پنج تا جاری دارم، چندسال پیش که باردار بودم چهارتاشون حتی یک بارم در مورد جنسیت بچه چیزی نپرسیدن مادرشوهرمم میگفت بچه سالم باشه جنسیت مهم نیست، فقط یکی از جاری هام که خودش دوتا دختر داره خیلی پیگیر بود یادمه هشت هفته بودم رفتم سونوی قلب بهم گفت جنسیتشو بهت نگفت؟ آخه کدوم سونو تو هشت هفتگی جنسیت بچه رو تشخیص میده بعد سونو انتی رفتم همون موقع پسر عموی جاریم فوت شده بود درگیر مراسمش و عزادار بودن، تو اون موقعیت هم یادش بود پیام داد جنسیت مشخص شد گفتم آره دختره بعد از اون دیگه پیام دادنش کم شد انگار خیالش راحت شده باشه که پسر نیست
الانم باردارم به کسی نگفته بودیم تا چند روز پیش که سونو انومالی دادم به مادرشوهرم گفتیم و بقیه هم فهمیدن، چند دقیقه بعد همین جاریم پیام داد دخترم پیگیره میگه بپرس جنسیت چیه😑 گفتم دختره دیگه پیام نداد همین جاریم منو حساس کرده میگم کاش پسر بود، هرچی میخوام بهش فکر نکنم نمیشه، یادم میاد ناراحت میشم، چیکار کنم از ذهنم بره😓

۲۵ پاسخ

شاید کنجکاوه
دختر و پسر بودن فرقی نداره انشاالله سالم و عاقبت به خیر باشن

واقعا دخترو پسر بودن مهم نیست
خدا به همه بچه سالم بده عزیزدلم
من کسی رو میشناسم که آرزوی داشتن پسر رو داشت همش هم میگفت بچه فقط پسر...
الان دو تا پسر داره اما متاسفانه هر دوتا پسرش مشکل دارن
حرف دیگران اصلا مهم نیست
فقط سالم و سلامت باشه ...همین
خدا هیچ کسو با بچه امتحان نکنه

الان چه فرقی داره گلم اونم از بس کنجکاو میپرسم بعد که کنجکاویش رفع شد دیگه پیگیر وی باشه

منم دختردومم ک باردار بودم یه حس بهم دست داد کاش پسربود ولی خداخودش بهترصلاحمون رومیدونه به حکمتش دل بسپار💙

از سمت خانواده خودم همه نوه ها بابام ۵تان دخترن همه میگن دختر زا من خودمم دختر دارم اما دلم مبحاد خدا یه دوقلو پسر دختر بهم بده ک مبادا دخترم بدون خواهر بمونه خواهر نعمت خیلی بزرگیه واقعا خداروشکر کن منم خواهرم وفتی دومیش هم دختر شد یکم ناراحت شد گفتمش ناشکری نکن چ دختر چ پسر هردو عزیزن ولی شابد خدا چیزی میدونه ک ب ما پسر نمیده شاید اگه اسرار ب داشتن پسر کنیم خدا بده ولی ناقص بده عمه خودم مادربزرگم بره نذر کرد واسش ک بچش پسر بشه پسر شد اما شر شد عمم روزی هزار بار میگه خدایا ب همه دختر دادی کاش این پسر رو هم واسه من دختر میکردی

اینو بخون کلا ازذهنت بیرون میره خوشحال باش

تصویر

اصلاپرسیدنی باید جواب نمی‌دادی تامتوجه میشد.میگفتی پسریادختر.چیش به شمامیرسه اخه.

سلام عزیزم خوبی
صلاح و مصلحت خدا هر چی هست نمیشه تو کار خدا دخالت کرد
همه حرفهایی که میزنی از جون و دل میفهمم حالت رو خریدارم
میدونی چرا
ما خودمون سه تا خواهر هستیم برادر ندارم
من خودم سه تا دختر دارم
خواهرم،،، میشه،،، جاری من،،،، اونم سه تا دختر داره
خواهر سومی
اونم دو تا دختر داشت
حالا یک سال خدا بهش پسر داده

همه فکر میکنن ما حس حسادت به خواهرم داریم که چون اون پسر داره و ما نداریم
در صورتی که خدا شاهده پسر خواهرم مثل بچه خودمون میدونیم
طبیعی هست هر کسی هر چی نداره دوست داره داشته باشه
مثل یک سبد میوه که دوست داری هر مدل میوه داخلش هست مزه اش رو بچشی
ما انقدر حرف شنیدیم
از اطرافیان
مخصوصا خاله ام
و مادرشوهر
در صورتی که جنسیت بچه فقط وفقط دست مرد هست
حالا یکی از خاله هام دو قلو باردار شده اونم دوقلو پسر
اون خاله ام که هر بار میگه اخی خاله دلم بخدا براتون میسوزه پسر ندارید
داداش ندارید
به من و اون خواهرم میگه ببین که این یکی دیگه خاله ام حامله شده دوقلو پسر
مثل حال دلسوختن
ولی مگا دست ما بوده
خدا صلاحش نبود به ما پسر بده
تو قرآن اومده که خدا به یکی فقط دختر میده
به یکی فقط پسر
به یکی دیگه هم دختر و هم پسر
به یکی اصلا اولاد نمیده
دوست من 12 سال عروسی کرده تو حصرت یه تار موی بچه
نگاه به دختر من میکنه حسرت میخوره
خدا اولاد بده انشاالله سالم و سلامت
حرف مردم تمومی نداره
شما بگو از خدام هست که بچه هام جفت شدن دوتا خواهر پس فردا بزرگ بشن به درد هم میخورن
یه جوری با حرف زدنت دهنشون رو ببند
نزار که بفهمن ناراحتی حق داری
منم شکم سوم گریه ام گرفت که دختر شد
ولی همین که سالم شکر خدا بخدا عزیز تر تا اون دو تا دخترای دیگه شده برام 🌹❤

مامان نفسم
اینایی که میگن پسر بده دختر خوبه رو ول کن
گربه دستش ب گوشت نمی‌رسه میگ پیف پیف.اینک جاریت اینکار رو کرده بدون ک آدم لجنی هستش و تو هم دیگ شناختیش اما یه کاری کن دخترات از دخترای اون بالاتر باشن یعنی اینقدر باسواد و دوست داشتنی و اولاد خوبی تربیت کن ک جنسیت دخترات اصن ب چشم نیاد بگن ماشاالله چ دخترای با نزاکتی چون دخترای گلی چ دخترای فهمیده ای
اون جاریت دشمنیش رو باهات نشون داد دیگ چطور بهت بفهمونه ک نمیخاد ازش بزنی جلو
انشالله وقتی گل دخترت و زایمان کردی و شریطت جور بود میری دکتر با توکل ب خدا یه آی وی اف کن دوتا دوقلو پسر بکار مثل همه و ب هیچکس هم هیچی نگو بین خودت و شوهرت و خدات تمام تا۶ماهگیت نزار احدی بفهمه ک یکی مثل جاریت جای مبارکش بسوزه

فک نکنم منظوری داشته باشه
من خودمم دوتا دختر دارم عاشقشونم ولی تا میشنوم یکی بارداره ناخداآگاه جنسیت رو میپرسم

ببین اون هم دوتا دختر داره. پس دلیل نداره روش حساس بشی. یعنی جنسیت بچه هاتون مثل هم هست
لیم طبیعیه که هر کسی دلش بخواد هر دوجنس رو داشته باشه ولی گاهی به صلاح نیست و حکمت خدا اینجوریه.دلتو صاف کن.کنار بیا و لذت ببر از بارداریت.قطعا به دنیا بیاد جوری عاشقش میشی که میگی کاش با این فکرا تو بارداری حال خودمو خراب نمیکردم‌. دو تا شیر دختر بساز ازشون.

خب مشخصه ک این جاریت اصلا دوس نداره بچه ات پسر باشه انقدر پیگیره بخصوص خودش دختر داره، احتمال زیاد سرکوفت شنیده ازاین بابت پرسیده،،

منم خیلی دوست دارم کسی بارداره جنسیت شو بدونم و میپرسم این ربطی نداره از کنجاوی

بهشون فکر نکن عزیزم
این خیلی طبیعیه که ادم از هر دو جنس دوست داشته باشه ولی خب دست ما نیست که گلم....هر چی قسمتمون بوده خدا داده بهمون
خدا کنه فقط سالم و عاقبت بخیر باشن قشنگم...

بعضی ها کنجکاون ناراحت نکن خودتو

والادختر ک عشقه من عاشقشم

منم چهار تا جاری دارم و سر بارداریام اینا هر چهار تا خودشون میکشتن که بدونن بچه چیه و پسر نباشه فقط
دو تاشون پسر داشتن یکیشون دختر
ذهنتو خراب نکن هر طور حکمت و صلاح خداست

حالا تو باز زنگ زده گفته جنسیت برا من یه بار گفت اقدام کن یه بچه دیگه بیار گفتم تو فکرش هستیم حالا از اون روز تا منو میبینی میگه چیکار کردی حامله ای یا نه واقعا آدم فوضول و نمیشه کاری کرد

ما مامانا دوست داريم هميشه جنسمون جور باشه
ولي دوتا هم جنس هميشه واسه هم بهترن
من يه خواهر دارم و برادر ندارم
انقد كه با هم خوبيم و هواي همو داريم حد نداره

ناراحت نباش به تفکرات دیگرانم اهمیت نده
منم دوتا دسته گل دارم جونم براهردوتاشون میره

به این فکر فکر اگر پسر بود دخترت با پسرت همش جنگ و دعوا داشتن. الان که دختره حامی همدیگه هستن. هم جنس هستن. به هم کمک میکنن. با هم دوستن. بااینکه دعوا کنن بازم عاشق همن. من یدونه خواهر دارم خیلی برام عزیزه.
خواهرشوهرم خواهر نداره. قشنگ حس میکنم تنهاست .

زن داداش منم دوتا دختر داره انقد خوشحاله ک نگو.
خدا خودش خووب میدونه.
قسمت تو این بوده که دوتا دختر خوب داشته باشی

عزیزم..ناراحت نشو...جاریت پسریه..
اما خوب اونم پسر نداره که بخواد بهت قیافه بگیره..پس بی خیال...

دختر اینش خوبه که بابایی هس برا منم برادرشوهر هی میگف به شوهرم دختر قراره بیارین دیگ نسل تو تموم شد شوهرم برگشت آخه عوضش دختر به بابا میرسه دخترا بابایی هستن دیگ تاحالا نشنیدیم چیزی بگن خود اونم دوتا پسر داره همش دلش دختر میخاسته اونم پسر داده خدا بهش

ولش کن جاری اسمش با خودشه تو نباید بهش جواب میدادی الانم ناراحتی نداره

والا هیچی نمیتونم بگم فقط بهش فک نکن و دخترات رو مثل اون بزرگ نکن

سوال های مرتبط

مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
یه دکتر داریم‌تو محلمون آشنای مادرشوهرم ایناس یهو مادرشوهرم زنگ زد گفت خودت برو شرح حال دلوین رو به این دکتر بگو شاید کمکت کنه هیچی دیگه منم رفتم همه رو کامل توضیح دادم به دکترش گفتم چند مدل شربت گیاهی گرفتم هرچی میدم خوب نمیشه هیچ علائم دیگه ای هم نداره اصلا اصلا گفت اگه سرفه هاش خشک باشه و با هیچ کدوم این داروها خوب نشده به احتمال ۹۰ درصد حساسیت داره ریه اش حساس شده هیجی کتوتیفن داد گفت تا ۳ روز بهش بده اگه خو ب نشد و باز سرفه کرد نیاز به اسپری داره بعد بیاد تا هم خودشو چک کنم هم اسپری بدم بعدشرفتم دنبال بچه ها مربی مهدشون اومده میگه وضعیت این دلوین خیلی بده خیلی سرفه می کنه الکی میگه آبریزشم داره 😐😐🙁گفتم کجا آبریزش داره اصلا اینجوری نیست میگه آره این مریضه و نیارشو الکی میگه ماهلینم مریضه گفتم به خدا نیست چرا عیب میزاری رو بچه 🥺🥺 هیچی دیگه با چشم گریون رفتم به مدیرشون گفتم مدیرشون خیلی بهتر از خوده خاله مهده گفتم به خدا بچه آلرژی داره مزیض نیست خودتون که می دونید سرفه زمان می بره تا خوب بشه گفت اون که آره یهو میبینی حالا حالاها دستت بنده بعد رفت به مربی مهد گفت چرا گیر به بچه میدی مامانش اومده میگه آلرژی داره مردم که دروغ نمیگن گفت به خدا کشته مارو سیستم ایمنی بدنش ضعیفه همش جوش خودشو می زنه از طرفی دختر خواهرمم همین مشکل رو داره میگه ماسک که می زنم می خوام خفه بشم اون اسپری می زنه و دارو می خوره خواهرم داشت پی گفت ماسک بدترش می کنه برا همین اونجا از صبح تا ظهر ماسک داره بچه بدتر میشه حالا مونوم با این خاله ی مهدشون چیکار کنم بیش از حد و حساب حساسه دیوونم کرده 😥😥😥آخه من خودم عقام کمه مگه بچه مریض باشه بفرستم مهد😫
مامان حلما مامان حلما ۴ سالگی
پارت ۵۵
درسته که به فرهاد قول داده بودم در موردخانواده‌اش چیزی نپرسم و چیزی نگم اما دوباره نتونستم جلوی خودم رو بگیرم و گفتم فرهاد می‌دونم تو دلت از پدرت شکسته و خیلی ناراحتی اما دوست دارم بدونم همین حس رو نسبت به خواهر و برادراتم داری فرهاد با حالت تعجب بهم نگاه کرد و گفت چی شده یاد خانواده من افتادی انواده‌ای حتی دلشون نمی‌خواد بدونن من کجام اون وقت واسه تو که ختی ندیدیشون نمی‌دونی کی هستن مهمه
گفتم نه واسه من مهم نیست واسه من تنها چیزی که مهمه تو و آرامش زندگیمونه اما به عنوان یه خواهر حس می‌کنم هر خواهری آرزوش اینه که برادرش خوشبخت بشه و هیچ دشمنی با برادرش نداره....
فرهاد گفت خودت می‌دونی سوزان من اصلاً اهل کینه و کدورت نیستم ولی تا حالا کی شده یکی از اعضای خانوادم بیفتم دنبال من تا ببینن من کجام معتاد شدم غذا دارم مریض شدم چی شدم حتی یک بار من براشون مهم نشدم.....
من تنها کسی که دارم تو و بچه‌مونه از تو خواهش می‌کنم دیگه در مورد اونا با من حرف نزن و منو ناراحت نکن....
فرهاد حتی لقمه‌ای رو که توی دستش بود رو گذاشت روی زمین و رفت کنار...
خیلی بابت حرفم ناراحت شدم من نباید احساسی تصمیم می‌گرفتم من باید با شوهرم صحبت می‌کردم و بعد به اون خانم که حتی اسم کوچیکش رو نمی‌دونم قول می‌دادم که فرهادو ببرم ببینه...
فرهاد می‌خوام یه چیز دیگه بهت بگم....
جانم بگو عزیزم...
اون روز که رفتم بهداشت خانمه که کپی شناسنامه‌هامونو دید یه جوری بهم نگاه کرد که خودم احساس کردم انگار می‌خواد چیزی بهم بگه و دیروزم همون خانم بود که بهم زنگ زد گفت بیا بهداشت وقتی هم که رفتم در مورد تو ازم سوال کرد....
در مورد من یعنی چی...