به نام خدا ،. شرح حالی از این روزهای من ، 😐🤕. یکی میاد میگه واییی چرا آنقدر خونه رو گرم کردی بخاری رو خاموش کن یا کم کن بچه گرمشه بچه رو یه هوا نگهه دار مریض نمیشه ، بعدی میاد میگه وایی چقدر خونه سرده چرا کلاه سر بچه نیست سرده فلانع خونه رو گرم بگیر میگم باشه ، یکی میاد میگه قنداقش چرا نمیکنی قنداق کن بچه راحت می‌خوابه ، یکی میگه وایی اینطوری که تو بچه رو میگیری من میترسم بخدا اینطوری بگیرم واییی ،😐🤕 یکی میگه شیر خشک بگیر کمکی بده یکی میگه ندی هااا شیر خودت کامله ،یکی میگه یه ماه شد ختنه کن یکی میگه نه الان ختنه کن ، پیش فلانی ختنه کن 😐 وایی دخترت چرا از پوشک نگرفتی من بچم یکسالو نیمه‌گی دیگه گرفتمش 😭وابییییی خسته شدم روانی شدم از حرفاشون همش هم تکراری 😫😫😫

جات بودم میگفتم واااایییی به شما چه،وااای چقد حرف میزنین،واااای دکترِ کی بودین،واااای متخصصا باید بیان پیش شما،واااای😎😂

متنفرم ازاین حرفای بعداززایمان

ما دیشب مهمون بودیم شانس پسر من شروع کرد به گریه هزار تا نسخه از اینور اونور اومد برامون

چقد رو مخن همچین ادمایی

وای بچه گشنشه شیرش بده
وای چقد حساسی

حق داری گلم آدم گاهی نمیتونه هم چیزی بهشون بگه، اما در مورد همه ی چیزایی که بهت گفتن و هر کی یه چیزی گفته، خودت یه تصمیم بگیر و انجام بده ، اگه بهت گفتن چرا فلان کارو کردی بگو من مادرشم اینطور صلاح دیدم

درکت میکنم هر کاری که از نظر خودت درست تره همون رو انجام بده اصلا حرفشون رو گوش نکن انگاری که دارن برا خودشون حرف میزنن

خدا قوت✋✋✋✋

دخترت چند سالشه؟

اینا که چیزی نیست یبار به من گفتند بچت رو ببر پیش روان پزشک