب مدیریت کنی به همه کارات می‌رسی . صددر صد وظایفت بیشتر از قبل میشه ولی اینم در نظر بگیر که حتما میتونی از پسش بربیای که خدا مسئولیتش را داده بهت .برای مادرای چشم انتظاری که چندین ساله منتظر حس شیرین مادر شدن هستن هم دعا کن .

تقریبا یک ماهی طول میکشه تا عادت کنی و برنامه بگیره زندگی

اولش سخت میشه بدش عادت میکنی اتفاقا اینم ی لذت دیگه داره من ک کیف میکنم وقتی بجه مو میشورم شبم نذاشته بخابم ولی باز دوست دارم😁

وقتی بچه اولته چون تجربه اوله بله سخته و کلا دوران گذر سنگینی هست اما بالاخره ی دورانه میگذره و بعدش یادتم نمیاد چطور گذروندی من الان ۱۰ سال از زایمان اولم میگذره واقعا سخت بود برام دست تنهام بودم ولی بعدش ک ۲ سال میگذره خیلی میفتی رو غلطک و راحت میشی

من تجربه خودمو میگم بچم کولییک داره خیلی اذیت می‌کنه واقعا وقت مو شونه کردن ندارم زمان دارو خوردن خودم و فراموش می‌کنم از شوهرم غافل شدم؛میخوام بشینم گریه میکنم از دوران بارداریت بهترین لذت ببر

اینجور شما ک میگی نیست عزیزم سختیت دوماه اول شاید باشه بعدش کم کم برمی‌گردی به حالت قبل کی گفته ک نمیتونی به خودت برسی یا نگردی یا خونت مرتب نباشه شاید کم حوصله بشی اما میتونی رو خودت کار کنی یه آدم خوش گذران و در همین حال زندگی عالی داشته باشی ...من سر بچه اولم اصلا اینطور ک شما میگید نبود خونم همش مرتب بود همیشه آرایش داشتم همیشه خوشبو بودم و همیشه هم تفریح داشتم دوماه اول سختم بود چون سز بود بودم اما بچه باعث این چیزایی ک گفتی نمیشه بعد ده سال دومین بچه رو باردارم به لطف خدا اما خب خودت باید سخت نگیری دلیل حال خوبت بشی

عزیزم اوایلش تا ۲ الی ۳ ماه یکم سخته که مدام شیر بده آروغ بگیر. اونم چون بچه اولته خیلی برات شیرین خواهد بود بعدش بستگی داره به خودت که چجوری پیش ببری. بچه هر چقدر بزرگتر میشه دیرتر بهش شیر میدی و دیگه واجب نیست آروغ بگیری مگه اینکه بلافاصله بعد شیر بخوابه آروغشو میگیری...
بعد ۸ ماه هم اگه بتونی از شیر شب بگیریش شبا هم کلا راحت میخوابین...
و اینکه چجوری بهش وقت بذاری و چجوری تربیتش کنی تا پا پیچت نشه و مزاحم کارات و حموم رفتنت اینا نشه.
تو این مدت هم زود به زود میری خونه مامانت اینا بچه رو میدی اونا نگه میدارن خودت یکم استراحت میکنی😉😉😉😊😊😊😊
به همین راحتی

اصلاً تو فکر کن بچه داری به شدت سخت مثلاً میخوای چیکار کنی عزیزم دیگه الان نه راه پس داری نه راه پیش کلا لذت ببر از بارداری از بچه داری مگه چند سال میخواد بچه بمونه بزرگ بشه دلت تنگ میشه

فقط ۶ ماه سختی داره یکم ولی مثل باد میگذره عکس های نوزادیسو میبینی دلت واسه اون روزا تنگ میشه چون دیگه برنمیگرده پس لذت ببر و یکم صبورتر باش ، الکی نیست که بهشت و دادن به مادرا

فقط تا ۴۰ روز اول ک لم بچه دستت بیاد و یکم جون بگیره یکم سخته

همه بچه ها یکی نیستن ک ! من سر دخترم تا ۲ سالگیش کلا ۱۰ شب هم بیدار نبودم .. و خیلی کارهای عادی هم انجام میدادیم مسافرت و مهمونی .