واقعا امروز خدا رحم کرد بهمون...ظهر خونه مامانم بودم پسرم تو حیاطشون داشت بازی میکرد..حیاط با خونه با دوتا پله جدا میشه..پسرم بالا وایستاده بود‌‌یه لحظه غافل شدم ازش یه صدای بدی اومد..از پله ها افتاد پایین😭رو موزاییک😭یعنی فقط خدا رحم کرد کاری نشد..گفتم الان با صورت غرق خونش مواجه میشم..یکم گریه کرد زود ساکت شد..
ولی خب الان شب شده و عذاب وجدان اومده سراغم😑میگم بد ضربه ای خورد بهش..😭

مقالات مرتبط

سوال های مرتبط