۱۵ پاسخ

شاید خستگی و فشار اقتصادی بهش اثر کرده منظوری نداره شاید منم بعد بچه هام رابطمون مثل قبل نیس میدونم که خسته هس وهیچ نیت بدی نداره اعتماد دارم بهش تو هم شک به دلت راه نده به خودت برس شیکو پیک کن عطر بزن لباس قشنگ آرایش نازو عشوه بیا جلوش ببین چطور میشه یا اینکه بشین باهاش حرف بزن با آرومی که چرا اینکارو میکنه من خودم همینکارو کردم واقعا سختم بود

وایی منم تقریبن همسن شمام ..بچه سوم رو باردارم ..بین بچهات چقدر فاصله اس ..


انشالله ک همسرتون بهتون خیانت نمیکنه خدا لعنت کنه زنارو ک اینجوری بخوان ارامش زندگی ی زن دگه رو خراب کنه خدا ازشون نگذره

مرد اگه مرد باشه و شارلاتان نباشه میفهمه ک اون خط شکم بخاطر بچه اش بوده واقعااین چه طرز فکریه دارید

سلام همسرتون چند سالشه

عزیزم زایمان طبیعی داشتی؟ آخه خواهر من بخاطر زایمان طبیعی پارگی رحم می‌گفت دیگه شوهرم هیچ لذتی نمی بره از رابطه چون یه جورایی شل میشه عضلات کف لگن اگه می تونی حتما از این لحاظ هم به خودت برس برو دکتر

خب. اول از همه شغل داری؟
با سن کم از عهده بزرگ کردن سه تا بچه بر اومدن میدونی یعنی چی؟ یعنی خیلی آدم با اراده و قوی ای هستی و میتونی هررررر کاری بخوای انجام بدی.
پس اول از همه به فکر یه شغل باش.
بیرون میدونم شاید نشه بری کار کنی. شغل آنلاین ولی زیاد هست.
شغل خوب داشته باشی بعدش دیگه نباید از هیچی نگران باشی.
فرض رو بذاریم رو این که داره خیانت میکنه خدای نکرده... خیلی راحت میتونی بذاریش کنار. سنت خیلی کمه. آدمی که قدر تو رو بدونه رو پیدا میکنی
اگر هم خیانت نمیکنه، میتونید برید پیش مشاور، یا حتی تنهایی برو.
بشین با شوهرت صحبت کن، بگو بچه نیستیم که قهر کنیم، دو تا آدم بالغیم، داریم تلاش می‌کنیم خانواده و زندگی خوبی بسازیم. اگه مشکلی پیش اومده بگو باهم حلش کنیم...

ولی همه اینا رو بعد از پیدا کردن شغل بگو
ممکنه چیزایی بگه که دلت نمیخواد بشنوی
پس باید اول بتونی مستقل بشی بعد

هیچ مردی به خاطر ظاهر زنش بهش خیانت نمیکنه
خیانت یه کار توجیه نشده است
اگه ذاتش پاک باشه خیانت نمیکنه
فقط اگه قبلا گوشیش رمز نداشته والان داره باید پیگیرش بشی نباید اجازه بدی اینکارو بکنه
واینکه خیلی بهش محبت کن وقتی خونه نیست زنگ بزن پیام بده دایم پیگیرش باش با محبت
گاهی وقتها آدمها از خستگی وسردرگمی میل شون واز دست میدن

من برای اب کردن شکم ماساژ میرم
سایز کم کردم خیلی خوبه

مامانا همه خیلی خوب راهنماییت کردن .اما بذار من یک چیزی بگم اولا سنت کمه پس هنوز فرصت داری ک هیکلتو اکی کنی خط و خش رو نمیگم مثلا اگر شکمت بزرگه کوچکتر کنی .و خلاصه یکم برطاهرت برسی واقعا آدم بعد یه تا بچه مسلما اون دختر اول ازدواج نیست .من باز برعکسه من تمایل ندارم هشتاد روزه زایمان کردم .اصلا حوصله رابطه ندارم.اولا یکبار از همسرم خیانت دیدم کلا از ذهنم نمیره دلم بهش سرد شده دوم اینکه واقعا توان و اعصاب برام نمی‌مونه.هیچی اونطور ک برنامه میریزم پیش نمیره .ساید همسر سمام مث من دچار سر درگمیه، ولی در کل یبار بشین قاطع صحبت کن ،اگر یک هزارم درصد فکر می‌کنی بهت خیانت می‌کنه و پشتوانه مالی نداری برو نیار اول برا خودت اندوخته ای جمع کن .اومدیم و خدای نکرده گفت آره خیانت میکنم میخوای با سه تا بچه چکار کنی .

یک نصیحت از من به شما بشین باهاش صحبت کن . شاید به خاطر شرایط اینکه الان مسئولیت سه بچه رو دوششه و تامینشون باید کنه استرس داره . و اینکه اعتماد به نفس خودت رو افزایش بده . اگر خیلی سختته با مشاور صحبت کن

شما باهم تصمیم گرفتین بچه دار بشین این تغییرات طبیعیه چرا خودت سرزنش می‌کنی اگه درآمد خوبی داره ب خودت برس وگرنه اصلا خودتو کوچیک نبین این مردها چی دارن اینقدر توقع دارن 🙃

خیلی به دست و پاش نپیچ
ولی به سلامت و ظاهرت همیشه برس

همه اینجورین مخصوصا مردا وقتی خیالشون راحته طاقجه بالا میزان

تو هیچ رابطه ای خیلی خودتو دست کم و بدون اعتماد به نفس نبین
یه بار حرفاتو برنن ولی دیگه خیلی ادامه نده

به سلامت روح و جسم خودت فمر کن 😘

من الان ی دونه دارم ۲۷سالمه عوضش شکمم ی دونه خط نداره پوستم صاف وسفید موهام تمیز دندونام درست کردم سالمن تقریبا ب خودم میرسم با این حال ترس دارم دومی روبیارم چون همینم نمیتونم نگه دارم

سلام خوب به خودت برس بعد چراتواین سن سه تا اوردی ماشالله معلومه نابودمیشه ادم هیکل سینه شکمش

بشین منطقی و بدون بحث باهاش صحبت کن بهش بگو نیازت رو و درخواستت رو
واسه هیکلت هم تو خونه ورزش کن گن ببند تا ایده ال تر بشه وگرنه که اعتماد به نفس باید داشته باشی ماشاالله بهت که سه تا دسته گل داری الان باید فقط با همسرت دوستانه صحبت کنی و نزاری این اتفاقات باعث دوریتون بشه

سوال های مرتبط

مامان کارن و کوشان 😍 مامان کارن و کوشان 😍 ۵ سالگی
مامانا اولین باری که با همسرم صحبت کردم پرسیدم سیگار میکشی اونم گفت تک و توک منم گفتم واقعا بوی سیگار اذیتم می‌کنه حتی توی خیابون از کنار آدم سیگاری رد بشم حالم بد میشه گذشت و توی نامزدی چندباری که بحث داشتیم این سیگار کشید حالا یا میخواست خودش رو آروم کنه یا من رو ناراحت کنه ...
بعدش بهم گفت تو اگه تو مخم نری منم سیگار نمی‌کشم و‌ با هم توافق کردیم و ۷ سال از اون روز گذشته واقعیت من کم‌و بیش میدونستم سیگار می‌کشه چون که به بوی سیگار خیلی حساسم ولی به روی خودم نمی آوردم تا اینکه امروز تصادفی توی پارکینگ دیدم داره سیگار میکشه خیلی بهم ریختم کاملا گیج شدم احساس میکنم فریب خوردم و این همه مدت سرم کلاه گذاشته نمی‌دونم باید چطور رفتار کنم از طرفی اصلا دوست ندارم باهاش صحبت کنم الان انگار بین زمین و آسمون هستم با خودم میگم اینکه اینجوری من رو فریب داده ببین چه کارهای دیگه هم کرده و در آینده می‌کنه
من اصلا حس مالکیت به همسرم ندارم اگه همون موقع میگفت من سیگار میکشم بهتر بود ، اینکه این همه سال من رو فریب داده رو نمیتونم بپذیرم چیکار کنم جز صحبت چون الان اصلا دوست ندارم باهاش در این مورد صحبت کنم
مامان حسین کیان مامان حسین کیان ۵ سالگی
سلام شبتون خوش خوبین میگم تنبلی تخمدان دارم یعنی اصلا پریود نمیشم یا با دارو یا آمپول که سختمه دنبالش هم نمیرم چون همسرم بخاطر هزینه اش منظورم ویزیت دکتر دارو سونو گرافی آزمایش اونم با این همه گرونی غر میزنه کسی رو هم ندارم بچه هام رو نگه داره من دوتا بچه هامو طبیعی باردار شدم بعد چندروز پیش من فرش هام رو دادم قالیشویی گفتم کیان جانم تازه یاد گرفته چهار دست پا میره تمیز باشه دستشو میزاره دهنش به همسرم گفتم با حسین جانم برین بیرون خرید بعد یکی دوساعت بیاین چون حسین جانم دوست داره توی همه کارا کمک کنه همسرم هم زود عصبانی میشه دعواش میکنه کیان جانم هم گریه میکرد چون سرو صدا بود نمیتونست بخوابه پشتم کردم با چادر بستم تمام کارا رو خودم انجام دادم وسایل سنگین برداشتم از موقعی که کیان جانم رو زایمان کردم بعد شش ماه پریود شدم شب یلدا تا ۷ روز الان دو هفته گذشته دوباره امروز پریود شدم ممکنه بخاطر وسایل سنگین که بلند کردم باشه یا چیز خطرناک دیگه ای هست ممنون ببخشید سوالم طولانی شد
مامان دو سید کوچولو💖 مامان دو سید کوچولو💖 ۵ سالگی
💥حـــــــــتــــــمـــــا بـــــخـــونــــش👇

سلام مامانی.شاید اگه یه روز نوشتن یاد بگیرم برات بنویسم که چرا اون روزی که خونه ی آقاجونینا بودیم و من داشتم با مهراد بازی میکردم یه دفعه گفتی پاشو لباس بپوش بریم من جیغ کشیدم😩

اولش که جیغ نکشیدم،اولش گفتم نـــه،بعد که تو اصرار کردی جیغ کشیدم

آخه من فقط بلدم ناراحتیامو اینجوری بروز بدم🙁
⚡️بلد نیستم چجوری دربارشون حرف بزنم

اصن بریم خونه که چی بشه،اونجا که کسی بامن بازی نمیکنه ،فقط یه عالمه اسباب بازی به دردنخور هست😏

⚡️بلد نیستم بگم من عاشق اینم که تو لحظه زندگی کنم و مثل تو به این فکر نمی‌کنم که اگه دیر برسیم خونه و شب دیر بخوابیم مهدکودک فردام دیر میشه

⚡️بلد نیستم مثل تو به آینده و همه چیز فکر کنم چون من از اینکه یه دفعه ای همه چی عوض بشه نگران میشم و بدم میاد

همه چی از نظر من یعنی همبازیم،بازیم،خوشحالیم،جایی که هستم

وای گفتم مهد کودک مامانی،وقتی موقع آماده شدن و کفش پوشیدن همش بهم میگی زود باش،دیر شد یه چیزی تو دلم میچرخه،میترسم😥

من بلد نیستم چجوری باهات ارتباط برقرار کنم،میدونم باید به حرفت گوش بدم ولی یه وقتایی یادم میره یه وقتایی نمیدونم کدوم کار درسته،کدوم غلطه وقتی سرم داد میزنی حتی نمیدونم بخاطر کدوم کارم دعوا شدم،آخه من فقط دلم میخواست امتحان کنم،بازی کنم🤦‍♀
مگه بازی کردن کار بدیه؟؟

اصلا دلم نمیخواد بچه ی بدی باشم و ناراحتت کنم
ولی شبا وقتی میرم تو رختخوابم همش به این فکر میکنم که چقدر بچه ی بدیم،چقدر همیشه خرابکارم،کاش من و مثل آجی کوچولوم دوست داشتی🥺


ادامه در کامنت....