سلام
بیاین از تجربه از شیر مادر گرفتنم رو بگم لطفا لطفا قضاوت نکنید نمیتونستم شیر خودمو بدم
دختر من خیلی وابسطه شده بود یجوری که یا بغلم بود یا شیر میخورد جز شیر خودمم چیزی نمیخورد منم شیرم خیلی کم شده بود میشه گفت نبود
اول چسب زدم سینه هامو موقعی که اومد نشونش دادم محکم بود نمیتونست بکنه چندشش شد نتونست بخوره چندین بار اومد دید نمیتونه بخوره هم زمانم شیشه شیر نشنش میدادم چون اصلا شیشه نمیگرفت از اول مقاومت میکرد بعد سه ساعت بزور شیشه رو خورد درحد شصد سیسی واین رند تا سه روز ادامه داشت شبا هم شیشه نمیدادم وقتی بیدار میشد بیسکوئیت مادر وآب میدادم تا شیر شب حذف شه بعد سه روز کاملا به شیشه عادت کرد وخوب میخوره روز بهروزم خوب تر میشه واقعا خودم ندونسته به بچم ظلم میکردم چون شیرم کافی نبود وبگم تو ۲۴ساعت دوبار پوشک عوض میکردم اونم از سر عذاب وجدان چون اصلا خیس نمیشد شاید سه بار جیش میکرد هر دفعه
ولی از وقتی شیرپو ندادم مجبوری شیشه رو گرفت هم مدفوعش زیاد شده هم ادرار واینکه وابستگیش خیلی کم شده وغذا رو به نسبت خوب میخوره شبا هم که هر یه ساعت بیدار میشد دیگه هر شیش ساعت بیدار میشه شیر میدم ۱۵۰تا میخوره روزی سه یا چهار بار
شیرشم شیر گاو وشیره انگور مخلوط میکنم میدم

۹ پاسخ

مصرف زیاد شیر گاو باعث کمخونی میشه کنارش شیرخشکم بدین

اگر میتونی شیرخشک بدی ک مواد مغذی داشته باشع
منم شیرخشکو با ۳ یا ۴ شیره میدم یک وعدشو
بقیشو شیرخشک تنها میدم

عزیطم شیر رو ۲ بار بده.خیلی میدی.اندازه نوزاد شیر بهش میدی.اونم با شیره.دیابت میگیره این دفعه بخاطر شیرینی شیره

خیلی زود گرفتیش
شیر خشک بده بهش

حداقل شیر خشک بده.اون الان باید نیازاش تامین شه

منک همونم ندادم شیر پاستوریزه دادم بعدم دخترم غذاخوربود الان شبا راحت تاصبح میخابه

خوب کاری کردی منم شیرم کمه ولی خب شیرخشک یه وعده میدم. غذا هم خوب میخوره

باریکلا به پشت کارت ولی دکتر به من گفت فقط روزی دوبار شیر بده بیشتر غذا بده شماهم این حجم به نظرم زیاده البته بچه ها فرق دارن دختر من اگه این حجم شیرو بخوره دیگه لب به غذا نمی زنه

ازمن خیلی وابسته است خودم خیلی اذیتم دوس دارم ازشیر بگیرمش میترسم اذیت بشه

سوال های مرتبط

مامان آمین و آوینا مامان آمین و آوینا ۱۶ ماهگی
تجربه قطع شیر شب
خانم ها من دوقلوهام شبا از شیر خودم میخوردن روز ها هم عادت کرده بودن شیر خشک شاید یکبار میخوردن همش شیر منو مسخواستن.منم دیدم خیلی اذیتم و چیزس ازم نمونده و از طرفی شب ها ۴ یا ۵ بار هر کدوم بیدارمیشدن و دوتا میک میزدن و میخوابیدن. کلا سینه ام شب تا صبح دهنشون بود یه خواب راحت نداشتم.خلاصه تصمیم گرفتم شیر خودمو دیگه ندم .
اول روز ها شیرمو کم کم قطع کردم و بعدش شب بهشون ندادم.
شب اول برای خواب کلی گریه کردن و مجبور شدم شیر بدم. نا گفته نماند که سینه ام پر از شیر شده بود و خودمم از خدام بود.
ولی دیگه شب تا صبح هر دفعه بیدار شدن یا بهشون با لیوان آب دادیم یا رو پا و تو بعل و آهنگ و کلیپو .... گداشتیم که بخوابن.
سه شب واقعا سخت بود و میشد گفت اصلا خواب نداشتیم ولی از شب سوم کم گم بچه ها بهتر شدن. ولی تا دوهفته مدام گریه میکردن.دو روز اول هم اصلا شیر خشک نخوردن و بهانه گیری زیادی داشتن.ولی رفته رفته یاد گرفتن که باید شیر خشک بخورن. کنارش شیر پاکتی نی دار و شیر تو لیوان هم شروع کردم.که بعد از چند ماه بتونم شیر خشک هم بگیرم.
ولی از خودمم بگم که یک هفته دوران سختی گدروندم.سینه ام پر از شیر شده بود.چند بار شیرشو تا یه حدی دوشیدم مخصوصا زیر دوش آب گرم تا یکم سبک بشه ولی روز دو یا سوم بود خیلی حالم بد شد اصلا انگاری تب کرده بودم استامینوفن خودم و خوابیدم. ولی بعد از اون خیلی بهتر شدم.
کلا باید بذارید سینه مر از شیر بشه جوری که تحملش سخت بشه براتون . بعد ازش بدوشید.چند بار این دوشیدنو در طول هفته انجام بدید دیگه یهو میبینید سینه اتون شل شده و تموم.