من دردو دل کردم از تنهایی گفتم از اینکه کمک خانوادها ندارم چون شهرستانن شوهرم ساعت کاریش خیلی طولانیه بچه ب من خیلی وابسته شده بغلیه اذیت میکنه شبا. ک میارم ی وقتایی شبم شوهرم نی و شب کاره بم میگن خب بچه نمیووردی من نمیگم دوسش ندارم یا محبت و صبوری نمیکنم ولی خب خیلییییی اذیت میکنه و اتفاقا من صبوری میکنم براش ولی طبیعیه خسته بشم یسریا بچشون وله پیش مادر شوهر مامان میذارن و میرن پی عشق و حال شما چ می‌فهمید تنهایی بچه بزرگ کردن اونم بچه بدقلق یعنی چی

کاملا متوجه ام چی میگی چه حس حالی داری.فقط این یه پیشنهاد هست میتونی بچت ببری خانه بازی یا ثبت نامش کنی مهدکودک گاهی وقتا مادرا نیاز به تنهایی دارن نیاز به استراحت وقتی بدن یه مادر نکشه نمیتونه درست نظارت روی زندگی داشته باشه همیشه افسرده هست...من خودم جونم به مادرمه و خواهرم حالا نه هرروز یا هر هفته نهایت ماهی یکی دوبار بچه ها رو بگیره بازار برم کافه برم برای روحیه خوبه میتونی دخترت بزار مهد

خونم نه کسیی میاد ن جایی میرم با اینک ۵ تا خاهر دارم ۲دوتا برادر شوهرو ۳تا بالدوز ولی ماهی یبارم سر نمیزنن ببین خونه داداششون یا خاهرشون چخبره توقع ندارم ولی خب بدبختی تنهایی ما یوره تنهایی و افسردگی بچمون یور دیگ

دقیقا شرایطم عین خودته شوهر من کلن شاید یساعت ببینمش کلن یا سرکاره یا خوابه چون ۱۶ یا ۱۸ ساعت سرکاره منم تنهام توخونه با بچه گاهی واقعا اذیت میکنه میخام بزنم لهش کنم ولی بلز صبوری میکنم بخام ب کسیم بگم میگن بچس دیگ میگذره الان یماهو نیمه شوهرم نمیزاره برم خونه مامانم اینا میگه سرکار میرم کسی نمیش برام غذا ایند درست کنه اینجام تو یه واحد خونه مادر شوهرمم که من شدم خار تو چششون بام حرف نمیزنن پدر شوهرم گاهی زنگ میزنه دخترمو میفرستم ولی زیاد نمیفرستم خاهر شورامم طلاقی الافن یا سرکارن یا بیرونن تا کارشون نیوفته نمیان نمیگن بده یساعت بچرو نگه داریم

عزیزم میفهمم خیلی سخته ولی معمولا کسی بچه رو نمیزاره بره برای تفریح اونایی هم که کمک دارن معمولا بچه رو برای کارای واجب میزارن مثل دکتر رفتن
لج بازی و بدخلقی مال سنشونه چون می‌خوان مستقل باشن پسر من که حتی آب هم میخواد توی لیوانی که گفته باید بهش بدم وگرنه قبول نمیکنه

خانه بازی ببرش یا پارک ببر الان که هوا خوب شده از سه سالگی هم می‌تونی مهد بزاری برای چند ساعت

هرکاری بکنی مردم حرف میزنن الان دیگه 80درصدمادرابچه هاشونوتنهای بزرگ میکنن اهمیت نده من دخترم همیشه باهمیم اصلانم اهمیت نمیدم بقیه چی میگن

بله غربت خیلی سخته
کاش میشد هرکی پیش خانوادش بمونه

منم همینم به هر کی میگم مسخره میکنه من حتی دخترم ۲ سالشه نمیتونم تا یر خیابون برم تنهایی بعد به من میگن مقصر خودتی وابسته کردی وقتی به جز من کسی رو توخونه ندیده سنگم باشه وابسته میشه 😭😭😭منم بریدم کم میارم ولی چاره چیه

حق داری عزیزم
ولی چاره چیه باید صبوری کنی
ببرش خانه کودک تا اونجا بازی کنه خسته بشه شبا بخوابه

حق داری عزیزم منم صبح تاشب بابچم تنهام بااین تفاوت که همه کس و کارم پیشمن وفقط یه کوچه و خیابون باهم فاصله داریم ولی همیشه تنهام وتوخونه م موقع کمک نیستن ولی موقع حرف مفت ودخالت هستن چه میشه کرد

بهت حق میدم و درکت میکنم عزیزم من دقیقا شرایط تورو دارم بااین تفاوت که مامانم هست ولی بقیه که وظیفه ای ندارن.تک و تنها بزرگش کردم همسرم همیشه سرکار