سلام بچه‌ها حال خودتون و نی‌نیاتون خوبه الحمدالله
بچه‌ها من بارداری سوممه و تا اینجا به این نتیجه رسیدم که اول سلامتی مهمه بعد جنسیت و واقعاً بهش ایمان دارم
خدایی نکرده بچه اگه مشکلی داشته باشه پدر و مادر و اطرافیان تا آخر عمر غصه می‌خورن و وارد مشکلات پیچیده‌ای میشن
انشالله همه بچه‌ها سالم باشند و به آغوش خانواده‌شون بیان
انتی به من احتمال دختر داد یعنی انگار قطعی گفت دختره
دختر خیلی مهربونه دلسوزه تا آخر عمرم خوار پدر و مادرشه هر زنی که دختر نداشته باشه انگار تمام و کمال مادر بودن رو نچشیده
اخلاقشون منششون احساسشون خیلی خارق‌العاده است
می‌خوام اینو بگم می‌دونم که دختر چه نعمتیه و سلامتی چه نعمت بالاتریه
حقیقتش پسرم از وقتی که فهمیده باردارم دو روز در میون به من میگه مامان دیگه نمیری ببینی داداشم تو شکمت حالش چه جوریه
داداشمو کی به دنیا میاری می‌خوام زودتر داداش دار بشم
این بچه انقدر این کلمه رو گفته اونقدر ازم درخواست کرد که زودتر داداششو به دنیا بیارم که دیگه واقعاً می‌ترسم
روزی که سونا دادم گفت دختره جا خورد ولی چیزی بروز نداد از چند روز بعدش دائم در گوش من هی میگه تو باید داداش واسه من می‌آوردی من خواهر داشتم همه داداش دارن من ندارم منم بارها وقتی با هم خلوت می‌کنیم از تقدیر و خدا
که خواهر چقدر خوبه خیلی براش گفتم حتی با مشاور تلفنیم صحبت کردم این بچه پاشو کرده تو یه کفش که من داداش می‌خوام
احساس می‌کنم بچه‌مو اگه قطعی دختره سرم دوستش نداره و این حسرت همیشه تو دلش می‌مونه که داداش داشته باشه
و من برای بار چهارم نمی‌تونم دوباره بچه‌دار شم چون سومیشم سخته
به نظر شما با این علائمی که من دارم ه خودم احساس می‌کنم میشه انتی اشتباه کرده باشه

۱۱ پاسخ

اون بچه اس بزرگ شه ازتون تشکر می‌کنه ک یه برادر ک هر چی دارع رو بگیره 🤣🤣🤣
تو از بندگان برگزیده خدایی ک از هر دوتاشو داری

دقیییقا مکالمه منو دخترم که میگفت من داداش دارم الان آبجی میخوام ، دیروز رفتم سونو قطعی گفت پسره ، هی میگه یه بار دیگه برو دکتر شاید آبجی داشته باشند🤣🤣 من واقعا با شرمندگی از سونوگرافی اومدم بیرون

بگو انشالله آجی بزرگ شه برات یه داداشم میارم. حالا لازم نیس به عهدت وفا کنی و بیاری. چون به دنیا بیاد، مهرش به دلش میشینه و این اتفاقات یادش میره.

سلام خوبی
من شوهرم تک پسره مادرشوهرم میگفت محمد قبلا خیلی بهم میگفته کاشکی یه داداش اورده بودی واسم ولی الان با اینکه کارش آزاده ومغازه داره واگر داداش داشت خیلی از کارارو میتونست بسپره بهش میگه خداروشکر داداش ندارم هرروز قرار بود دعوا کنیم

ما دوتا خواهر بودیم یه داداش
مامانم که باردار بود
البته ما تا دنیا اومدنش چیزی نگفته بودیم چروز زایمان مامانم گفتیم مامان رفته بچه بخره داداشم۸ سالش بود
گف پسر بخره ها من داداش میخام دوتا پسر خاله داشتم گف میخام مثل اونا بشیم
گفتیم پسر تموم شده بود دختر دادن
گف حالا بذارید اسمشو بذاریم علی لباس هم پسرانه می‌خریم
خودمم آرایشگاه میبرم هیچکس متوجه نمیشه دختره
دیگ رفته رفته کنار اومد
تو پسرتو بیخیال
قسمت خدا رو بچسب

پسرم من اینجوریه از وقتی باردارشدم گفت داداش قبل بارداریم هم میگفت وقتی فهمید دخترمیگفت بدش بایدبری داداش بیاری الان بعضی وقتافکرمیکنم بارداربشم باز اگه دختربشه پسرم خیلی حرس میخوره ب من میگه قلکمامیدم هیچی ازت نمیخوام فقط بروداداش بیار

عزیزم پسر منم چهارسال و نیمشه همیشه میگفت داداشم داداشم ...ولی وقتی سونو گفت دختر رفتم یچیز کوچیک یه ماشین پلیس کوچیک خریدم براش آخه عاشق ماشین پلیسه گفتم این از طرف اجی اومده برات برگشت دختر کوچیکمو نگاه کرد فکر کرد رُزانا این کادو براش گرفته گفتم نه پسرم خدا بازم بهت آجی داده اینم از طرف آجی توراهیته الان همش میگه پس آجیم کی بدنیا میاد میگه وقتی دنیا بیاد باز برام کادو میخره منم میگم آره🤣🤣🤣کارم در اومده از این بعد باید از طرف توراهی هم هر مناسبتی شد کادو بگیرم

یه شماره بهت میدم سرکتاب باز میکنه صد درصد جنسیت و میگه اینجا به ده نفر دادم

میتونم بپرسم چند سالشه پسرتون

بسلامتی عزیزم بستگی به سنویی که رفتی داره چقددستگاش پیشرفتس..توهمین گهواره خیلی مامانا اومدن گفتن جنسیت ان تی وانومالی فرق داشته ..هرچی خدا بخواد همون میشه .پسرتم احتمالا یکم سختش میشه ولی کنارمیاد بالاخره..من پسرم خواهرمیخواست .ازاول توگوشش خوندم معلوم نیس شایدم داداش شع هی گریه میکرد خودش ومیزد ولی هرروز میگفتم کارن نگو اجی فعلا هیچی نگو شاید داداشه ..ولی خدا خواست وخواهربهش داد.خدا تقدیرمونونوشته ‌‌‌.شاید توتقدیر شما دوتا دختر که خیلی هواتو دارن نوشته یه پسر

از یه مشاور کودک کمک بگیرین و باور داشته باشین بچه بالاخره به مرحله پذیرش میرسه و این حسا گذراس

سوال های مرتبط

مامان امیرعلی و تودلی مامان امیرعلی و تودلی هفته هفدهم بارداری
چقدر دلم از حرفای اطرافیانم میگیره بچه ها
اصن یه ذره فکر نمیکنن این زن حاملس شاید ب دلش بیاد و ناراحت بشه 🥺




ابجیم رفته خونه مادرجانم اونجا عمم و دختراشم بودن( دختر بزرگش جاریم میشه چهارتا دختر داره) بعد اون یکی عمم ب ابجیم گفته مامان طناز چطوره ( ب شوخی گفته ) اینم گفته خوبه شکرخدا
بعد اون عمم که مامان جاریم میشه برگشته گفته دروغ میگن دختره این بچشم پسره ،اولیشم میگفتن دختره ولی پنهان کردن پسر بود 😒
کلا از نظر اونا پسر داشتن خیلی خوبه و... تو اینجور چیزا ب دیگران یه حس حسادت دارن ،خود عممم دو تا دختر داره فقط ، یه پسر داشته دو سالش بوده مرده طفلی ...
باز جاریم برگشته گفته نه دختر خوبه من ب مادرشوهرم گفتم اگه خدا میخواد ب من پسر بده مثل پسرای تو باشن می‌خوام که نده اصلا 😐
چه راحت در موقع منو شوهرم و بچه هام صحبت میکنن
ابجیمم گفته دختر خوبه اتفاقا شوهرش و خودش دختر دوست دارن که جنسشون جور بشه بعدم تو هفته ۱۲ فقط احتمال میدن قطعیش تو انومالی معلوم میشه چه حرفیه آخه ...
من اینقدر ناراحت شدم یجوری راجبم حرف میزنن انگار من بچه میارم برا بقیه
من ده تا پسر یا ده تا دختر بیارم چه فرقی ب حال اونا داره آخه
مگه دختر چشه!! بقران اینقدر دوست دارم انومالی بگن دختره براش پیراهن بگیرم کلی براش وسیله بگیرم
چقدر بعضیا دلشون سیاهه بخدا
بنده خدا نمی‌خواد ولی همینکه خدا برا آدم بخواد کافیه
ب همه کار من کار دارن بدم میاد از همشون
مامان ضُحی خانم❤️ مامان ضُحی خانم❤️ هفته بیست‌وهشتم بارداری
من بارداری اولمه و دختره خودم خیلی دوسش دارم و خوشحالم اما شوهرم از وقتی فهمیده لب و دهنش افتاده پایین حتی خانوادمم ناراحت شدن گفتن پسر بود بیشتر خوشحال می‌شدیم فقط مامانم خوشحال شد گفت خدا خیلی دوست داشته که بهت دختر داده
واقعا آدم ناراحت میشه با بعضی حرفا هنوز خانواده شوهرم خبر ندارن مادر شوهرم که همیشه میگه هرچی باشه مهم نیست فقط سالم باشه ولی اینام همش حرفه هم عروسم دوتا دختر داره بچه دومیش وقتی فهمیدن دختره لب و دهنش افتاد پایین و گفتن کاش پسر بود این یکی
الان من خیلی دلم واسه جگرگوشم میسوزه هنوز بدنیا نیومده هیچکسی دوسش نداره من خیلی دوسش دارم میخوام براش هرکار در توانم باشه انجام بدم ولی ازین بی ذوق بازی های همسرم و بقیه ناراحت شدم حالا بقیه رو بگم به درک واقعا از شوهرم دلم نارحت شد
وقتی از سونو میومدم خونه پیام داد شیری یا روباه😐
گفتم ینی چی اگه پسر باشه شیری و خوبه؟ اگه دختر باشه روباهه و بده؟ همین بهش برخورد باهام دعوا کرد و قیافه گرفت واقعا براشون متاسفم که دختر براشون انقد بی ارزشه
مامان نون خامه ای🩵🍼 مامان نون خامه ای🩵🍼 هفته بیست‌ودوم بارداری
سلام به مامانای گل
لطفا بدون قضاوت و بدون اینکه حس بدی بهم القاکنید ب کسایی که این حس رو تجربه کردند منو راهنمایی کنید
من مامان یه پسر شدم ،من هیچ وقت نمیتونستم با بچه پسر ارتباط بگیرم یا ذوقشون رو بکنم همیشه تو رویام مامان یه دختر بودم ،ارزوم داشتن دختر بود حتی قبل بارداری هروقت جایی وسیله یا لباس دخترونه میدیدم که دلم ضعف میرفت براش میخریدم به امید دختر دار شدنم ،همیشه از پسردار شدن و بزرگ کردن پسر میترسیدم و احساس میکنم بزرگ کردن پسر خیلی سخته
این بارداری اولمه نمدونم چرا حس استرس و ترس دارم نسبت به آینده اش ،
اصلا نمدونم بزرگ کردنش چه جوریه ؟ چه جوری باید ارتباط باهاش بگیرم
بعضی وقتا که میبینم اینجا اینقدر بعضی ها قربون صدقه میرن من این مدلی نیستم وحس عذاب وجدان دارم که نکنه از الان دارم کم کاری میکنم ولی نمدونم چرا الانم که تو دلمه نمیدونم چی بهش بگم
خیلی فکر و خیال دارم و کلی سوال تو ذهنمه که نکنه بعدا فلان طور بشه و کلی سوال که من هیچ جوابی براش ندارم
میشه مامانی پسر دار بیان از تجربه هاشون بگند