۱۰ پاسخ

ن من جای دخترمو جدا میندازم دوتا متکا هم میزارم بینمون
جای بابای بچه هم پتو و تشک جدامیندازم واسه خودمم پتو تشک جدا کنار همیم اما هرکی سر جای خودش مزاحم دیگری نمیشیم 😅😅😅😅

دخترم همسن دخترت بود جاشو جدا کردم🙂
تو اتاق خودش میخوابه ماهم تو اتاق خودمون

نه منو و همسرم تو اتاق رو تخت همیشه آماده به خدمت برا خواب 😁
دخترم داخل پذیرایی تشک میندازم براش😅

اره من همیشه ابنجوری بودم انقد غر زدم یکم بهتر شده ولی بازم جا ندارم

اره تحت فشارم این وسط🤣

نه دخترم تو تخت خودش میخوابه ماهم تو تخت خودمون

منم همینطور احساس خفگی میکنم

نه جای پندارروجداکردم خیلی وقته

من پسرمو از یسال ونیم جدا کردم اتاق خودش میخابع

دختر تو لاغر شد

سوال های مرتبط

مامان نی نی گل مامان نی نی گل ۲ سالگی
مامانا یه سوال من مادرشوهرم از قبل بارداری همیشه میگفت بچه دار شدید میگفت بچه دار شدید بیاید بچه تونو بذارید اینجا برید من بزرگش میکنم هردفعه. یا وقتی زایمان کردم از خونم نمیرفت مامانم تک و تنها باید برا کلی ادم میپخت و میشست اوایل هی میگفت من چرا سه روز این بچه رو ندیدم بعد از یکسالگی هی گیر میداد ب شوهرم بیارش از ظهر اینجا یا چند ماه پیشم هی میگفت نوه ی فلانی تا سرش رو بالشت مادربزرگش نباشه اصلا خوابش نمیبره. باورتون میشه اوایل زایمان دپرس بودم قاطی کرده بودم همش ب همسرم میگفتم بهنام مامانت میخواد بچه رو از ما بگیره. (دیدم مادرشوهرای اینمدلی مخصوصا نوه اول) الان دوباره دو سه روز پیش(تاپیک قبلیم) کل زندگیشو بچم ریخت بهم که خودش برچسب بیش فعالی زد بهش دوباره امروز زنگ زده ناهار بیا گفتم مریضه گفت عیب نداره بیا گفتم مهمون دارم باز گفت حالا ی ساعت بیا دیوانه شدم از دستش. کلا خیلی باهاش صمیمی نیستم یکم باهاش حرف میزنم سال ب دوازده ماه ب من زنگ نمیزنن برا خواسته هاش ب من رو میندازه. نمیدونم چجوری باید متوجه شد ک بچه با پدرومادرش باید باشه. تو رو خدا نیاید بگید چقدر خوب و مهربونه خونمونه سالای اول زندگی مون با دخالت ها و وابستگیهاش به پسرش حالا هم نوه اش تو شیشه کرد