بماند به یادگار
امروز شش ماهگی پسرمه
خوشحالم که ۶ ماه گذشته و پسر نازنازی ما توی زندگیمونه خداروشکر🙏🏻
و قسمت سخت ماجرا .. تمام این شش ماه برای من پر از چالش و پر از سختی بود
سه ماه اول ک کلا نخوابیدم و چقدر بی خوابی کشیدیم کولیک رفلاکس بچم خیلی شدید بود ، یادمه بخاطر کولیک یه شب ساعت ۱۱ گریه هاش شروع شد تا ۱۱ صبح که من قلبم داشت از جا کنده میشد ...
کولیک هم ک خوب شد ، رفلاکس هنوز اذیتش میکنه ...
شیردهی و تغذیه بچه هم سختی خودشو داره با حضور رفلاکس لنتی
و اینکه چقد نق میزد و گریه میکرد حتی تو خواب نق میزد و خوابش هوشیار بود و فقط روی دست تو بغل میخوابید
چقدر بخاطرش حالت نشسته خوابیدم 🤕
البته تاالان هم خوابش هوشیاره و در طول روز تو بغل فقط می‌خوابه تا تکون بخوریم بیدار میشه و شبا هر یه ساعت بیدار میشه و باید زود بخوابونمش وگرنه بیدار میشه تا خود صبح...
واسه دندون خیلی بی قراری و گریه کرد 😬
دو سه باری هم سرما خورد چقدر تب کرد و ریه اش درگیر شد و با کلی بخور و دارو خوب شد 🤒
واسه وا‌کسنا هم چه شبایی بود ..💉🩸
بچه بزرگ کردن کار ساده ای نیست و خیلی مسئولیت بزرگیه ... خدا به همه ی مامانا سلامتی و طول عمر بده

۳ پاسخ

ان شاالله که همیشه سلامت باشه عزیزم ❤️

إلهی آمیییییییییینننننن 🤲

عزیزم خیلی سختی کشیدی خدا بهت قوت بده و گل پسرتو بهت ببخشه

سوال های مرتبط