الان داشتم وزن پسرم تو ماه های مختلف نگاه میکردم .پسرم اوایل وزن خوبی میگرفت ولی از دوماهگی اطرافیانم با اینکه علی نرمال بود با حرفاشون منو اذیت میکردن .انقدر میگفتن خیلی لاغر ،اصلا بزرگش نکردی .چرا وزن نمیگیره
با این حرفاشون نذاشتم من از مادری کردن لذت ببرم همش ذهنم درگیر این شد که چرا لاغره چرا وزن نمیگیره همش کارم شده بود تلاش کردن برای شیرخشک دادن به پسرم هم پسرم اذیت میشد چون دوست نداشت و شیشه رو نمیگرفت هم من ناراحت میشدم وخب معلومه خیلی حالم بد میشد .
الان حرفم اینه مواظب حرفامون رفتارمون باشیم ما میگیم و رد میشیم ولی اثر اون حرف ممکنه یکی رو مدت ها تحت تاثیر قرار بده .چه خوبه که زبونمون همیشه به خیر باز بشه .درسته پسرم از ۶ ماهگی درست وزن نگرفته ولی دارم سعی میکنم بیشتر وقتمو به جای اینکه برای وزنش غصه بخورم بزارم برای محبت بیشتر بازی کردن و سعی میکنم بیشتر حال روحی خودم و خانوادمو خوب کنم .خدا کنه که بتونم

تصویر
۴ پاسخ

دقیقا چقدر ی مادر ناراحت میشه . ولی نگران نباشید آدم نمیگیره تا همون دردی ک به بقیه داد رو بکشه

امان ازحرف مردم،به منم خیلی میگفتن چه لاغره میبردم مراقبت میگفتن وزنش خوبه من عذاب وجدان ندارم چون تلاشم روکردم مردم دهنشون مفته

من با اينكه بچم ماشاالله توپره ولي چون مثل اوايل لپ نداره هي بهم گفتن لاغر شده اعصابم بهم ربخته بود اخه خوب الان خيلي شيطنت ميكنه نميتونه مثل ٤ماهگي خيلي تپل باشه ولي انقدر گفتن شك كردم بردم دكتر هم وزنش خوب بود هم اينكه خيلي قد كشيده بود به دكتر ميگفتم خندش ميگرفت فقط افكاره مادرو بهم ميريزن فكر ميكني درست به بچت نميرسي

مردم خیلی حرفا میزنن پسر منم با اینکه وزنش خوبه بازم میگن چقدر لاغره

سوال های مرتبط