و به نکته دیگه اینکه اصلا چسب زخم و مو ورژلب نزنید به بچه آسیب میزنید و عصبی میشه اون چند روز خونه بابام هر بار ثمین و یه جوری با بازی و خوراکی سرشو گرم میکردم ولی به اصرار مامانم بر خلاف میل باطنیم رژ لب زدم و وقتی سینمو نشون ثمین دادم یهو جیغ کشید رفت یه گوشه گریه کرد عصبی شد دیگه همچین کاری نکردم باهاش روان بچه هارو بهم نریزید
یه نکته دیگه اینکه وسط اساس کشی و خونه تکونی از شیر نگیرید قشنگ وقت بذارید برا بچتون قبلش کامل خونه رو تمیز کنید که دغدغه نداشته باشید
و نکته آخر هرکس مسئول بچه خودشه و حرف دیگران نباید تو هیچ زمینه ای مهم باشه براش قطعا که هیچ کس بجز پدر و مادر بچه صلاح بچه رو نمیخوان لطفا اگر این روش انتخاب کردید تو گوشاتون پنبه بذارید یا بقیه رو خیلی در جریان روشتون نذارید که دخالت کنن و اینکه اگر این روش به کارت نمیاد لطفا رد شو و برو🚶🏻‍♀️و به روش خودت بچتو از شیر بگیر تو مادرشی اختیارش دست توعه من فقط آگاه سازی کردم چون برای من مفید بود🌱

تصویر
۳ پاسخ

آره منم مخالف این چیزام

دختر من خوراکی میدم بهش حتی سیرم باشه باز میاد میک میزنه شما چه خوراکی هایی میدادین ؟

ای جونم از کجا سفارش دادی نی نی خوشگلتو

سوال های مرتبط

مامان ثمین مامان ثمین ۱ سالگی
سلام مامانای گل من ثمین و از شیر گرفتم اگه بچت وابسته شیره اینو تاپیکو بخون حتما تا آخر بخون چون اخرش نکته های کلیدی رو گفتم☺️
ثمین به توصیه پزشک به روش 4در 4از شیر گرفتم حتی بچه های شیر خشکی ام میتونین این روش و روشونو پیاده کنین که کمترین آسیب و ببینن اینجور که دکتر گفت پروسه از شیر گرفتن باید با حوصله باشه بچه و مادر هر دو حال جسمی و روحیشون خوب باشه حتما خب بریم سراغ روش
4روز اول از8صب تا2ظهر به ثمین شیر ندادم و بهش غذا و خوراکی دادم باهاش بازی کردم و دختر عموش وپسرعموشم اومدن از ساعت12تا2بازی کردن فرداش بازتا4روز
ساعت 2شیر دادم بهش هر چقد خواست شبم دادم تا8صب فرداش این روند تا4روز ادامه داشت از روز پنجم که میشد 4روز دوم 6ساعت دیگه بهش اضافه کردم تا8شب که میخوابید اگر بچه شما دیر تر میخوابه موقعی ک میخواد بخوابه شیر بدید مثلا ساعت 10میخوابه اونموقع بدید و بعد بخوابونیدش ثمین 8میخوابه شبا ولی اگر دیدین خیلی بی تابی میکنه اذیتش نکنیدشبا وقتی گیج خوابه بهش شیر بدید ساعت8بدید دیگه ندید تا موقع خوابش فقط من روزا که ثمین و میخوابوندم تا میذاشتم زمین گیج خواب بود غر میزد سینمو میدادم دهنش میخورد چون امکان داشت بیدارشه اگرنمیدادم اینم بگم من 4روز دوم رفتم خونه بابام ثمین با داداشام که کوچیکتر از خودم خیلی بازی میکرد و اصلا بهونه شیر نگرفت حتما ببریدشون بیرون یا خونه کسایی که بچه دارن یا هرجایی که دوست دارن خلاصه یه جوری سرگرمشون کنید
مامان ثمین مامان ثمین ۱ سالگی
براهمین میگم حالتون باید خوب باشه بعد از این مرحله میرسیم 4روز آخر و سخت تر شیر شب دیگه اینجا نباید قبل خوابم شیر بدید اون یه وعده قبل خوابم حذف کنید برا ثمین حذف اون یه وعده سخت نبود عادت کرده بود دیگه من الان تو دومین شب از4شب آخرم شب اول ثمین و دیر خوابوندم که خسته بشه براهمین براشیر بیدارنشد تا ساعت4صب که بیدارشدباشوهرم راه بردیمش گریه کرد خیلی بی تابی کرد ولی اصلا شیر ندادم و هرجوری بود خوابوندمش دیروز اصلا نذاشتم بخوابه شب دیشب زودتر خوابید آخرای شب از گشنگی بیدارشد بهش غذا دادم سیر که شد خوابوندمش باز ساعت 4صب بیدار شد چندبار تا8ونیم هی تیکه تیمه ولی اصلا بهونه شیر و نگرفت فقط بد خواب شده بود که آب دادم خورد گذاشتن رو پام و میخوابید االاندیگه بیدارشد بهونه گرفت و خوابوندمش دوروزی هست براش یه جوجه اردک خریدم پشت بوم و تو خونه میبرمشون باهم بازی میکنن میتونید اسباب بازی یا حیوون خونگی بخرید البته اگر بچتون خشونت به خرج نمیده چون ثمین عاشق حیووناس و اصلا نمیچلونشون و خیلی با ملایمت رفتار میکنه باهاشون امروزم ظهر باباش میبرش پارک بعدم میبره خونه مامان بزرگش پیش عمش که ثمین خیلی دوسش داره و هر روز میره پیشش حالا بیا مزایا و نکته هاشو تاپیک بعد بهتون بگم
مامان مایا مامان مایا ۲ سالگی
سلام مادرامن میخوام تجربه از شیر گرفتن دخترم رو براتون بزارم،دریته که روش تدریجی خیلی خیلی عالیه واگه کسی بتونه با روش تدریجی بچه رو از شیر جدا کنه کارش کارستونه.اما من نشد به این روش بگیرم وچون دخترم خیلی وابسته شده بود هم به خاطر دندوناش هم اینکه غذا نمیخورد ودیگه موقعش بود که بگیرمش،صبر زرد تهیه کردم ،چند روز قبل اینکه صبر زرد رو بزنم موقع شیر خوردن بهش میگفتم شیر اه شده ،داره تلخ میشه تو بزرگ شدی دیگه نباید بخوری وخلاصه این حرفا اونم میخندیدو شیرو ول میکردومیرفت،تاروزی که تصمیم قطعی گرفتم صبر زرد رو تو لیوان آب گرم ریختم اما یه نمه از زلالی آبش که کمی تلخ بود زدم به طوری که تونست بخوره ولی کمی تلخی به دهنش بود،دوباره بهش میگفتم ببین چقد بدمزه شده تو که نباید بخوری چون خیلی بزرگ شدی،همین شد که دیگه سمتش نیومد ،چند روزی بغل گرفتن وسرگرم کردنش با بازی وبیرون رفتن گذشت ،فقط شبا کمی دیر میخوابه که اونم انشالله بعد یک ماهی که از شیر گرفتن گذشت تنظیم میکنم
مامان ثمین مامان ثمین ۱ سالگی
من خیلی این مدت حرف شنیدم که روشت اشتباهه ما بچمونو یهو گرفتیم ه هفته ای گرفتیم ولی فکر چیزی که نقطه آرامش کودکه و وابستگی شدید داره بهش یهو تو یه روز قطع بشه چه ضربه بدی بهش میخوره چقدر بد قلق وپرخاشگر و غرغرو میشه بچه چقد به روانش آسیب میزنه خودتو تصور کن چیزی که بیشذاز حد بهت آرامش میده و‌ وابستگی داری بهش یه روزه برا همیشه گرفته بشه کابوس میبینی،گریه میکنی،آسیب روحی بهت میخوره
نکنه بعدی اینکه سینه آبسه نمیکنه اصلا و درد ندارید من حتی یکبارم تو این مدت درد و تجربه نکردم سینه هامم نرمالن
نکته بعد اینکه شیر به مرور کم میشه خودش و نیاز نیست تو افتاب بدوشین و قرص و دارو گیاهی بخورین الان مال من به طرز قابل توجهی کم شده
و نکته دیگه اگر بنا به هر دلایلی که غیر قابل پیش بینی بوده و تایم کافی نداشتید میتونید این 4روز هارو به2یا,3روز تبدیل کنید فقط و فقط برامواقع ضروری ویاغیر قابل پیش بینی❌مثل دور از جون مادر سرطان داره و میخواد شیمی درمانی بشه با یه عملی داره که یه مدت باید بیمارستان بستری بشه
نکته بعد اینکه یه سریا میگن اول شیر شب ولی بچه ای که هر یک ساعت برا شیر بیدار میشه مثل ثمین باید اول شیر روزشو قطع کنید حتما چون قطع شیر شب تقریبا برا اینجور بچه ها غیر ممکنه
مامان delin مامان delin ۲ سالگی
من هیچ وقت درک نکردم منطق بعضی ادمت رو این جا تو فضای گهواره اصل چیزی که میگی و میپرسی یه چیز دیگه است ولی جوابا یه چیز دیگه 😐
ما امروز پارک بودیم دلین به شدت بچه ایی هست که فهمیده است و کامل میفهمه حرف ادما و محیط اطرافشو
اصل موصوع حرف من این بود ما تو این ۱۹ ۲۰ ماهیی که دلین به دنیا امده واقعا هر بار تو فروشگاه تو مرکز خرید ت. خانه بازی و هر جایی که میریم همه جلب یه دلین میشن من و پدرش واقعا اذیت میشیم ما هم دوست داریم وقتی میریم بیرون مثل قبلا عادی باشه همه خیلی وقتا دلمون میخاد راحت باشیم وقتی میریم خرید کنیم ولی برعکس هیچ وقت عادی برامون نگذشته 🫠

من هیچ وقت از دلین تعریف نکردم هیچ کقت نگفتم بچه من خاصه و جدا از بقیه هستش
بحث اصلی من این بود بیایم از خودمون شروع کنیم از این به بعد بچه تو خیابون میبینیم عادی رفتار کنیم نریم سمت اون بچه هم اون بچه معذب میشه هم خانواده اش
خودم حتی قبل دلین اگه بچه ایی تو خیابون میدیم با این که به چشمم میومد اصلا نمیرفتم سمتش یا تعریف نمیکردم ازش


بعد یه سریا امدن میگن حالا بچه ات همچین تحفه اییم نیستا 🙂 این حرفا زشته زدن اونم از زبون یه مادر دیگه
اینجا دور همیم دوست همیم
ولی بعضیا عقده های کل زندگیشون اینجا رو ادما خالی میکنن
مامان جوجه مامان جوجه ۲ سالگی
یه تجربه دارم حتما به درد شما میخوره
چند شب پیش خونه مامانم بودیم لنا بازی هیجانی کرد و خواب از سرش پرید و ۱ شب جیغ میزد که نخوابه جیغ به معنای واقعی حدود ۱۰ دقیقه یه نفس من داشتم با صدای آروم باهاش همدردی میکردم و توضیح میدادم که دلیل خاموشی برق چیه
همچنان داشتم فکر میکردم چون صدای من خیلی پایین و داد و بیداد نمیکنم الان همسایه میگه مامانش چه بیخیال که بچه رو ول کرده جیغ بزنه نمیره بغلش کنه.
دقیقا امروز مامانم زنگ زد گفت همسایه منو دیده گفته لنا وقتی جیغ میزد چرا بغلش نمی‌کردین آروم بشه.
خواستم بگم خیلی وقت‌ها ما بچه ها رو دعوا میکنیم مخصوصا تو جای عمومی مثل پارک و سوپر مارکت که یه وقت بقیه فکر نکنن ما آدم بیخیالی هستیم
خواهشاً سر اعصاب و روان بچه چشمتون به تایید دیگران نباشه.
من تو جای عمومی وقتی لنا لج میگیره و گریه می‌کنه اصلا به اطرافم نگاه نمیکنم فقط به خود لنا و باهاش حرف میزنم.
خلاصه اصلا تایید دیگران برای شما نباید مهم باشه.
من خودم به چشم یه سریا خیلی سنگ دلم و احساسات بچه به چشمم نمیاد چون سر شیر و خواب شب و خوراک خیلی حساسم و اجازه نمیدم خیلی بی نظمی صورت بگیره
از یه طرف خیلی تعریف و تمجید میشه ازم که حوصله دارم و با آرامش باهاش حرف میزنم.پس تنها کسی که باید راضی باشه خودت شما هستین
مامان ادیب کوچولو مامان ادیب کوچولو ۲ سالگی
موافقین کنار هم کمی به فرزند پروری بپردازیم؟ 🫰🏻😉
دوستان این تاپیکی که میذارم احتمالا دو الی سه تاپیک بعد رو هم شامل میشه
پس قبل از هر چیز به رسمِ ادب
از شما عزیزانی که قراره من رو در این راه (دو سه تاپیک) یاری کنین، بسیار بسیار متشکرم🙏🏻😇🩵💙✨
میخوام چشماتون رو ببندید و توی دو موقعیتی که میگم خودتون رو قرار بدین
موقعیت اول☝🏻: فرض کنید کودکِ شما، کودکِ کوچکتر از خودش رو میزنه (یا اقتضای سن یا ندادن اسباب بازی یا دلیلِ دیگه ای و یا اصلا بی دلیل!!!)
موقعیت دوم✌🏻: فرض کنید کودکِ شما رو، کودکِ بزرگتری میزنه (همون پرانتز بالا😁)
حالا چشماتون رو ببندین🙏🏻😊
و احساستون رو توی هر دو موقعیت بنویسین!
توجه کنید لطفا ❌✋🏻
فقط احساستون رو در یک جمله بنویسین از قرار گرفتن در این دو موقعیت
فقط احساسِ شما مهمه واسم
(مثال: ناراحتم که بچم دستِ بزن داره
مثال: وقتی بچمو زد قلبم تیکه تیکه شد میخواستم بزنمش از شدتِ عصبانیت)
نکته 🙂 خودم جواب نمیدم چون این یه چالش نیست، یک تمرینه!
نکته بعد 🙂 از جواب دادن نترسید! من که لولو نیستم! 👺 اینجام دانشگاه نیست! نمره و صد آفرین هم نداریم! 😁
نکته بعدتر مهم 🙂 جوابتون رو که دادم لطفا گارد نگیرین!✋🏻 و صبور باشین و جواب ندین چون در تاپیک بعدی میخوام دوباره جواب بدین اما با توجه به جوابی که توی این تاپیک برای هر کس میذارم😃( سخت نیست بخدا مثل بازیه😄)
نکته آخر🙂 مرسی که هستین🩵🙏🏻💙