۱۲ پاسخ

اون خسیس بودن نیس حساس بودن منم مثل شما بودم دیدم همه هم ازمن هم ازبچه زده میشن بیخیال شدم

الان اینطور هسی دیگ بعدا ک بچه بیاد کارات رو هم جمع شع میگه یکی باشه نگهش داره فقط

من بودم و ازاول بچه دنیا آمد تموم کارها خودم کردم الانم خودم تروخشکش میکنم خانوادم امدن پیشم فقط غذا درست میکردن من خودم داشتم زایمانم طبیعی بود ده روز بود رفت فقط حمام با شوهرم میشورمش اصلا متکی به هیچکس نیستم اولین تجربه مادرشدنمه ولی همه میگن انگار صدتا بجه بزرگ کردی

من فقط دلم نمیخواد کسی بوسش کنه

نه اتفاقا من دوست دارم بچمو بقیه بغل کنن بهش محبت کنن بخصوص خواهرای همسرم...چون خودم عمه هستم و میدونم برادرزاده داشتن چه حس شیرینیه نمیخوام این حسو از بقیه دریغ کنم

من همینطور بودم سر دوتا قبلی بغل هیشکی ندادم

کار درستی میکنی

وای من اینجوریم یکسره با همسرم راجبش بحث میکنم ک نباید کسی بوسش کنه بابات سیگار بکشه جلوش بچه های خواهرت ورش دارن بغل بگیرنش میگ بچتو نمیخورن نترس🥲😅

ن من فقط میگم کسی نبوستش وگرنه اونقد حساس نیستم چون بچه ااری بلد نیستم نیاز ب کمک دارم

منم حتی میگم عکسم نباید بگیرن😁

وااااای نگو از این درد تروخدا ک من شبو روزم شده.این ک کسی نزدیکه بچم نشه میترسم فک کنن بچه ندیده ام😐🤦‍♀️🤣

منم همینجوری بودم الان کم اوردم نیاز ب کمک دارم🤣🤣🤣

سوال های مرتبط

مامان فندوق مامان فندوق روزهای ابتدایی تولد