بخدا خیلی خسته شدم روحم داره ذره ذره میمیره پسرم از عذاب من تغذیه میکنه از اذیت کردن من لذت میبره هیچ لذتی از مادر شدن نبردم تا الان ک چارسالشه همون کارای یکسالگیشو تکرار میکنه دریغ از ذره ای تربیت توی این چارسال
دلم میخاد سرمو بزارم بمیرم از دستش

نقطه ضعف دستش نده برای خیلی از کاراش هرچندسخته ولی یه مدت بی تفاوت باش‌اصلا چیزی به زبون نیار اونم دست برمیداره

سلام عزیزم همه کم و بیش همین مشکلو داریم و تنها نیستی
لذتشو ببر و از اینکه سالم و سلامت پیشته بالاخره بزرگ میشن و این روزها هم میگذره

مشکلت اینه که فکر میکنی فقط بچه تو اینجوریه گهواره رو باز میکنی تمام بچه ها تو این سن لجباز شدن من دوتا پسر دارم کوچیکه یک سال و چهارماهشه منطقی تر از بزرگس بخدا

ب خدا که همشون همینجور شدن جیگرمون خون کردن

‌من فک کردم تنهام ...تنها کاری که میکنم اهمیت نمیدم

چرا مگه چیکار میکنه

منم حرصی کرده پسرم 🥲🥲🥲

منم...