۸ پاسخ

عزیزم سخت نگیر روزی میشه میرن تو اتاقشون و اصلا نمیخوتن ما کاراشون رو کنیم

بزلر جلوش مواقعی که میدونی خیلی گشنه هستش از غذاهای انگشتی شروع کن بعد که دیدی جلوش برو دنبال کاری یا حموم برو نباشی از گشنگی مجبور بشه خودش بخوره

حالا غذا اشکال نداره ولی خوراکی اینارو ک خودش باید بخوزه
یا جیششو یاد بده خودش بره بشوره بیاد

بهش نده انقد گشنه بشه مجبوره بخوره

دختر منم یوقتایی اینجوری می‌کنه میگه خودت غذا بده
اما خب از یکسال به بعد جلوش گذاشتم خودش بخوره ، باز دوسالگی یه بازه زمانی خودش نمی‌خورد باید خودم میدادم
اما الان خداروشکر جلوش بذاری میخوره ، منم اکثرا میارمش سرسفره
شماهم از خوردنی های که کثیف کاری نداره براش شروع کن ، عادت می‌کنه و بیارش سر سفره ، چیزایی که دوستداره جلوش بذار
برای پی پی دختر منم هنوز همینطوره ، اما قبل از پوشک گرفتن خیلی میبردمش دستشویی با آب و مایع و دستمال بازی میکرد و حالا عادت کرده ، الان سه روزی هست کلا بدون پوشک شده و میگه جیش یا دستشویی دارم
اما پی پی رو نمیاد و نمیگه
میگن طول می‌کشه برای عادت کردن به پی پی
منم باردارم ، برا همین دیگه الان جدی گرفتم از پوشک گرفتن رو ، خداروشکر اذیت نکرد

دیگه تو این سن باید غذاشو خودش بخوره با بازی اینا تشویقش کن بذار خوب گرسنه بشه اونوقت خودش میخوره
بعدم برا پی پی بگو همش کثیف میشی باید بری دستشویی براش از این صندلی ها که مث توالت هست بگیر بگو داخل این بشین پی پی کن

در واقع باید یاد بگیره خودش انجام بده ولی باهاش کار کنی یاد میگیره اصلا دیر نیس.مثلا موقع غذا بگو به مامانم غذا بده.سعی کن دخالتش بدی یواش یواش یاد میگیره

پسرمنم براغذااذیت میکردولی ازوقتب باردارشدم میگه مامان نینی داره خودش کاراشومیکنه سرویسم دخترم نمیرفت الان خودش میره سه سالشه

سوال های مرتبط

مامان آرن و الا مامان آرن و الا ۳ سالگی
سلام خانوم ها من خواهرشوهرم یه پسر داره که الان نه سال داره قبلا که پنج یا شیش سالش بود اصلا نمیتونست تو موقعیت ها از خودش و وسایلش دفاع کنه و همیشه تو جمع دوستانه ، دوستاش ازش سواستفاده میکردن ، مثلا دوچرخه اش میگرفتن باهاش بازی میکردن اما اسباب بازی هاشون اصلا بهش نمیدادن ، خوهرشوهرم هم خییلی از این بابت ناراحت بود کلا شروع کرد بهش یاد دادن که نباید وسایلت هات بدی کسی ، وقتی پسرم یک ساله بود ، اصلا به کسی اجازه نمی‌داد که به پتو و وسایلش نزدیک بشن ، بعد هیییی خواهرشوهرم پسرش علیه پسرم می‌کرد، ببین آرن نمیده تو هم نده، خلاصه خیییلی رابطه اشون بد شده بود ،جوری که اصلا نمی‌رفتم خونه مادرشوهرم( خواهرشوهرم طلاق گرفتن و با مادرش زندگی میکنه) اما پسرم خیلی عمه و پسر عمه اش دوس داره ، همش دوس داره بره پیششون ، اما هر وقت میره چه پسرش خونه باشه چه نباشه ، اسباب بازی هاش از پسرم قائم میکنه ، یا مثلا ماشینش رو کمد باشه ، و پسرم داره میبینه که رو کمد ماشین هست میگه نه ماشین نداریم هییی بچهدام میگه عمه نیگا اینجاست ، هی اون اصرار میکنه چیزی رو کمد نیست ، خلاصه من اصلا پام اونجا نمیزارم از دست خودش و پسرش اما خانوم همیشه آخر هفته پسرش می‌فرسته خونه ام ، بنظرتون واکنشی باید چه جوری باشه