۷ پاسخ

وقتی بچه دار میشیم باید همه مسئولیتاشو بپذیریم من اوایل دوماه بیرون نرفتم چون بچم خیلی کوچیک بود و ضعیف.۲۰ روز هم بیمارستان بستری بود.خیلی زیاد سختی کشیدم و هنوزم تموم نشده ولی یه لبخند دخترم به همه ی اینا می ارزه.پس شما هم خوشبحالت هست که بچه آوردی مطمئنم

سوال سختیه..
زندگیم خیلی سخت شده خواب و استراحت کارایی که دوست داشتم و انجام میدادم الان نمیتونم انجام بدم ارتباطم با همسرم کمتر شده تنهاییا و بیرون رفتنامون..وتیپ و اندامم..اینا همه اتفاقاییه که افتاده و بیشتر از همه اینا مسئولیتی که اصلا از روی دوشمون برداشته نمیشه تا آخر عمر نگران بچمونیم...
ولی ته تهش خداروشکر میکنم..گاهی اوقات خیلی باهاش شادم گاهیم خیلی خسته و عصبانی..
حس میکنم کم کم میگذره و بهتر میشه اوضاع

بارضایت خودم بچه دارشدم اما الان خیلی سختمه خدابرام حفظش کنه ولی خیلی ادیتم دس تنها تک وتنها توشهرغریب تاسرکوچم نمیتونم برم

مامان هسته پرتقال حرف دل همه مامانها رو زد و جای حرف نموند دیگه 👌👌

همینکه بچم سالمه و میخنده ینی قوت میون خستگیام
بااینکه خوردم خستم بیخوابم

اوووخی اره درسته بعضی جاها کم میارم خسته میشم
ولی راضیم پسرم جانِ منه😍

بله راضی ام.کل روزمو با بچم مشغولم 😄

سوال های مرتبط

مامان آرسین..👼🏻💙 مامان آرسین..👼🏻💙 ۱۲ ماهگی