پایم خاستگار میاد شرایط خوب ولی دلم برای پسرم میسوزه میترسم قبول کنم برم تو زندگی مرده اذیتم کنه بچمو اذیت کنه دلمم نمیاد بدم دست بابای دیوانه آش اگر میخایتتش میومد دیدنش لااقل میترسم ببره بزاره بچه رو پرورشگاه ننه باباش خودشو به زور راه میدن خونشو داده اجاره وسایل خونه نداره میترسم بچه ام بیچاره بچه از طرفی میترسم ببرم مثلا تو خونه شوهر هم من اذیت بشم هم بچه ام بلخره از پوست و استخون اون نیست که مردها هم هزار حرف میزنن میزی تو زندگی تازه میفهمی چه موجوداتی هستن

الان که کوچیکه ازدواج کنی بهتره
بزرگ بشه باهات لج و بد میشه
مشاوره برو رفت و آمد کن
باهاش حرف بزن تعهد بگیر که با پسرت مثل بچه خودش باشه و اگه نمیتونه بگه همین الان اجباری نیست
اگر کسی خودش بچه نداشته باشه بهتره چون اگه دوتاتون بچه داشته باشین بچه ها نمی‌سازند با هم

عجله نکن برا ازدواج مشاوره برو حتما با خواستگارت رفت و آمد کن امتحانش کن بسنجش بعد جواب بده احساسی عمل نکن

عجله نکن...اگر هم خواستی ازدواج کنی یه مدتی آشنا شو کامل تحقیق کن
.......بچت دختره

خیلی باید مواظب باشی ..خیلی...اعتماد خیلی شرطه
....
باید کسی باشه که بشه بهش اعتماد کرد
..مادری که دختر داره باید خیلی خیلی مواظب ناپدری بچه باشه...اعتماد

پسرداییم اومد خواهرم گرفت
همش میگ بچت بده باباش
قید کن همه چی و رفت و امد کن قبل عید

مستقل هستی ؟؟ درآمد داری ؟؟

همون موقع قید کن تو عقدنامت که بچتو مثل بچه خودش دوست داشته باشه اذیت نکنه وکم نزاره براش
خودتم شرایط بزار که خیالت راحت باشه حق طلاق یه واحد خونه یچیزی بگیر که جات سفت ومحکم باشه یبار سرسری گرفتی دفعه دوم سرسری نگیر

خیلی سخته بخای باز تصمیم بگیری واقعا سعی کن عجله نکنی ،حتی اکر قرار بود زمانی ازدواج کنی سعی کن چند باری بچتو باهاش تنها بذاری و یدفعه سر بررسی طرز برخوردشو با بچت چک کن .اینروزا واقعا نمیشه به کسی اطمینان کرد حتی بخای پسر بچتو باهاش بذاری

بنظرم یمدت رفت و امد کن و مشاوره برین بعد تصمیم بگیر