مامانا😭😭😭😭😭😭
من واقعا دیگه نمیدونم چیکار کنم
الان دوس دارم بمیرم فقط
احساس میکنم مادر بدی هستم
دوباره شیر پرید تو گلوش کبود شد هر کار کردم نفسش بالا نمیومد شانس اوردم خونه مامانمم صداش زدم اون به دادم رسید
میخواستم فردا برم خونه ی خودم الان اینجوری میترسم
توروخدا بگید چیکار کنم😭😭😭😭😭😭

عزیزم من یک ساعت همه جوره امتحانش میکنم پوست دستم کنده میشه قشنگ....
باید هر جور شده اروغشو بگیری شیر گلوش گیر می‌کنه نمیتونه خارج کنه از معدش کوچولو اندازه گونجیشکم کمتر طفی هر جور شده بگیر ارغشو‌نزار بخوابه تو خوابم حتی بیدارش کن ارغشو‌بگیر نفسشو نگیره

فوتش کن یا رو ابروش بکش

شیشه شیرشو عوض کن باید سوراخش کوچیک باشه

شیرت با فشار میره تو دهنش بخاطر همونه وقتی میخوای شیر بدی با دوتا انگشتت نوک سیننو بگیر فشار بده ک کننرل شده شیرت بیاد بیرون

ترس نداره هنگام شیر حرف نزن درست هم نفس بکش ک شیرخوب بره واسش وقتی ام پرید سریع چپش کن بزن رو کمرش اروم فوت کن رو پیشونیش اروم هم تو صورتش باانگشت شصتت اروم بکش وسط دوتاابروهاش روب بالا ک نفسش برگرده

این کارا چیه دختر یاد میگیری کم‌کم همه ک از تو شکم مادرشون همچی تموم‌ک نشدن ب خودت فرصت بده تا تنها هم‌نشدی نمیتونی یاد بگیری چون دلت قرص مامانته ک اون هست

خیلی سخته مادر بودن منم خیلی چیزا رو نمیدونستم دارم یاد میگیرم

وسط ابروهاشو چند بار پشت سر هم فشار بده بالایی بعد بلندش کن بزن پشتتش تند تند

تا تو گلوش پرید بلندش کن بین دوتا ابروهاشو بده بالا یا دماغشو فشار بده یکوچولو

مامان اولیا تجربه ندارن خیلی سخته منم بلدنیستم هیچی🫠 نباشن نمیتونم حتی درست شیر بدمش بعدش اروغ شو بگیرم کلی گریه کردم🥲🥲🥲