معذرت می‌خوام اگه طولانیه❤️
من میترسم از اینکه بچه دوم بیارم
همه بهم میگن بچه بیار مخصوصا شوهرم اصلا جلوگیری نمیکنه
من قرص میخورم
میترسم از بارداری
میترسم از اینکه استراحت مطلق بشم
میترسم از زایمان
میترسم از اینکه دوباره افسردگی بگیرم
میترسم از پسش بر نیام
بزرگترین ترسم اینه ک دخترم و ناراحت کنم
دوباره از ی طرف میترسم نکنه دخترم تنهایی و حس کنه ک آبجی یا داداشی نداره
تو بدترین دو راهی موندم

بنظر من که نیار
من صدرصد تا ۷ ساله نشه
به هیچ بچه ای فک نمیکنم
چون حوصله درد زایمان و شب بیداری و اینا رو ندارم
تازه راحت شدم بزرگ شده
بیکارم مگه یه بچه دیگه هم پس بندازم
شوهرت چرا جلوگیری نمیکنه؟
مگه بچه خواستن یه طرفس؟
چیزیه که دوطرف باید بخوان
اصلا نزار جلوگیری نکنه
تا زمانی که خودتم بخوای

اصلا نیار ببین شاید بقیه با حرف من هم نظر نباشن و بکن نه بیاره باهم بزرگ شن
اکه یکم برا خودت مهمی الان نیار چون نابود میشی
من الان پسر بزرگم ۴سالشو بود ک ناخاسته باردار شدم االان اختلاف سنی پسرام ۴سالو۱۴ورزه خیلی راضیم
اینایی ک میگم بچه باهم بزرگ میشن راحت میشی
به بعدض فکر نمیکنن. مادر نابود میشه از لحاظ روحی از لحاظ اعصاب بیماری کمر درد همه چی

مگه فقط باید اطرافیان و شوهر تصمیم بگیره
پس نقش زن که نه ماه درگیره
چندین سال بچه داری و اذیت و شب بیداری داره چیه؟
پس بدن ما چی میشه؟

ترس هامون میشه ملکه ذهن و اتفاق میوفته
اینا ک گفتی ترس نداره چون یکبار تجربش کردی و از پسش براومدی

وای الآن نیار خیلی به بزرگه ظلم میشه.من دختر دومی رو ناخواسته باردار شدم درصورتیکه اولیو با کلی قرص و آمپول.
بعد اولی خیلی اذیت شد.نتونستم بهش برسم.نتونستم باهاش برم گردش.حالم تو بارداری بد بود اذیت شد بچم.هنوزم انگار از محبت من سیراب نشده.حس میکنم یکم تو خودش میره گاهی.بعدشم سنی نداری که تو دختر.بذار بزرگه حداقل ۴ ۵ سالش بششه بعد بیارش

به هیچ عنووووووان بچه دوم نمیارم‌

شوهر منم جلوگیری نمیکنه از عمد ...
که منو خونه نشینم کنه

خودش مثل الان بره معلوم نیست بل کی و کجا ساندویچ بخوره ...‌
بوی خیانت میده کلا مردیکه عوضی ...

عزیزم یه بچه ک کمه ولی فعلا نیار چون زوده من ک تا چند سال دیگه هم به بچه ی دیگه فک نمیکنم خیلی سخته دوتا بچه پشت هم..

هنوز زوده
ولی قطعا یکی کمه

بزار چن سال دیگه

صبر کن چهارسالش بشه یکی بیار