من دیگه اعصاب ندارم
هی گفتن ب بخیه هات آب نزن با آب نشور الان یکی شون ورم داره هی میگن آب زیاد نخور نخور نمیزارن آب بخورم میگن بچه لگن آب میگیره شکم در میاری میری دستشویی چاق ببر تو خونه چاقو ببر یکی از سینه هام نوک ندار من موقع شیر دادن دردم میاد اینا میخندن مامانم که اصلا دست ب سیاه سفید نمیزنه مادرشوهرم همش غذا درست میکنه پیشم با خواهرشوهرم بیمارستانم همراهم بود یه شب درست نخوابیده لباساش مادر شوهرم میشوره لباسای بچه منظورمه حموم همراهم میاد مادرم دیشب ماهلین جیش کرد گفت نمیخواد پاکش کنیم بچه هم پاهاش میسوخت میاد میخوابه سفره جمع نمیکنه 😑😑🙄😤رومخمم میرن عصری بچه گربه کرد منم گریه کردم 😂

وا یعنی چی به بخیه هات آب نخوره پ چطو خودت رو باید بشوری 😐بشور با شامپو بچه بعد قشنگ خشکش کن لگنت رو هم گن طبی داری باهاش ببند نداری چادر ببند برای زردی هم دختر منم ۴ روزگی زردی گرفت شیر خشک دادم زود به زود دسشویی کرد زردیش دفع شد الانم پاکه پاکه

مادرشوهرت باهات حمومم میادسزارین کردی یاطبیعی؟

من که نفهمیدم چی شد لگن اب میگیره شکم درمیاری چیه

منظورم لگن آب میگیره الانم جیش کردن هرکار کردم مامانم بیدار نشد ب مادرشورم بیدار کردم از اون ور شوهرم اصلا بغلش نکرده میگه زردی داره رو مخ امروز گفتن شیر دوش بگیر پشت تلفن جنگ دعوا که اون روز رابط سینه گرفتم چخبره فلان اعصابم ضعیف شده

بفرست برن خونشون همه رو