۸ پاسخ

خب داشتن بازی می‌کردن
تفنگ هم اسباب بازی بوده
بنظرم نه کار خطرناکی انجام داده نه چیزی
الکی حساس شدی

چرا روی سرش بزارع .مگه فیلم ترسناک خیلی میبینه .تفنگ اصلا خوب نیست

خونه ما خو اسلحه خونه اس اینقد زیاد داریم
روزی ده بار همو میکشن و زنده میکنن

تفنگ بازی که مشکلی نداره ولی کاره درستم همینه کلا میگن بچه هارو نباید هیچوقت باهمدیگه تنها گذاشت بازی کنن حتما باید یه بزرگتر باشه

بچه ها مخصوصا پسرا تحت تاثیر فیلم وانیمیشن قرار میگیرن "خوب کردیدازدور مراقب بودید

زیادی حساسی ،پسر من شاید باورت نشه ۲۰تا بیشتر تفنگ داره ،تفنگ برا پسر بچس دیگه چجوری تالا نخریدی

کم برو خونشون اگه اذیت میشی

😐😐😐

سوال های مرتبط

مامان حقیقت تلخ☕ مامان حقیقت تلخ☕ ۳ سالگی
پارت 9 سرگذشت واقعی من

قشنگ پشتم احساسش میکردم با صدای لرزان گفتم: چرا خودتو نشون نمیدی؟ چرا خودتو از من قایم می‌کنی؟ سکوتش از صحبت کردنش برام ترسناک‌تر بود بالاخره به حرف اومد و گفت بای آخرین بار امتحانت می‌کنم اگه ترسیدی با اینکه خودت رهام کردی ولی باز تبدیل به یه حس می‌شم اما اگه نترسیدی توی دنیای واقعی همیشه کنارتم و از همه خطرات حفظت می‌کنم آب دهنمو قورت دادم و گفتم من آماده‌ام
بدون هیچ مکثی گفت پایینو نگاه کن لبمو گاز گرفتم که اگه صحنه ترسناکی دیدم جیغ نزنم به پایین نگاه کردم دیگه پشتم احساس نمی‌کردم پایین چیزی دیدم که از بیان و توصیفش عاجزم چون قولی دادم که شکستنش موجب رنج و عذاب من و اطرافیانم میشه اما همینو بدونید که هیچ چیز جسمانی واقعی اون شبیه اون پسرک زیبا و خوشگل توی خوابم نبود اثری از احسان رویاهای من نبود اما تنها یک چیزی مشترک بود اون هم ذات همیشگیش خیلی ترسیده بودم انقدر لبمو محکم گاز گرفته بودم که توی دهنم احساس خون کردم این اولین دیدار من با اون بود اون شب قول و قراری با هم گذاشتیم اینکه تا من نخوام و صداش نزنم هرگز ظاهر نشه حتی زمانی که خطری تهدیدم کنه یا اشتباهی بخوام بکنم اون هم ازم قولی گرفت که اجازه بیانشو ندارم و اینطور شد که تا ابد او با من خواهد بود...
مامان السا مامان السا ۳ سالگی
سلام به همه تحربه پوشک گرفتن من :
اول از همه امادگی قبل از اینکار مهمه و من چون مادر اگاهی بودم یهویی یه روز نکفتم خب الان از پوشک میگیرمش
تولد دو سالگی السا که شد کم کم شروع کردم ب اموزش بهش هرموقع وقت تعویض پوشکش بود میبردم دستشویی اونجا باز میکردم و میگفتم بشین حالا تو دستشویی هم بازش نکردید مهم نیست ولی اینکه تو دستشویی یاد بدید بشینه و اون مدلی بشوریدش مهمه ، تا چند ماه این کار انجام دادم گاهی شلنگ میدادم بهش میگفتم خودت اب بریز بشور خودتو ، بعد یاد دادم به اموزش اینکه شلوارش در بیاره خودش قبل اینکه پوشکش باز کنم ، یه مدت دگ یاد دادم خودش پوشکشو چسباشو باز کنه میدونی مرحله به مرحله دستشویی رفتن یاد گرفت تقریبا از ابان تا فروردین اینارو یاد دادم بهش زمان بر بود ولی ارزش داشت .
تا دو سه ماه پیش ک اتفاقی تو اینستا با یه پیجی اشنا شدم که دخترش سه سال داشت و از پوشک میگرفتش از اون خانم یاد گرفتم برای از پوشک گرفتن وقتی بچه امادگی مغزی رو داره بهتره با جایزه از پوشک بگیری
یه روز گفتم بیا امتحانش کن
جیش جایزه خوراکی داشت بعد از هربار که میرفتیم جیش میکرد بهش خوراکی جایزه میدادم پی پی هم اسباب بازی جایزه اش بود
مامان یکی یدونم☺️ مامان یکی یدونم☺️ ۳ سالگی
سلام خانوما.نوع تربیت من اینجوری که هر وقت با پسرم به مشکل برمی‌خوریم سعی میکنم با توضیح دادن یا صحبت کردن حلش کنم.مثلا لجبازی میکنه گهگاهی یا چیزی میخواد که نمیدم بهش،براش توضیح میدم و اونم قبول میکنه.البته شده تو این سه سال دعواش کنم یا سرش داد بزنم ولی خیییییلی به ندرت.شاید ۷،۸بار و از ابن روش تربیت خییییلی راضیم چون نتیجشو دیدم.حالا چند روز پیش تو مهمونی یه بچه ای که هفت ماه از پسرم بزرگتر بود یه خطایی کرد و باباش سرش بلند داد کشید،بچه هه انگار نه انگار ولی پسرم دلش ترکید و همینطور خشکش زده بود و باباهرو نگاه می‌کرد،انگار اون کار اشتباهی کرده بود،تا اینکه صداش زدم و گفتم چیزی نبست به بازیت ادامه بده.شوهرم همونجا بهم میگه ببین آنقدر سرش داد فریاد نکردیم اینجوری قفل کرده ولی اونا اینقدر سر بچشون داد زدن عادی شده واسه بچه هه.منم گفتم نتیجش تو نوجوونی بچشون میبینن.همین داد زدنو اون موقع بچه هه برمیگردونه بهشون.حالا نظر شما چیه؟